طبق تجربه ارتباط با بیمارانی که دچار تردید بودهاند که آیا روان درمانی را برای ارتقاء سلامت روان خود دنبال کنند یا نه، مسیر این تصمیم گیری برای افراد مختلف متفاوت و عجیب و غریب است. چرا که همیشه تصورات غلط رایج درباره روان درمانی وجود داشته و دارد.
برای آشنایی بیشتر در مورد تصورات غلطی در روان درمانی در ادامه مطلب با کلینیک اعصاب و روان هیربد همراه باشید.
گاهی اوقات نگرانی یک دوست، شریک زندگی یا اعضای خانواده اوج نقطه مهم برای درخواست کمک از یک روانشناس یا روانکاو است. در موارد دیگر یک معلم، مدرسه، همکار یا کارفرما اصرار دارد که نیازهای سلامت روانشناختی بیش از هر چیز در اولویت قرار دارد تا فرد بتواند با پیگیری روانشناختی بهتر در مدرسه (یا کار) حضور داشته باشد.
غالباً بزرگسالان خودشان از راههایی که میتواند روابطشان را بهتر کند، آگاه هستند و بر روانشناختیه یا اضطرابشان احساس کنترل بیشتری میکنند، یا از رفتارهای خاصی که میتواند به تغییر کمک کند، آگاه هستند. در این موارد، افراد به دلیل رشد شخصی، کاستن علائم و بهبود کیفیت زندگی، با تمایل و رضایت خود به روانشناس مراجعه میکنند.
صرف نظر از نحوه تصمیم گیری در مورد روان درمانی (یا نوع گفتگوی درمانی که انتخاب میکنید)، میتوانید در اولین جلسه خود با مجموعه انتظارات، شامل برخی تصورات غلط در مورد روند روان درمانی، در جلسه اول روان درمانی خود حضور یابید.
چرا تصورات رایج غلط درباره روان درمانی وجود دارد؟
اگر شما خارج از حوزه سلامت روان هستید، ممکن است جزو عموم مردم باشید که میتواند از کمک به بهبود سلامت روان (یعنی دانش در مورد اختلالات روانشناختی) بهره مند شود. این موضوع قطعاً منطقی است و منحصر به حوزه سلامت روان نیست. به عنوان مثال طبیعی است که افرادی که وکیل نیستند معمولاً درباره دادخواهی چیز زیادی نمیدانند.
اما ممکن است برای شما دشوار باشد که به آستانه پریشانی روانشناختی قابل توجه در خود یا دیگران اشاره کنید. چون مثلاً تمایز اضطراب “عادی” از اختلال اضطراب فراگیر برای افراد غیر متخصص مقدور نیست و میتواند موانعی برای موفقیت در شروع روان درمانی یا تمایل به کنار آمدن با آن ایجاد کند.
در دسترس ترین اطلاعات در مورد روان درمانی از تصویرگری رسانهها تهیه میشود و تصورات غلط رایج درباره روان درمانی از اینجا شروع میشود. تحقیقات نشان داده است كه افراد براساس تصویرهایی كه در تلویزیون و فیلم مشاهده میكنند، مفهوم سازی و انتظارات از روان درمانی را شکل میدهند. و این در حالی است که شما ممکن است با تجربه واقعی خود هنگام دریافت مراقبتهای پزشکی یا آموزشی، تصاویری گاه آسیب رسان به سایر حرفهها مانند پزشکان یا معلمان ترسیم کنید، اما مقابله با کلیشههای پزشکان سلامت روان یا روند کلی روان درمانی چالش برانگیزتر باشد.
چه چیزی از روان درمانی انتظار نمیرود؟
درک آنچه انتظار تجربه آن را ندارید میتواند به شما کمک کند تا به رسیدن به درمان نزدیک شوید. مثلاً وقتی در مورد روانکاو فکر میکنید با خود بگویید همانطور که دوست دارم در مورد آن فکر کنم، روانکاوی که با او روبرو خواهم شد یک فرد تحصیل کرده با ذهن آزاد است.
در ادامه انتظارات و تصورات غلط رایج درباره روان درمانی متداول برای سعی در ترک قبل از ورود به جلسه وجود دارد:
انتظار رفع سریع مشکل یا بیماریتان را نداشته باشید.
تعداد بسیار محدودی از مشکلات وجود دارد که برای آنها یک جلسه روان درمانی، تمام معالجه مورد نیاز خواهد بود (استثناء این موارد شامل قرار گرفتن در معرض تک جلسه ای برای برخی از فوبیاهای خاص در بزرگسالان، نوجوانان و کودکان است.)
معمولاً روان درمانی مستلزم تعهد کوتاه مدت یا بلند مدت است. چند ملاقات اول به طور معمول برای شما و درمانگرتان تنظیم میشود تا مشخص شود که آیا درمانی برای مشکل شما وجود دارد یا چه نوع درمانی میتواند مفید باشد؟
در جلسات اول از شما خواسته میشود تا در مورد نگرانیهای خاصی که باعث شده شما به دنبال گرفتن مشاوره و درمان باشید، و همچنین در مورد تاریخچه پزشکی، اجتماعی و خانوادگی تان صحبت کنید. این موارد به درمانگر کمک میکند تا شما را بهتر بشناسد.
برای برخی از افراد، صحبت صریح درباره علائم روانشناختی روانشناختی و اتفاقات گذشته آنها کاملاً ناراحت کننده است. برای برخی دیگر، این کار یک تجربه کاملاً تسکین دهنده است. فارغ از این، بعید است که تغییر معنی دار، پایدار یا با کیفیت برای الگوهای دیرینه تفکر، رابطه یا رفتار به اندازه کافی بتواند در تعداد معینی از قرار ملاقاتها حاصل شود.
گفته میشود، منطقی است انتظار داشته باشیم كه رویكردهای ساختار یافته و تمركز كنونی مانند درمان شناختی رفتاری، روان درمانی بین فردی یا درمان پذیرش و تعهد محدود به زمان باشد. از طرف دیگر روان درمانی و روانکاوی روانشناسی، که بر کاوش در خواستهها و فرآیندهای ناخودآگاه متمرکز هستند، احتمالاً نیاز به سرمایه گذاری زمان بیشتری دارند.
در بیشتر موارد، روند کار آسان نخواهد بود.
روان درمانی شما را مجبور خواهد کرد که به خودتان نگاهی دقیق بیندازید. اما در انجام این کار تنها نخواهید بود. روانکاو شما نیز سخت کار خواهد کرد. شما با هم کار خواهید کرد تا (1) در مورد چه چیزی که دقیقاً برای شما مشکل ایجاد میکند (به عنوان مثال، روشهای خاص تفکر، رفتارهای اجتناب ناپذیر، بیان یا مقابله با احساسات مختلف، یا سبک ارتباطی)، آگاهی بیشتری بدست آورید. (2) درک کنید که آیا الگوهای فعلی شما برایتان به خوبی یا نه چندان مناسب کار میکنند؟ و (3) با روشهای مختلف تفکر، عمل، ارتباط و مقابله را آزمایش کنید.
در طول مسیر، احتمالاً لحظاتی وجود خواهد داشت که قبل از اینکه احساس بهتر بودن بکنید، احساس بدتر بودن خواهید کرد. برای مثال صحبت کردن در مورد تجربیات آسیب زا ممکن است خواب را مختل کند. رویارویی با نمونههایی که دیگران با شما ضعیف رفتار کردهاند یا با دیگران بدرفتاری کردهاید، میتواند به غم و اندوه منجر شود. روبرو شدن با چیزی که از آن میترسید، فرقی نمیکند که یک وسیله بازی در شهربازی باشد، بلند کردن دست در کلاس برای جواب دادن داوطلبی باشد یا تصمیم به طلاق، در کوتاه مدت میتواند اضطراب بیشتری ایجاد کند.
در “لحظاتی که احساس بدتر بودن میکنید”، به یاد داشته باشید که الگوهای قدیمینیز احساس بدی میدادند. شاید ارزش این را داشته باشد که به او فرصت دهید تا ببینید آیا این لحظات دشوار در درازمدت به نتیجه ای بهتر میرسند؟
صحبت با درمانگر یا روانشناستان همانند صحبت با یک دوست نیست.
رابطه درمانی با دیگر روابط متفاوت است. این رابطه، مانند “خیابان دو طرفه” متقابل نیست. شما به احتمال زیاد جزئیات صمیمیخود را با پزشک خود به اشتراک میگذارید، اما او متقابلاً این کار را نمیکند. به اشتراک گذاری یک طرفه ممکن است سخت باشد و همچنین هیچ نوع شاخصی از اعتماد به نفس یا علاقه شما به پزشک ندارد.
در مقابل، درمانگر شما محدودیتهایی را در مورد به اشتراک گذاری اطلاعات شخصی به منظور حفظ تمرکز، بر شما و اهداف شما تعیین میکند. درمانگر در بعضی از انواع درمانها، به شما کمک میکند فرضیات (یا پیش بینیهای) خود را در مورد ویژگیهای شخصیتی و زندگی او به عنوان روش دیگری برای یادگیری بیشتر در مورد خود بیان کنید. مرزهایی که توسط پزشک معالج در بعضی موارد مشخص شده است میتواند روشهای محدود کردن مرزها با دیگران را برای شما نیز الگوگذاری کند.
پزشک معالج شما معمولاً دقیقاً به شما نمیگوید چه کاری انجام دهید، چه تصمیمیبگیرید یا اینکه انتخاب “درست” را انجام دادهاید.
از آنجا که پزشک معالج شما به طور مستقیم عواقب انتخابهای شما در زندگی را برطرف نخواهد کرد، او معمولاً از دستورالعمل صریح خودداری خواهد کرد. مطمئناً استثنائاتی در این مورد وجود دارد. مثلاً اگر نگرانی در مورد امنیت خودتان یا هر شخص دیگری باشد، این امر ممکن است باعث شود که درمانگر شما نسبت به معمول با شما صمیمیتر باشد و راهنمایی کند.
معمولاً، روانکاو برای کمک به شما در تعیین کارهایی که میخواهید انجام دهید و چرا از شما سؤالاتی میپرسد. سپس او آنچه را که شما گفتهاید را دوباره بازگو میکند تا به شما در شنیدن آن مسائل با “گوش تازه” کمک کند و یک معاینه کامل را تسهیل کند.
روانکاو شما ممکن است شما را راهنمایی کند تا گزینههای دیگری را که در موردشان فکر نکرده اید در نظر بگیرید یا در مورد پیامدهای مثبت، منفی و “یا هر دو” مربوط به طی کردن یک مسیر خاص فکر کنید. اگر با همان درمانگر در یک بازه زمانی طولانی کار میکنید، ممکن است درمانگر شما بتواند در مورد تصمیمات قبلی (و پیامدهای آنها) یا الگوهای تکراری رفتاری را که قبلاً جواب نگرفتهاید به شما یادآوری کند. همچنین ممکن است شما را در مورد نحوه برخوردتان با تصمیم در حال حاضر پیش روی شما یا چگونگی کنار آمدن با نتیجه آن آگاه سازد.
انتظار نداشته باشید با اولین درمانگری که میبینید “اخت بگیرید”.
به همان اندازه که روابط درمانی منحصر به فرد است، برخی ویژگیهای آن با روابط دیگری که در آن دو نفر در کنار هم قرار دارند مشترک است. شما به وضوح متخصص خود هستید و به مطب درمانگری با خلق و خوی خاص و شیوه شخصی، درک از مشکلات فعال و ایدهای از اهداف شما برای درمان، وارد میشوید.
درمانگر شما متخصص سلامتی روان است و شما را با شیوه درمانی خاص خود، کولهباری از تجربه بالینی (از جمله نوع تخصصی که دارد، گروه سنی یا بیماریهای روانشناختی که به طور معمول به آنها میپردازد) و خلق و خوی خاص خود مورد استقبال قرار میدهد.
ممکن است با اولین روانکاوری که میبینید یا در اولین ملاقات، “اخت” نگیرید. ممکن است نیاز به چند جلسه (احتمالاً با چند پزشک معالج) باشد تا بهترین تناسب برای شما تعیین شود.
یافتن بهترین روانکاو برای شما
بهترین تناسب برای افراد مختلف متفاوت است، اما شما میتوانید سؤالات زیر را یک شروع مفید در ارزیابی حسن تناسب روانکاوتان برای خود در نظر بگیرید:
- آیا درمانگر به سؤالات شما در مورد رضایت شما در مورد تشخیص، تجربه بالینی خود و اینکه درمان شما چه مراحلی میتواند باشد پاسخ میدهد؟
- آیا درمانگر حس حرفهای بودنش را به شما میدهد؟ (در هنگام گفتگو، در محیط دفتر، در توضیحات خود در مورد سیاستهای کاریاش در صورت لغو درمان توسط بیمار، موارد اضطراری و غیره)
- آیا درمانگر سؤالات قابل تفکری میپرسد؟
- با توجه به وجود مشکلات در ابتدای روان درمانی، شما چقدر راحت با روانکاو خود صحبت میکنید؟
- آیا سبک او، از جمله میزان تعامل با شما، استفاده از شوخ طبعی، توانایی درک و پرداختن به وضعیت احساسی خود در طول جلسه را دوست دارید؟
منبع: verywellmind