-
در ادامه با کلینیک اعصاب و روان هیربد همراه باشید.
- با وجود روان پزشکان، چرا در این باره در جامعه بدنامی وجود دارد؟
- روان پزشکی
- برنامه ی روزانه یک روان پزشک چگونه است؟
- ارزیابی های بیمار
- سرکشی به بیمار
- درمان
- روان کاوی
- روان کاوی روش درمانی است که به روان پزشک نیاز دارد چرا که روان پزشکان چند سال بیشتر در زمینه ی روان کاوی آموزش می بینند. روان کاوی نیازمند جلسات پی در پی با بیمار طی چند سال می باشد و شکل فشرده ی روان درمانی شخصی است.
- دیگر وظایف
- تفاوت میان روان پزشک و روانشناس بالینی چیست؟
- نقش یک روان شناس بالینی
- نقش روان پزشک
نیازی به گفتن نیست که روان پزشکان باید قادر باشند به مراجعه کننده گوش دهند و نگرانی و توجه قابل اعتمادی را منتقل کنند و همیشه به احساسات بیمارشان احترام بگذارند.
در ادامه با کلینیک اعصاب و روان هیربد همراه باشید.
روان پزشک بودن چگونه است؟
دانشجو معمولا وارد رشته ی روان پزشکی می شود چرا که از قبل این حرفه را دوست داشته است. گاهی اوقات روان پزشکی می تواند کاملاً استرس زا باشد مخصوصا اگر روان پزشکی کار کردن با بیماری را انتخاب می کند که شدیدا بیمار است. اما عمدتا فرهنگ این حرفه به خونسرد بودن تمایل بیشتری دارد تا بقیه مشاغل.
کسانی که بیماری روانشناختی دارند اغلب به کمی زمان نیاز دارند تا بتوانند تغییرات مثبت ایجاد کنند و البته تمایل دارند که با روان پزشک شان رابطه ی بلند مدت داشته باشند بنابراین روان پزشکان باید صبور باشند و یک روش آسوده و آرام بخش داشته باشند و همچنین باید بداند که به عنوان روان پزشک رابطه ی نزدیک و بلند مدتی با بیمار خواهد داشت.
در رشته ی روان پزشکی، گزینه های زیادی در مورد انتخاب شغل وجود دارد. بنابراین شخص می تواند طبابت بیماران سرپایی آرام و قابل پیش بینی را انتخاب کند و یا طبابت بیمار حاد بستری یا ER را انتخاب کند. روان پزشک می تواند یک برنامه ی آرام یا شلوغ را انتخاب کند، هر کدام را که ترجیه می دهد.
با وجود روان پزشکان، چرا در این باره در جامعه بدنامی وجود دارد؟
روان پزشکی از دیگر رشته های پزشکی متفاوت است و همچنین بیماری ذهنی از بیماری های دیگر متفاوت است. هنگامی که بدن بیمار است، روی بدن اثر می گذارد، هنگامی که ذهن بیمار است روی شخص اثر میگذارد -اصل چیزی که آن شخص است و این می تواند ناراحت کننده باشد.
عجیب نیست که این بدنامی در میان عموم مردم وجود دارد که روان پزشکی شبه علم (علم قلابی) است و شخص باید کند ذهن باشد که به ارائه کنندگان خدمات بهداشت روان اعتماد کند.
هم ناعادلانه است و هم ناشایست که در یک مهمانی شام دکتری که می گوید روان پزشک است احترام کمتری دریافت کند نسبت به دکتری متخصص مغز و اعصاب است یا دکتری که می گوید متخصص قلب و عروق است. مغز یکی از مهم ترین و پیچیده ترین چیزهایی ست که وجود دارد، اگرچه ما درک ما از علم مغز همچنان در اول راهش است.
روان پزشکان در خط مقدم بسیاری از مسائل پزشکی، اخلاقی و قانونی هستند هنگامی که با بیمارانی برخورد می کنند که دچار توهم اند، کاتاتونیک اند، پرخاشگر هستند،مستعد خودکشی اند، پارانوئید هستند، مصرف زیاد دارو دارند واز نظر جسمی بیمارند.
روان پزشکی
در مقابل استفاده از تست های آزمایشگاهی، روان پزشکان باید مبنای ارزیابی هایشان را مشاهدات بالینی و تاریخ سازی قرار دهند.و این به دلیل تصویر برداری تشخیصی و آزمایشات خونی است که برای اغلب اختلالات روان پزشکی وجود ندارد.
مانند پزشکان، روان پزشکان هم زیر و بم بدن و ذهن را می شناسند.
آموزش آنها -چهارسال دانشکده ی پزشکی همراه می شود با چهارسال رزیدنتی روان پزشکی -این امکان را به آنها می دهد که شرایط پیچیده روان پزشکی را تشخیص دهند که عبارتند از :روان پریشی، اختلال عاطفی، اختلال اضطراب و اختلال رفتاری. آنها همچنین می توانند دارو تجویز کنند، روان درمانی انجام دهند و درمان های جسمی را اجرا کنند.
برخی روان پزشکان در روان پزشکی بچه ها و نوجوانان یا روان پزشکی پزشکی قانونی تخصص دارند.
عده ایی بر این باورند که درمان از طریق روان پزشکی (دارو)خطرناک و غیرضروری است و به هر قیمتی باید از آن دوری کرد. برخی دیگر معتقدند که روان پزشکان به شکل فزاینده ایی کیفیت زندگی آنها را ارتقاء داده اند.
متاسفانه در حالی که دیگر حرفه های پزشکی از بازدید های آنلاین یا مراجاعات شفاهی سود می برند، مراقبت های پزشکی همچنان بدنامی را با خود حمل می کنند و بیشتر مردم هنگامی که روان پزشکان را می بینند، نظرات و تجربیات شان را برای خودشان نگه می دارند.
مردم تمایلی به دانستن نظرات عمومی ندارند و حتی گاهی اوقات با خانواده و دوستان شان درمورد روان پزشک شان حرفی نمی زنند.
برنامه ی روزانه یک روان پزشک چگونه است؟
برنامه ی روزانه ی یک روان پزشک بسته به مکان طبابت متفاوت است کار آنها و تعهدات زمانی شان برا اساس سبک زندگی و نیاز هایشان تنظیم می شود، اگرچه همه ی روان پزشکان در طول روز وظایف مشابه ایی دارند.
ارزیابی های بیمار
روز یک روان پزشک معمولا پر است از ملاقات های شخصی با بیمار.
هنگامی که روان پزشک برای اولین بار بیماری را می بیند یک ارزیابی روان پزشکی انجام می دهد که عبارت است از صحبت کردن با بیمار در مورد دلایل ش برای کمک گرفتن، دامنه مشکل می تواند گسترده باشد از افسردگی، سومصرف مواد، استرس شغلی تا شکل های جدی تری از بیماری مانند اسکیزوفرنی.
روان پزشکان تشخیصی ارائه می دهند و بر اساس نتایج ارزیابی درمانی را توصیه می کنند.
سرکشی به بیمار
برای روان پزشکی که در مراکز درمان سومصرف مواد یا بیمارستان ها کار می کند، یک روز معمولی اینگونه آغاز می شود ؛سرکشی به بیماران. و این شامل گشت زدن در میان بیماران روان پزشکی است.
بحث کردن مواردی با انترن ها و رزیدنت ها معاینه بیماران برای اینکه بفهمند تغییر، دارو یا درمانی مورد نیاز است،به روز بودن با هر مسئله یا پذیرش خارج از نوبتی.
درمان
درمان بیماران، بزرگ ترین قسمت کار روزانه ی روان پزشکان است و چیزی است فراتر از تجویز دارو. روان پزشکان می توانند شکل خاصی از درمان را پیشنهاد کنند یا اینکه مجموعه گسترده ایی از درمان ها را ارائه دهند (مانند روان درمانی، روان کاوی، روان درمانی کوتاه مدت، درمان ادراکی -رفتاری یا درمان از طریق تشنج).
روان درمانی روشی ست که شامل جلسات برنامه ریزی شده منظم میان بیمار و روان پزشک می شود. در این طرح در مورد مشکلات /احساساتش حرف می زند و روان پزشک تلاش می کند تا به بیمار کمک کند و ریشه ی مشکلاتش را پیدا و درک کند همچنین روان پزشک به بیمار کمک می کند تا الگو های رفتاری و افکاری اش را تغییر دهد.
درمان ممکن است تنها در چند جلسه و طی چند هفته یا چند ماه صورت گیرد یا اینکه ممکن است چندین سال طول بکشد.
روان کاوی
روان کاوی روش درمانی است که به روان پزشک نیاز دارد چرا که روان پزشکان چند سال بیشتر در زمینه ی روان کاوی آموزش می بینند. روان کاوی نیازمند جلسات پی در پی با بیمار طی چند سال می باشد و شکل فشرده ی روان درمانی شخصی است.
روان کاوی به بیماران کمک می کند میان احساسات و رفتار فعلی شان با وقایع و خاطرات گذشته ارتباط برقرار کنند (بسیاری از آنها ممکن است کاملا فراموش شده باشند).
درمان از طریق تشنج (ETC) با بیهوشی عمومی انجام می شود. این روندی است که در آن جریان های کوچک برق از مغز عبور می کنند که باعث بروز یک فشار مختصر می شود. این روند ممکن است بتواند باعث بروز تغییراتی در فعالیت شیمیایی مغز شود که خیلی سریع می تواند علائم شرایط بهداشت روان را تغییر دهد.
ECT اغلب هنگامی اثر گذار است که روش های درمانی دیگر ناموفق اند، اما این درمان ممکن است برای همه جواب ندهد.
دیگر وظایف
روان پزشکان ممکن است درگیر وظایف دیگری بشوند، بسته به نوع طبابت و علاقه شان.
به عنوان مثال، ممکن است وظایف اداری وجود داشته باشند. مانند نوشتن یادداشت های پرونده یا بحث درمورد مسائل مالی با کادر اداری، یا دیگر انواع وظایف مانند انجام تحقیقات، نوشتن مقالات آکادمیک یا مقالات روزنامه ها، تدریس در دانشگاه ها و دانشکده های پزشکی و یا حتی کارکردن به عنوان شاهد کارشناس در پرونده های دادگاه.
تفاوت میان روان پزشک و روانشناس بالینی چیست؟
روانشناسان بالینی و روان پزشکان اغلب با همدیگر کار می کنند تا علائم بیمارشان هم از نظر رفتاری هم از نظر بالینی درمان شود، آنها هدف مشترکی دارند -میل کمک به افراد برای تجربه ی احساس بهتر. رشته های روانشناسی و روان پزشکی هر دو ضروری هستند برای پیشنهاد درمان برای بهبود بهداشت عاطفی و روانشناختی.
بعد از ویزیت یک پزشک خانوادگی برای ارجاع، بیمار شاید به طور منظم با روان شناس بالینی ملاقات داشته باشد، برای اینکه الگو های رفتاری اش بررسی شوند. روان شناسان بالینی ممکن است بیمار را به یک روان پزشک ارجاع دهند کسی که می تواند دارو تجویز کند و آن را کنترل کند.
از آن جایی که روان شناسان بالینی و پزشکان برای تندرستی مراجعه کننده ها اغلب با همدیگر کار می کنند ممکن است توصیف شغل شان تا حدودی با همدیگر هم خوانی داشته باشد، در حالی که آنها در زمینه ی بهداشت روان کار می کنند، نفش های کاملا متفاوتی دارند (مخصوصا از نظر نوع درمانی که اعمال می کنند).
همچنین هر کدام از این مشاغل نیازمند مسیر های آموزشی متفاوتی هستند.
نقش یک روان شناس بالینی
روان شناسان بالینی، آزمایشات روان شناسی را انجام می دهند و عمدتا روی روان درمانی تمرکز می کنند و اغلب با اعمال مداخلات رفتاری هم درد های روانشناختی و هم درد های عاطفی را درمان می کنند (مداخلات رفتاری شامل داشتن بیمارانی است که رفتار های دردسر ساز را با رفتار های سازنده و مثبت جایگزین می کنند).
روان شناسان بالینی، روش های درمانی شان را با هر شخص بیمار متناسب می کنند چرا که افراد متفاوت، مشکلات متفاوت هم دارند و به شکل های مختلف درمان بهتر واکنش نشان می دهند.
هر دو نفر با یک مشکل مشابه ممکن است به درمان و برنامه های بهبود واکنش های متفاوتی نشان می دهند. روانشناسان بالینی معمولا دارو تجویز نمی کنند.
از نظر تحصیلات روان شناسان بالینی باید چهار سال دانشگاه، مدرک دو ساله ی کارشناسی ارشد، و دو سال آموزش بالینی تحت نظارت را کامل کنند.
فارغالتحصیلی از دانشکده، روان شناس بالینی را آماده می کند برای کار در زمینه ی روان شناسی از طریق آموزش اینکه چگونه اختلالات روانشناختی و عاطفی را در شرایط گوناگون تشخیص دهد.
در تمام سال های تحصیل شان، دانشجویان، رشد شخصیت، تاریخچه ی مشکلات روان شناسی و علم پژوهش روانشناسی را مطالعه می کنند.
نقش روان پزشک
روان پزشکان، پزشکانی هستند که تخصص شان عبارت است از ارائه بهترین درمان و مراقبت برای افرادی که مبتلا به اختلالات ذهنی هستند. از آن جایی که روان پزشکان آموزش پزشکی دیده اند می توانند دارو تجویز کنند.
آنها قسمت مهمی از زمان شان را به مدیریت داروی تجویز شده برای بیمار، اختصاص می دهند. دارو در روان پزشکی زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که مشاوره و درمان به نتایج قابل قبولی دست پیدا نمی کنند.
مانند پزشکان، روان پزشکان هم زیر و بم بدن و ذهن انسان را می دانند. آموزش شان -چهارسال دانشکده ی پزشکی به دنبال چهار سال رزیدنتی روان پزشکی -این امکان را به آنها می دهد، شرایط عمده و پیچیده ی روان پزشکی را تشخیص دهند که عبارتند از روان پریشی، اختلالات عاطفی، اختلالات اضطراب و اختلالات رفتاری.
آنها همچنین می توانند روان درمانی را انجام دهند همچنین برخی از درمان های جسمی را بعضی روان پزشکان تخصص شان لیایسون است برخی تخصص شان در زمینه کودک و نوجوان است و برخی دیگر در زمینه ی پزشکی قانونی تخصص گرفته اند.