اختلال هذیانی یا Delusional Disorder
اختلال هذیانی وجود یک یا چند هذیان در مدت حداقل یک ماه است و اگر توهمی هم وجود داشته باشد برجسته نبوده و با موضوع هذیانها در ارتباط است. بهغیراز تأثیرات هذیانها و عواقب ناشی از آن عملکرد و رفتار بهطور محسوسی عجیب و مختل نیست. اگر دورههای افسردگی و شیدایی در فرد دیده شود نسبت به زمان هذیانها کوتاهتر است. منشأ هذیانها مواد یا سوءمصرف دارو نیست. همچنین این هذیانها در ارتباط با بدشکل انگاری بدن و یا ناشی از وسواس فکری عملی نیست. این اختلال از انواع متنوع چون: شهوانی (اروتومانیا)، بزرگمنشی، حسادت، گزند و آسیب، جسمانی و …. برخوردار است.
ملاک های تشخیصی اختلال هذیانی در DSM5
A. وجود یک یا چند هذیان است که حداقل به مدت ۱ ماه ادامه دارند.
B. فرد هرگز ملاک A اسکیزوفرنی را نداشته
C. غیر از تأثیر مستقیم هذیانها، اختلالات در عملکرد روانشناختی-اجتماعی ممکن است محدودتر از آنهایی باشد که در اختلالات روانپریشی دیگر نظیر اسکیزوفرنی دیده میشوند، و رفتار آشکارا عجیب وغریب یا نامتعارف نیست
D. اگر دوره های خلقی همزمان با هذیانها روی دهند، کل مدت این دورههای خلقی نسبت به کل مدت دورههای هذیانی، کوتاه هستند
E. هذیانها ناشی از تأثیرات فیزیولوژکی مواد(مثل کوکائین) یا بیماری جسمانی دیگر (مثل بیماری آلزایمر) نیستند، و با بیماری روانشناختی دیگر، نظیر اختلال بدشکلی بدن یا اختلال وسواس فکری-عملی، بهتر توجیه نمیشوند
ویژگیهای مرتبط که تشخیص را تأیید میکنند
مشکلات اجتماعی، زناشویی، یا شغلی میتوانند از عقاید هذیانی اختلال هذیانی ناشی شوند. افراد مبتلا ممکن است بتوانند واقعاً شرح دهند که دیگران عقاید آنها را غیرمنطقی میدانند، ولی نمیتوانند خودشان این را قبول کنند(یعنی، ممکن است «بینش واقعیت بنیاد» اما نه بینش درست وجود داشته باشد). شماری از افراد، دچار خلق تحریکپذیر یا ملول میشوند که معمولاً می تواند به عنوان واکنشی به عقاید هذیانی آنها درک شود. خشم و رفتار خشونت آمیز میتوانند همراه با انواع گزند و آسیب، حسادت، و شهوانی روی دهند. امکان دارد فرد به رفتارهای دعوایی و خصومت آمیز بپردازد(مثل فرستادن صدها نامه اعتراضآمیز به دولت). مشکلات قانونی می توانند روی دهند، مخصوصاً در نوع حسادت و شهوانی.
اختلال هذیانی با اختلال اختلال اسکیزوفرنی و خلقی ارتباطی ندارد. این اختلال نادر هست. شروع آن دیر هنگامتر از اسکیزوفرنی است و غلبه جنس مؤنث کمتری به نسبت اختلالات خلقی در آن دیده میشود.
احتمالاً عواملی منحصر به فرد و هنوز ناشناخته در مغز و شخصت بیمار وجود دارد که با پاتوفیزیولژی خاص اختلال هیجانی مرتبط است. یافتهها حاکی از این موضوع دارند که در اختلال هذیانی آسیب در دستگاه لیمبیک و عقده های قاعده ای می باشد، و قشر مخ این افراد کارکردی سالم دارد. از سوی در مواردی که ابتدا تجاربی توهم گونه وجود دارد و بعد فرد باید فرد آنها را توضیح دهد احتمال کارکرد غیرطبیعی در دستگاه عصبی محیطی (PNS) و یا مرکزی (CNS) وجود دارد.
در دلایل سایکودینامیک (روان پویشی) این اختلال نظریه خاصی در مورد علت پیدایش وجود دارد مبنی بر اینکه علائم این اختلال ناشی از پرحساسیتی خاص این افراد در استفاده از مکانیزم های دفاعی ویژه (واکنش وارونه، فرافکنی و انکار) در بخش ایگوی شخصیت است. بر این مبنا بیماران مبتلابه هذیان با استفاده بیش از و به صورت ناخودآگاه از مکانیزم های دفاعی بهعنوان دفاعی جهت فرار از واقعیت و مواجه نشدن باخشم و خصومتی و تلخکامی که سرتاسر وجودش را فراگرفته و مقابله با تکانههای نامقبول در خودش استفاده میکند.
از سوی دیگر بررسی نشان میدهد که احتمال ابتلا افرادی که دارای محرومیتهای چون انزوای حسی-اجتماعی، اجتماعی-اقتصادی و آشفتگی شخصیت بهخصوص در سنین بالا هستند، بیشتر است. آشفتگیهای هذیانی و سایر خصایص پارانوییدی در سالمندان شایعاند.
سبب شناسی اختلال هذیانی
علت اختلال هذیانی هم مثل عمده اختلالات عمده روانپزشکی، ناشناخته است. نظر اصلی در مورد علت اختلال هذیانی این است که این اختلال ارتباطی با اسکیزوفرنی و اختلالات خلقی ندارد. اختلال هذیانی هم از اسکیزوفرنی نادر تر است هم از اختلالات خلقی. متقاعد کننده ترین داده ها از بررسی های خانوادگی ای بدست آمده است که بیشتر بودن شیوع اختلال هذیانی و صفات شخصیتی مرتبط با آن نظیر شکاکیت، حسد، و پنهانکاری را در بستگان پژوهیدنی های مبتلا به اختلال هذیانی گزارش کرده است.
عوامل زیستی
احتمالا، عواملی منحصر به فرد و هنوز ناشناخته ای در مغز و شخصیت بیمار وجود دارد که با پاتوفیزیولوژی خاص اختلال هذیانی مرتبط است . بیماریهای عصبی ای که همه با هذیان ارتباط دارند، آنهایی هستند که دستگاه لیمبیک و عقده های قاعده ای را گرفتار می کنند. بیمارانی که به دلیل یک بیماری عصبی هذیان پیدا کرده اند، ولی از نظر عقلی و هوشی اختلالی ندارند، هذیان هایشان اکثر اوقات پیچیده و شبیه به هذیانهای بیماران دچار اختلال هذیانی است. برعکس، بیماران دچار اختلالات عصبی که اختلالاتی از نظر عقلی و هوشی هم پیدا کرده اند، هذیانهای ساده ای دارند که هیچ شباهتی به هذیانهای بیماران دچار اختلال هذیانی ندارد. پس اختلال هذیانی ممکن است شامل آسیب در دستگاه لیمبیک یا عقده های قاعده ای باشد. ولی در بیماری که کارکرد قشر مخش سالم است.
اختلال هذیانی ممکن است نتیجه واکنشی طبیعی در قبال وقایع طبیعی محیط، یا حالات غیر طبیعی دستگاه عصبی محیطی (PNS) یا مرکزی (CNS) باشد. به این ترتیب اگر بیماری تجارب حسی غلطی مبنی بر تعقیب شدن داشته باشد (مثلا صدای قدمهایی را بشنود) ممکن است تدریجا این اعتقاد را پیدا کند که واقعا مورد تعقیب قرار گرفته است. این فرضیه بر این اساس شکل گرفته است که نخست تجاربی توهم گونه وجود دارد و بعد بیمار باید آنها را توضیح دهد. وجود این گونه تجارب توهمی در اختلال هذیانی اثبات نشده است.
عوامل سایکودینامیک (روانپویشی)
این برداشت قدرتمند بالینی در پزشکان وجود دارد که بسیاری از بیماران دچار اختلال هذیانی، از اجتماع منزوی اند و به آن میزان موفقیت که برایشان قابل انتظار است، دست نمی نظریه های سایکودینامیک خاصی که در مورد علت و نحوه پیدایش علایم هذیانی وجود دارد، مبتنی بر مفروضاتی است حاکی از پرحساسیتی این افراد و سازوکارهای خاصی در ایگوی آنها: واکنش وارونه (reaction formation)، فرافکنی (projection) و انکار (denail).
نظرات فروید : فروید معتقد بود که هذیانها علایمی از یک اختلال نیستند، بلکه بخشی از روند ترمیم اند. او در ۱۸۹۶ فرافکنی را مکانیسم دفاعی اصلی در حالت پارانویید دانست. سپس «خاطرات بیماری عصبی من» را خواند که زندگینامه «دانیل پاول اشربر» بود. فروید با اینکه هرگز اشربر را ملاقات نکرده بود، با خواندن زندگینامه او این نظریه را ارائه داد که در مقابل تمایلات همجنسگرایانه ناخودآگاه، با انکار و فرافکنی دفاع می شود. طبق نظریه روانپویشی سنتی، دینامیسم زیربنایی تشکیل هذیانها در بیماران مونث، نیز همان دینامیسمی است که در بیماران مذکر هم وجود دارد. مطالعات دقیق بر روی بیماران مبتلا به هذیان نظریات فروید را تایید نکرده است ولی ممکن است این نظریات، در برخی موادر خاص صادق باشند. در کل، میزان بروز افکار یا فعالیتهای همجنسگرایانه در بیماران مبتلا به هذیان بیشتر از سایر افراد نیست. با این حال نقش اصلی فروید نشان دادن اهمیت فرافکنی در پیدایش افکار هذیانی بود.
سایر عوامل روانپویشی : مشاهدات بالینی بر این نکته دلالت دارد که اگر نه همه، لااقل بسیاری از بیماران پارانوئید در روابط خود احساس بی اعتمادی می کنند و فرض بر این است که این بی اعتمادی، به محیط خانوادگی ای ارتباط دارد که دائما خصمانه است و اغلب مادری بیش از حد سلطه جو و پدری دور از دسترس یا آزارگر (سادیست) در آن وجود دارند. مفهوم اریک اریکسون درباره اعتماد در مقابل بی اعتمادی در مراحل اولیه رشد، الگویی مفید برای تشریح بدگمانی فرد پارانوئیدی است که هرگز ارضای نیازهایش را از طریق آن چه که اریکسون اصطلاحا تامین کننده خارجی (outer-provider) می نامد، تجربه نکرده است. بنابراین چنین فردی به بی اعتمادی فراگیری نسبت به محیط اطراف خود دچار است.
مکانیسم های دفاعی : بیماران دچار اختلال هذیانی عمدتا از این مکانیسمهای دفاعی استفاده می کنند: وارونه سازی (واکنش وارونه)، انکار، و فرافکنی. واکنش وارونه به عنوان دفاع در مقابل پرخاشگری، نیاز وابستگی، و احساس محبت به کار می رود و نیاز وابستگی را به استقلالی قرص و محکم تبدیل می کند. از انکار استفاده می شود تا فرد بتواند از مطلع شدن از واقعیت دردناک اجتناب کند. بیمار که خشم و خصومت وجودش را پر کرده و در عین حال نمی تواند مسئولیت چنین خشمی را به عهده بگیرد، به ناچار عصبانیت و تلخکامی خود را به دیگران فرافکنی می کند و با این کار می تواند از خود در مقابل پی بردن به تکانه های نامقبول در خودش محافظت کند.
سایر عوامل مرتبط : هذیان ها با انواع گوناگونی از عوامل اضافی دیگر ارتباط داده شده اند، نظیر انزوای حسی و اجتماعی، محرومیت اجتماعی – اقتصادی، و آشفتگی شخصیت. افراد ناشنوا، کسانی که دچار عیوب بینایی هستند، و احتمالا مهاجرانی که آشنایی اندکی با زبان جدید دارند، در مقایسه با افراد طبیعی آسیب پذیری بیشتری در مقابل پیدایش هذیان دارند. این آسیب پذیری با بالا رفتن سن بیشتر می شود. آشفتگی های هذیانی و سایر خصایص پارانوئید در سالمندی شایع اند. به طور خلاصه، عوامل متعددی با پیدایش هذیانها ارتباط دارند، و منشأ و بیماریزایی اختلالات هذیانی هنوز به طور کامل مشخص نشده است.
همه گیرشناسی اختلال هذیانی
میزان شیوع این اختلال در حدود ۲/۰ تا ۳/۰ درصد تخمین زده شده است. سن شروع این اختلال به طور متوسط در چهل سالگی، البته در طیفی از هجده تا بالای نود سال بیان شده است. تعداد بیماران مؤنث کمی بیشتر است. رایج ترین نوع آن گزند و آسیب است. هذیان های پارانوئید و حسادت در مردان و هذیان های اروتومانیا در زنان شایع است. این اختلال با وضعیت اجتماعی-اقتصادی، متاهل و شاغل بودن ارتباط دارد.
تشخیص افتراقی
وسواس فکری-عملی و اختلالات دیگر. اگر فرد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی کاملاً متقاعد شده باشد که اختلال وسواس فکری-عملی او درست هستند، در این صورت به جای تشخیص اختلال هذیانی، باید تشخیص اختلال وسواس فکری-عملی، همراه با شاخص فقدان بینش/عقاید هذیانی، داده شود. همچنین اگر فرد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن کاملاً متقاعد شده باشد که عقاید اختلال بدشکلی بدن او درست هستند، در این صورت به جای تشخیص اختلال هذیانی، باید تشخیص اختلال بدشکلی بدن، همراه با شاخص فقدان بینش/عقاید هذیانی داده شود.
دلیریوم (روان آشفتگی) اختلال عصبی-شناختی عمده، اختلال روانپریشی ناشی از بیماری جسمانی دیگر، و اختلال روان پریشی ناشی از مواد/دارو. افراد مبتلا به این اختلالات ممکن است نشانه هایی را بروز دهند که از اختلال هذیانی حکایت داشته باشند. برای مثال، هذیان های گزند و آسیب ساده در زمینه اختلال عصبی-شناخته عمده، به صورت اختلال عصبی-شناختی عمده، همراه با اختلال رفتاری تشخیص داده خواهد شد. اختلال روان پریشی ناشی از مواد/دارو، به صرت مقطعی ممکن است از نظر نشانه شناسی شبیه اختلال هذیانی باشد، اما می تواند به وسیله رابطه زمانی مصرف مواد با شروع و بهبود عقاید هذیانی، متمایز شود.
اسکیزوفرنی و اختلال اسکیزوفرنیفرم. اختلال هذیانی میتواند به وسیله فقدان نشانه های مخصوص دیگر مرحله فعال اسکیزوفرنی، از اسکیزوفرنی و اختلال اسکیزوفرنیفرم شود.
اختلالات افسردگی و دوقطبی و اختلال اسکیزوافکتیو. این اختلالات میتوانند به وسیله رابطه زمانی بین اختلال خلقی و هذیان ها و توسط شدت نشانه های خلقی، از اختلال هذیانی متمایز شوند. اگر هذیان ها منحصراً در طول دوره های خلقی روی دهند، در این صورت تشخیص، اختلال افسردگی یا دوقطبی همراه با ویژگی های روان پریشی است. نشانه های خلقی که ملاک های کامل را برای دوره خلقی برآورده می کنند می توانند به اختلال هذیانی اضافه شوند. اختلال هذیانی فقط زمانی می تواند تشخیص داده شود که کل مدت تمام دوره های خلقی نسبت به کل مدت اختلال هذیانی نسبتاً کوتاه بماند. در غیر این صورت، تشخیص طیف اسکیزوفرنی مشخص یا نامشخص دیگر و اختلال روان پریشی همراه با اختلال افسردگی مشخص دیگر، اختلال افسردگی نامشخص، اختلال دوقطبی و اختلال مربوط مشخص دیگر، یا اختلال دوقطبی و اختلال مربوط نامشخص، مناسب است.
پیامدهای کارکردی اختلال هذیانی
اختلال کارکردی معمولاً محدودتر از آن است که در اختلالات روان پریشی دیگر دیده میشود، گرچه در برخی موارد، این اختلال ممکن ست قابل ملاحظه باشد و عملکرد شغلی نامناسب و انزوای اجتماعی را در بر داشته باشد. در صورتی که عملکرد روانشناختی-اجتماعی نامناسب وجود داشته باد، عقاید هذیانی به خودی خود نقش مهمی را ایفا میکنند. ویژگی مشترک افراد مبتلا به اختلال هذیانی این است که وقتی درباره عقاید هذیانی آنها بحث نمیشود یا بر طبق این عقاید عمل نمیکنند، رفتار و ظاهر عادی دارند.
درمان اختلال هذیانی
در این مورد درمان بهصورت رواندرمانی و دارودرمانی بهصورت همایند است. در رواندرمانی پیامدهای خوب درمان بستگی به توانایی درمانگر در برخورد با بیاعتمادی مراجع به دیگران و تعارضهای بین فردی، سرخوردگیها و ناتواناییهایی که نتیجه آن است، دارد. نشانه اینکه درمان موفقیتآمیز بوده است این است که فرد به حد قانعکنندهای سازگاری اجتماعی پیدا کند، نه اینکه هذیانهایش بهطورکلی برطرف شود.
بهطورکلی تمامی افراد مبتلابه اختلال هذیان را میتوان بهصورت سرپایی درمان کرد. نیاز به بستری بهجز در موارد خاصی نظیر زمانی که ارزیابی کامل داخلی و عصبی نیاز باشد، ارتباط هذیانها با کنترل تکانه خشونتآمیزی چون خودکشی یا دیگر کشی و دیگرآزاری و یا اختلال کارکردی شدید در محیطهای خانوادگی و شغلی و ….
استفاده از دارودرمانی در فوریتهای کنترلی اولیه درمانی بسیار رایج است و سابقه فرد ازنظر پاسخدهی به دارو بهترین راهنما برای انتخاب داروست. اگر که فرد هیچ سودی از استفاده از داروهای ضد روانپریشی نبرد میبایست مصرف دارو را قطع کرد (که این موضوع بسیار نادر است) و در افرادی که نتایج خوبی از دارودرمانی گرفتهاند میتوان دارو را در مقادیر کم بهصورت نگهدارنده تجویز کرد. هدف از درمان، ایجاد روابط مؤثر پزشک و بیمار و مدیریت عوارض است. اگر بیمار تشخیص داده شود خطرناک است ممکن است لازم باشد بستری شود.
سیر و پیش آگهی
به طور متوسط، عملکرد کلی ر مجموع بهتر از آن است که در اسکیزوفرنی مشاهده میشود. گرچه این تشخیص عموماً پایدار است، درصدی از افراد دچار اسکیزوفرنی میشوند. اختلال هذیانی ارتباط خانوادگی قابل ملاحظهای با اسکیزوفرنی و اختلال شخصیت اسکیزوتایپی دارد. این اختلال میتواند در گروههای سنی جوان روی دهد، اما در افراد مسن شایعتر است.
منبع:
- راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانشناختی ویرایش ۵, DSM-۵
- خلاصۀ روان پزشکی کاپلان و سادوک بر اساس DSM-5
- وبسایت فکر بنیان