حقیقت این است که هیچ «ترکیب جادویی» از ویژگیهایی که باعث میشود یک رهبر موفق باشد وجود ندارد و داشتن ویژگیهای متفاوت در شرایط مختلف اهمیت دارد. این بدین معنا نیست که شما نمیتوانید یک رهبری کارآمد باشید. شما فقط باید روشهای مختلف رهبری را درک کنید، به طوری که شما بتوانید برای وضعیت خود از رویکرد مناسب استفاده کنید. یکی از روشهای انجام این کار این است که در مورد نظریههای اصلی رهبری که پایهای از درک فعلی ما در مورد رهبری را فراهم میکنند یاد بگیریم. در این مطلب نظریههای اصلی رهبری را برای شما تشریح خواهیم کرد.
برای آشنایی با این نظریهها در ادامه با کلینیک اعصاب و روان هیربد همراه باشید.
چهار گروه نظریههای اصلی رهبری
بیایید به هر یک از چهار گروه اصلی از نظریه نگاه کنیم و برخی از ابزارها و مدلهایی را که با هر کدام از آنها در ارتباط است، بررسی کنیم. البته در نظر داشته باشید که بسیاری از نظریههای دیگر نیز وجود دارد.
-
نظریههای صفات: چه نوع شخصی رهبری خوبی را انجام میدهد؟
نظریههای صفات استدلال میکنند که رهبران کارآمد، دارای ویژگیهای شخصیتی یا “صفات” مشترک هستند.
نظریههای صفات قبلی میگویند که رهبری یک کیفیت ذاتی و غریزی است که شما آن را دارید و یا ندارید. خوشبختانه، امروزه ما از این ایده گذر کردهایم و در مورد آنچه که می توانیم برای ایجاد ویژگی های رهبری در خود و دیگران انجام دهیم، بیشتر یاد میگیریم.
نظریههای صفات به ما در شناسایی صفات و ویژگیها (مثلاً یکپارچگی، همدلی، ابراز وجود، مهارتهای تصمیم گیری خوب و دوست داشته شدن) کمک میکنند که هنگام هدایت دیگران مفید هستند.
با این حال، هیچ کدام از این صفات و یا هیچ ترکیب خاصی از آنها، موفقیت را به عنوان یک رهبر تضمین نمیکنند. صفات رفتار بیرونی هستند که از چیزهایی که در ذهن ما اتفاق میافتد ظاهر میشوند و این باورها و فرآیندهای درونی هستند که برای رهبری کارآمد مهم هستند.
-
نظریههای رفتاری: یک رهبر خوب چه کارهایی انجام میدهد؟
نظریههای رفتاری بر رفتار رهبران تمرکز دارند. به عنوان مثال، آیا رهبران دیکته میکنند که چه کاری باید انجام شود و انتظار همکاری دارند؟ آیا آنها نظرات تیمهای خود را در تصمیم گیری برای تشویق پذیرش و حمایت در نظر میگیرند؟
در دهه 1930، کرت لوین (Kurt Lewin) یک چارچوب مبتنی بر رفتار رهبر را توسعه داد. او استدلال کرد که سه نوع رهبر وجود دارد:
- رهبران مستبد و دیکتاتور بدون مشورت با تیم خود تصمیم میگیرند. این سبک رهبری زمانی مناسب است که تصمیم گیریها باید به سرعت انجام شوند، زمانی که نیازی به ورودی وجود ندارد و زمانی که موافقت تیم برای نتیجه موفقیت آمیز لازم نیست.
- رهبران دموکرات اجازه میدهند که تیم قبل از تصمیم گیری، پیشنهادهای خود را ارائه دهند، هرچند میزان قبول نظرات میتواند از رهبری تا رهبر دیگر متفاوت باشد. این سبک زمانی مهم است که موافقت تیم مورد نظر باشد، اما زمانی که بسیاری از دیدگاهها و ایدههای متفاوت وجود دارد، مدیریت آن مشکل است.
- رهبران بی بند و بار دخالت نمیکنند؛ آنها اجازه میدهند که افراد درون تیم، تصمیمات بسیاری را اتخاذ کنند. این نوع رهبری زمانی به خوبی جواب میشود که تیم دارای توانایی و انگیزه زیاد است و نیاز به نظارت نزدیک ندارد. با این حال، این رفتار زمانی میتواند بوجود آید که رهبر تنبل و یا حواس پرت باشد؛ و این دقیقاً جایی است که این سبک رهبری میتواند شکست بخورد.
واضح است که رفتار رهبران چگونه عملکرد آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. محققان متوجه شده اند که بسیاری از این رفتارهای رهبری در موقعیتهای مختلف مناسب هستند. بهترین رهبران کسانی هستند که میتوانند از بسیاری از سبکهای رفتاری مختلف استفاده کنند و سبک مناسب را برای هر وضعیت انتخاب کنند.
-
نظریههای احتمالی: تأثیر این موقعیت بر رهبر خوب چگونه خواهد بود؟
تحقق این بحث که هیچ نوع صحیح رهبر وجود ندارد، منجر به نظریاتی شد که بهترین شیوه رهبری بستگی به وضعیت دارد. این نظریهها سعی میکنند پیش بینی کنند که بهترین شیوه در چه شرایطی است.
به عنوان مثال، هنگامی که شما نیاز به تصمیم گیری سریع دارید، بهترین سبک کدام است؟ هنگامی که شما نیاز به حمایت کامل از طرف تیم خود دارید، آیا راه مؤثرتری برای رهبری وجود دارد؟ آیا یک رهبر باید بیشتر مردم گرا یا کارگرا باشد؟ اینها همه سؤالاتی هستند که نظریههای رهبری احتمالی سعی دارند به آن پاسخ دهند.
مدلهای مبتنی بر نظریههای رهبری احتمالی شامل نظریه مسیر راه خانه (House’s Path-Goal Theory) و مدل احتمالی فیدلر (Fiedler’s Contingency Model) است.
شما همچنین میتوانید از مدل فرآیند رهبری (Leadership Process Model) استفاده کنید تا بدانید که چگونه وضعیت شما سایر عواملی که برای رهبری کارآمد مهم هستند را تحت تأثیر قرار میدهد و این امر به نوبه خود بر رهبری شما تأثیر میگذارد.
-
نظریههای قدرت و نفوذ: منبع اصلی قدرت رهبر چیست؟
نظریههای قدرت و نفوذ رهبری یک رویکرد کاملاً متفاوتی دارند. این نظریهها بر اساس روشهای مختلفی هستند که رهبران از قدرت و نفوذ برای انجام کارها استفاده میکنند و آنها سبک رهبری که در نتیجه ظهور میکند را میبینند.
شاید شناخته شده ترین این نظریهها پنج فرم قدرت فرنچ و راون (French and Raven’s Five Forms of Power) است. این مدل سه نوع قدرت موضعی «قانونی، پاداش و اجباری» و دو منبع قدرت شخصی «متخصص و مرجع» را برجسته میکند.
این مدل نشان میدهد که استفاده از قدرت شخصی بهترین جایگزین است و شما باید برای ایجاد قدرت متخصص (قدرتی که از کارشناس واقعی بود در شغل خود به وجود میآید) کار کنید. زیرا این منبع قانونی ترین قدرت شخصی است.
سبک رهبری دیگری که از قدرت و نفوذ استفاده میکند، رهبری معاملاتی (transactional leadership) است. این رویکرد فرض میکند که افراد کارها را فقط برای گرفتن پاداش و نه برای هیچ دلیل دیگری انجام میدهند. بنابراین، تمرکز بر طراحی ساختار وظایف و پاداشها است.
در حالی که این سبک ممکن است جذاب ترین استراتژی رهبری در رابطه با ایجاد روابط و ایجاد یک محیط کاری بسیار محرک باشد، اغلب خوب کار میکند و رهبران در اکثر سازمانها از آن به طور روزانه استفاده میکنند تا کارها انجام شود.
سبک رهبری کارآمد
همانطور که در مطالب بالا ذکر شد، رهبری تحول گرا اغلب بهترین سبک رهبری برای استفاده در کسب و کار است. رهبران تحول گرا یکپارچگی را نشان میدهند و میدانند که چگونه یک چشم انداز قوی و الهام بخش برای آینده ایجاد کنند.
آنها به افراد برای دستیابی به این چشم انداز انگیزه میدهند، رسیدن به آن را مدیریت میکنند و تیمهای قویتر و موفقتری را ایجاد میکنند.
با این حال، اغلب شما باید سبک رهبری خود را مطابق با یک گروه یا موقعیت خاص تطبیق دهید و به همین دلیل مفید است که درک کاملی از سبکهای دیگر بدست آورید.
نکات کلیدی:
با گذشت زمان، چندین نظریه اصلی درباره رهبری به وجود آمده است. این نظریهها به چهار دسته اصلی تقسیم میشوند:
- نظریههای صفات
- نظریههای رفتاری
- نظریههای احتمالی
- نظریههای قدرت و نفوذ
رهبری تحول گرا، مؤثرترین سبک برای استفاده در بیشتر شرایط کسب و کار است. با این وجود میتوانید با یادگیری درباره این نظریههای اصلی رهبری و درک ابزار و مدلهای مربوط به هر یک، رهبر کارآمدتری شوید.
منبع: mindtools