متغیرهای مربوط به سن نیز اختلال کلاسیک و اختلال بینظمی خلق اخلالگر را متمایز میکنند. میزان اختلال دوقطبی عموماً قبل از نوجوانی خیلی پایین(۱ /.>)، همراه با افزایش یکنواخت تا اوایل بزرگسالی است (میزان شیوع ۱ تا ۲ درصد). اختلال بینظمی خلق اخلالگر قبل از نوجوانی شایعتر از اختلال دوقطبی است و هنگامی که کودکان به بزرگسالی انتقال می یابند، نشانه های این اختلال عموماً کمتر شایع میشوند.
خطرخودکشی در اختلال بی نظمی خلق اخلال گر
به طور کلی، شواهدی که رفتار خودکشی گرا و پرخاشگری را ثابت میکنند، و همین طور پیامدهای کارکردی شدید دیگر، در اختلال بینظمی خلق اخلالگر باید هنگام ارزیابی کودکان مبتلا به تحریک پذیری مزمن، مورد توجه قرار گیرند.
پیامدهای کارکردی اختلال بی نظمی خلق اخلال گر
تحریک پذیری شدید، مزمن، به صورتی که در اختلال بینظمی خلق اخلالگر دیده میشود، با اختلال محسوس در روابط کودک با اعضای خانواده و همسالان و در عملکرد تحصیلی، ارتباط دارد.
این کودکان به خاطر اینکه ناکامی را خیلی کم تحمل می کنند، عموماً مشکل پیشرفت در مدرسه دارند؛ آنها اغلب قادر نیستند در فعالیت هایی شرکت کنند که کودکان سالم معمولاً از آنها لذت میبرند؛ زندگی خانوادگی آنها به خاطر طغیان ها و تحریک پذیری آنها، به شدت مختل است؛ و در شروع کردن روابط دوستی و ادامه دادن آن مشکل دارند. به طور کلی، سطوح کارکردی در کودکان مبتلا به اختلال دوقطبی و اختلال بینظمی خلق اخلالگر برابر است.
هر دو بیماری، اختلال شدیدی را در زندگی افراد مبتلا و خانواده آنها ایجاد می کنند. در اختلال بینظمی خلق اخلالگر و اختلال دوقطبی کردن، رفتار خطرناک، اندیشه پردازی خودکشی یا دست زدن به خودکشی، پرخاشگری شدید، و بستری شدن روانپزشکی شایع هستند.
درمان اختلال بی نظمی خلق اخلالگر
- تغییر رفتار
- رفتار درمانی
- داروهای محرک مانند ریتالین
- آموزش خانواده و معلمان درباره این اختلال و نحوه برخورد با وقایع به جای مجازات
- استراتژی محرومیت سازی
- اقدامات پیشگیرانه، مانند بردن کودکان به یک مکان امن برای کاهش طغیان خود
- مشاوره از روانشناسان مدرسه
- تجویز ریسپریدون، آنتی سایکوتیک
- رفع اختلال در خانواده
- اصلاح رژیم غذایی کودک
منبع:
- راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانشناختی ویرایش ۵, DSM-۵
- خلاصۀ روان پزشکی کاپلان و سادوک بر اساس DSM-5