لوگوتراپی که توسط ویکتور فرانکل (Viktor Frankl) بنیانگذاری شد، نوعی روان درمانی است که وی پس از زنده ماندن در اردوگاههای کار اجباری نازیها در دهه 1940 کشف کرد. او پس از تجربه خود در اردوگاهها، این تئوری را ایجاد كرد كه از طریق جستجوی معنا و هدف در زندگی است كه افراد میتوانند سختیها و رنجها را تحمل كنند.
برای آشنایی بیشتر با مفهوم لوگوتراپی در ادامه مطلب با کلینیک اعصاب و روان هیربد همراه باشید.
تاریخچه مختصری از ویکتور فرانکل
ویکتور فرانکل متولد 6 فروردین 1284 بوده و در 11 شهریور 1376 در شهر وین کشور اتریش درگذشت. وی در دوران ابتدایی زندگی وی تحت تأثیر روانناسان معروف زیگموند فروید (Sigmund Freud) و آلفرد آدلر (Alfred Adler) قرار گرفت، در سال 1309 مدرک پزشکی را از دانشکده پزشکی دانشگاه وین کسب کرد.
وی از سال 1319 تا 1321 مدیر بخش مغز و اعصاب بیمارستان روتشیلد بود و از سال 1325 تا 1349 مدیر کلینیک مغز و اعصاب وین بود.
در سال 1321، فرانکل به همراه همسر، والدین و سایر اعضای خانواده خود به اردوگاه کار اجباری نازیها اعزام شدند. او از سال 1321 تا 1324 در مجموع چهار اردوگاه از جمله آشویتس را گذراند و تنها عضو خانوادهاش بود که زنده ماند.
در سال 1324، وی به وین بازگشت و براساس سوابق مشاهدات وی در زمان حضور در اردوگاهها، کتابی را در مورد نظریههای خود منتشر کرد. تا زمان درگذشتش، کتاب او به نام “جستجوی معنا برای انسان (Man’s Search for Meaning)” به 24 زبان منتشر شده بود.
فرانکل در دوران کار خود به عنوان استاد علوم مغز و اعصاب و روانپزشکی، 30 کتاب نوشت، در 209 دانشگاه در پنج قاره سخنرانی کرد و دریافت کننده 29 دکترای افتخاری از دانشگاههای سراسر جهان بود.
او استاد مهمان دانشگاه هاروارد و استنفورد بود و پس از روانکاوی فروید و روانشناسی فردی آلفرد آدلر، درمان وی با نام “لوگوتراپی” به عنوان سومین مدرسه درمانی وین شناخته شد. بعلاوه، لوگوتراپی توسط انجمن پزشکی آمریکا، انجمن روانپزشکی آمریکا و انجمن روانشناسی آمریکا به عنوان یکی از مدارس علمی روان درمانی شناخته شد.
مفهوم لوگوتراپی
فرانکل معتقد بود که انسانها از چیزی به نام “تمایل به معنا” تحریک میشوند، که برابر با میل به یافتن معنا در زندگی است. وی معتقد بود که زندگی حتی در بدترین شرایط ممکن است معنا داشته باشد و انگیزه زندگی از یافتن آن معنا ناشی میشود. با برداشتن یک قدم بیشتر در این راستا، فرانکل نوشت:
همه چیز را میتوان از یک انسان گرفت به جز یک چیز: آزادیهای انسان. آزادیهای انسانی برای انتخاب نگرش فرد در هر شرایط خاص.
این عقیده مبتنی بر تجربیات وی در مورد رنج و نگرش او برای یافتن معنا از طریق رنج بود. به این ترتیب، فرانکل معتقد بود که وقتی دیگر نتوانیم یک وضعیت را تغییر دهیم، مجبور میشویم خودمان را تغییر دهیم.
اصول لوگوتراپی
“لوگوها” واژه یونانی به معنی “معنا” است و لوگوتراپی شامل کمک به بیمار برای یافتن معنای شخصی در زندگی است. فرانکل در کتاب «در جستجوی معنا برای انسان» از این تئوری بحث کرد که در ادامه مختصراً به آنها میپردازیم.
ویژگیهای اصلی
فرانکل به سه ویژگی اصلی اعتقاد داشت که نظریه و درمان وی بر اساس آن بنا شده است:
- هر شخص یک هسته سالم دارد.
- تمرکز اصلی هر فرد روشن کردن دیگران به منابع داخلی خود و فراهم کردن ابزارهایی برای استفاده از هسته درونی خود است.
- زندگی هدف و معنا ارائه میدهد اما نوید تحقق یا خوشبختی نمیدهد.
روشهای یافتن معنا
لوگوتراپی در یک قدم جلوتر پیش بینی میکند که معنی در زندگی میتواند از سه روش مشخص کشف شود:
- با خلق یک اثر یا انجام یک عمل.
- با تجربه چیزی یا برخورد کسی.
- با نگرشی که ما نسبت به رنجهای اجتناب ناپذیر داریم.
مثالی که غالباً برای توضیح اصول اساسی لوگوتراپی آورده میشود، داستان ملاقات فرانکل با یک پزشک عمومیسالخورده است که پس از از دست دادن همسرش در تلاش برای غلبه بر افسردگی بود. فرانکل به پیرمرد کمک کرد تا ببیند که هدف او در ابتدا این بوده است که درد از دست دادن همسرش را تسکین بدهد.
مفروضات اساسی
لوگوتراپی شامل شش فرض اساسی است که با ساختارهای اساسی و راههای جستجوی معانی که در بالا ذکر شده است همپوشانی دارند:
- بدن، ذهن و روح
انسان موجودی است که از بدن، ذهن (روان) و روح تشکیل شده است. فرانکل استدلال کرد که ما یک جسم و ذهن داریم، اما در مقابل روانشناختی داریم که همه چیز یا همان ذات ماست. توجه داشته باشید که نظریه فرانکل مبتنی بر دین یا الهیات نبود بلکه اغلب موازی با اینها بود.
- زندگی در همه شرایط معنا دارد
فرانکل معتقد بود كه زندگی در هر شرایطی حتی در بدترین شرایط نیز معنا دارد. این بدان معناست که حتی هنگامیکه موقعیتها عینی وحشتناک به نظر میرسند، سطح بالاتری از نظم و نظام وجود دارد که شامل معنا میشود.
- انسانها تمایلی برای معنا دارند
لوگوتراپی انسان را توجیه میکند که دارای تمایلی برای معنا باشد، به این معنی که معنا انگیزه اصلی ما برای زندگی و عمل کردن است و به ما اجازه میدهد درد و رنج را تحمل کنیم. این دیدگاه متفاوت از میل به رسیدن به قدرت و لذت است.
- آزادی برای یافتن معنا
فرانکل استدلال میکند که در هر شرایطی افراد حق دسترسی به آن تمایل را دارند تا معنا را پیدا کنند. این استدلال بر اساس تجربیات وی از درد و رنج است و انتخاب نگرش او در شرایطی که او نتوانسته است تغییر کند.
- معنای لحظه
فرض پنجم استدلال میکند که به منظور تصمیم گیری برای معنادار بودن، افراد باید به طریقی که با ارزشهای جامعه یا وجدان خودشان مطابقت داشته باشد، به خواستههای زندگی روزمره پاسخ دهند.
- افراد منحصر به فرد هستند
فرانکل معتقد بود که هر فرد منحصر به فرد و غیر قابل تعویض است.
لوگوتراپی در عمل
فرانکل معتقد بود که میتوان رنج را به موفقیت و کمال تبدیل کرد. وی گناه را فرصتی برای تغییر خود به سمت بهتر شدن و تحول زندگی را فرصتی برای اقدام مسئولانه میداند. به این ترتیب، این روان درمانی کمک به افراد برای استفاده بهتر از منابع “معنوی” خود برای مقاومت در برابر مصیبتها را مورد هدف قرار داد. او در کتابهای خود اغلب از تجربیات شخصی خود برای توضیح مفاهیم برای خواننده استفاده میکرد.
سه تکنیک مورد استفاده در لوگوتراپی شامل انعکاس، نیت متناقض (پارادوکسیکال) و گفتگوی سقراطی است. در ادامه به هر یک از آنها میپردازیم.
انعکاس: هدف از انعکاس کمک به شخصی است که از خود و دیگران فاصله بگیرد تا بتواند کامل شود و زمان کمتری را برای در خود فرو رفتن در مورد یک مشکل یا چگونگی رسیدن به یک هدف اختصاص دهد.
نیت متناقض: نیت متناقض تکنیکی است که میخواهد بیمار به چیزی که بیشتر از همه از آن ترس دارد، برسد. این مورد برای استفاده در صورت اضطراب یا هراس پیشنهاد شده است که در صورت از کار انداختن ترس میتوان از شوخ طبعی و تمسخر استفاده کرد. به عنوان مثال، ممکن است فردی با ترس از نگاه احمقانه ترغیب شود که سعی کند هدفمند به نظر برسد. به طرز متناقض ترس وقتی از بین میرود که نیت شامل چیزی باشد که بیشتر، از آن مورد ترسیده میشود.
گفتگوی سقراطی: گفتگوی سقراطی در لوگوتراپی به عنوان ابزاری برای کمک به بیمار از طریق فرآیند کشف خود از طریق گفتههای خودش استفاده میشود. در این روش، درمانگر الگوهای کلمات را مشخص میکند و به بیمار کمک میکند تا معنای موجود در آنها را ببیند. اعتقاد بر این است که این فرایند به مراجع کمک میکند تا پاسخی را که منتظر است کشف شود درک کند.
به راحتی میتوان فهمید که چگونه برخی از تکنیکهای لوگوتراپی با اشکال جدیدتری از درمان مانند درمان شناختی رفتاری CBT)) یا پذیرش و تعهد درمانیACT) ) همپوشانی دارند. به این ترتیب، لوگوتراپی ممکن است یک روش مکمل برای این رفتارها و درمانهای مبتنی بر فکر باشد.
انتقادات
فرانکل بدون منتقد نبود. برخی احساس میکردند که او از زمان خود در اردوگاههای نازی به عنوان راهی برای تبلیغ برند روان درمانی استفاده میکند، و برخی دیگر احساس کردند که پشتیبانی وی فقط از رهبران مذهبی در ایالات متحده حاصل میشود (در واقع، وی وزیرانی را استخدام کرده و روانشناسان کشیشی را برای همکاری با او).
در سال 1340 روانشناس رولو می(Rollo May)، مشهور به عنوان بنیانگذار جنبش اگزیستانسیالیستی در ایالات متحده، عقاید وی را به چالش کشید. او معتقد است که لوگوتراپی معادل اقتدارگرایی است، با این که درمانگر راه حلهایی را برای بیمار ارائه میدهد. به این ترتیب احساس میشد که درمانگر در یافتن راه حل برای مشکلات از مسئولیت بیمار کاسته میکند. با این وجود مشخص نیست که آیا این یک مشکل اساسی در لوگوتراپی یا عدم موفقیت فرانکل به عنوان یک درمانگر بود، زیرا گفته میشود وی در گفتگو با بیماران متکبر بوده است.
بنابراین ممکن است که لوگوتراپی استدلال کند که همیشه راه حلهای روشنی برای مشکلات وجود دارد و اینکه درمانگر وظیفه دارد این موارد را برای مراجع پیدا کند. اما فرانکل استدلال کرد که لوگوتراپی در حقیقت به بیمار آموزش میدهد تا مسئولیت را به عهده بگیرد.
صرف نظر از آن، مشخص است كه در كاربرد تئوریهای فرانكل، این نکته مهم است كه بیمار در این فرآیند باید یك شركت كننده باشد نه دریافت کننده.
شواهد و مدارک
بیش از 1700 مقاله تجربی و نظری در مورد لوگوتراپی منتشر شده و بیش از 59 ابزار اندازه گیری در این موضوع تدوین شده است. در حالی که کار اولیه فرانکل شامل مطالعات موردی بود، این امر در نهایت تکامل یافت که شامل عملیاتی کردن مفاهیم و برآوردهای تأثیر بالینی است. به عبارت دیگر، فرانکل به تحقیقات تجربی اعتقاد داشت و آن را تشویق میکرد.
یک بررسی منظم از شواهد تحقیقاتی مربوط به لوگوتراپی انجام شده در سال 2016، ارتباطات یا تأثیرات مربوط به لوگوتراپی را در موارد زیر یا برای شرایط زیر یافت:
- همبستگی بین حضور معنا در زندگی، جستجوی معنا در زندگی و رضایت از زندگی و خوشبختی
- نبودن معنا در زندگی بیماران مبتلا به اختلالات روانشناختی
- جستجوی معنا و حضور معنادر زندگی به عنوان یک عامل جهش
- ارتباط معنا داری در زندگی و افکار خودکشی در بیماران سرطانی
- اثربخشی یک برنامه لوگوتراپی برای نوجوانان کم سن و سال مبتلا به سرطان
- اثربخشی لوگوتراپی بر افسردگی در کودکان
- اثربخشی لوگوتراپی در کاهش فرسودگی شغلی، سندرم آشیانه خالی (empty nest syndrome)
- همبستگی با رضایت زناشویی
به طور کلی جای تعجب نیست، چرا که شواهدی وجود دارد که نشان میدهد معنا در زندگی با سلامت روان بهتر ارتباط دارد. پیشنهاد میشود این نظریه در مواردی از قبیل فوبیا، احساس درد و گناه، اندوه و همچنین برای اختلالات نظیر اسکیزوفرنی، افسردگی، سوء مصرف مواد، استرس پس از آسیب و اضطراب به کار رود.
فرانکل معتقد بود که دلیل اصلی بسیاری از بیماریها یا مسائل مربوط به سلامت روان، اشتیاق وجود است و مردم با کمبود معنا مبارزه میکنند، که وی از آن به عنوان “خلاء وجودی” یاد کرد.
لوگوتراپی در زندگی روزمره
چگونه میتوانید برای بهبود زندگی روزمره خود از اصول لوگوتراپی استفاده کنید؟ در ادامه به تعدادی از این موارد خواهیم پرداخت.
- به وجود آوردن یا خلق چیزی. درست همانطور که فرانکل پیشنهاد داد، ایجاد چیزی (مثلاً هنر) به شما هدفی میبخشد که میتواند معنایی به زندگی شما بیفزاید.
- توسعه روابط. ماهیت حمایتی گذراندن زمان با دیگران به شما کمک میکند تا بیشتر به یک معنا در زندگی خود برسید.
- هدف را در درد بیابید. اگر اتفاق بدی را تجربه میکنید، سعی کنید هدفی را در آن پیدا کنید. حتی اگر این کمیفریب ذهنی باشد، در دیدن چیزهای زیادی به شما کمک میکند. به عنوان مثال، اگر یکی از اعضای خانواده برای بیماری خود اقدام به معالجه پزشکی میکند، هدف خود را از بودن در کنار او برای حمایت از آن شخص ببینید.
- قبول کنید که زندگی منصفانه نیست. در زندگی هیچ کس در حال کسب امتیاز بیشتر نیست و شما پس از به دنیا آمدن لزوماً با یک عرشه منصفانه روبرو نخواهید بود. با این حال، زندگی همیشه میتواند معنا داشته باشد، حتی در بدترین شرایط.
- آزادی یافتن معنا. به یاد داشته باشید که همیشه آزاد هستید که از وضعیت زندگی خود معنایی بیابید. هیچ کس نمیتواند این آزادی را از شما دور کند یا بگیرد.
- بر روی دیگران متمرکز شوید. سعی کنید به دنیای خارج از خود متمرکز شوید تا در یک وضعیت احساسی گیر نکنید.
- بدترین را قبول کنید. هنگامیکه به دنبال بدتر شدن میروید، از قدرت موجود در شما کم میکند.
سخن آخر
در حالی که مفاهیم لوگوتراپی تا به امروز مورد مطالعه قرار گرفته اند، شما به احتمال زیاد در مورد افرادی که مستقیم این نوع درمان را دریافت میکنند، نشنیده اید. اما مطمئن باشید که اجزای لوگوتراپی به احتمال زیاد با سایر روشهای درمانی یا روان درمانی در هم تنیده شدهاند.
منبع: verywellmind