چند سال پیش و در اوج شکوفایی تکنولوژی، با یک مهندس نرم افزار جوان و با استعداد صحبت کردم کسی که خیلی سریع به موقعیت مدیریت رسیده بود.
در یک دوره ی زمانی خیلی کوتاه از یک تولید کننده ی انفرادی، خودساخته ی کاملا محترم و توانا به یک رهبر تحت فشار تبدیل شده بود و دیگر از شغلش لذت نمی برد.
او می گوید که احساس تعهد می کرده برای پذیرش این ارتقاء شغلی اما با نارضایتی و اکراه آن را قبول کرده است.
در ادامه با کلینیک اعصاب و روان هیربد همراه باشید.
در برابر اضافه بار از خودتان و مدیرتان حفاظت کنید
خیلی زود متوجه می شود که از این موضوع لذت نمی برد که دائماً با کارمندان زیر دستش برخورد کند، نمی دانست که چطور به آنها انگیزه بدهد یا اینکه آنها را مسئول یا پاسخگو نگه دارد و البته گیج شده بود با موضوعات گوناگون مربوط به افراد که در طی روز عمده وقت او را می گرفت.
آموزش او را مهیا کرده بود برای توسعه دادن الگوریتم ها نه افراد. بسیار تحت فشار بود و دیگر در روند کاری که از آن لذت می برد، نبود؛نوشتن نرم افزار.
دانستن این که مهارت هایی که داریم برای آن شغل کافی است یکی از مقتضیات بودن در جریان کار است، هوشیاری شگفت انگیزی که میهالی سیکزنت میهالی آن را توصیف می کند، او استاد روانشناسی و مدیریت در دروکر و فارغ التحصیل رشته ی مدیریت از دانشگاه کلرمونت است.
در کتابش، جریان :روانشناسی تجربه ی بهینه، توضیح می دهد که “جریان” یا “بودن در منطقه” حالتی از هوشیاری ست که ما جذب آن می شویم از طریق آنچه که انجام می دهیم در حالی که ما حتی متوجه گذشت زمان هم نمی شویم -ساعت ها مانند دقیقه ها می گذرند.
من این را با زمانی مقایسه می کنم که آنقدر جذب پروژه یا کاری شده ایم، آنقدر درگیر شده ایم که فراموش می کنیم غذا بخوریم.
برای این که این جریان اتفاق بیفتد ما باید بین مهارت ها و چالش های مهم تعادل برقرار کنیم. هنگامی که چالش مهم است و مجموعه مهارت های ما پایین در وضعیت اضطراب و نگرانی قرار می گیریم.
اگر این شرایط برای دوره های طولانی مدت ادامه یابد، بدون هیچ گونه آرامشی، وارد چرخه ی استرس می شویم که می تواند به خستگی مفرط منجر شود.
مدیریت استرس
شکل دیگری از استرس که اغلب آن را یادآوری می کنیم، استرسی است که به واسطه ی “باراضافی تکنولوژی” ایجاد می شود -ایمیل های زیاد، تلفن های همراه، پیام دادن، بلک بری ها و حالا بلاگ ها -همه ی آنها به از دست دادن تمرکز ختم می شوند و همچنین روی سازندگی و قدرت تولید نیز تاثیر می گذارد.
در روزگار مدرن ما، نگرانی از بابت عدم توانایی در انجام دادن وظایف به شوریدگی و هیجان چند وظیفه ایی منجر می شود.
اخیراً در مجله ی تایم موضوع چند کاری بررسی شده است و به این نتیجه رسیده است که هیجان و شتاب چند وظیفه ایی ما را به سمت این تفکر سوق می دهد که کارهای زیادی انجام می دهیم در حالی که در واقعیت کارهای کمتری انجام می دهیم و البته به کیفیت کار نیز لطمه وارد می کنیم.
این نکته خیلی جالب است که :هنگامی که نیویورک تایمز با برندگان جایزه ی نبوغ مک آرتور مصاحبه کرد، شمار چشمگیری از آنها اظهار داشتند که زمانی که در حال کار بودند تلفن های همراه و آیفون هایشان را خاموش کردند بنابراین آنها می توانستند از زمان خاموشی (کامپیوتر) برای فکر کردن استفاده کنند.
یک عبارت کلی
یک عبارت کلی برای چند وظیفه ایی، تداخل های مداوم فناوری و حجم اضافی اطلاعات که روزانه توسط آنها بمباران می شویم عبارت است از “بار اضافی شناختی”. مخصوصاً رهبران نسبت به بار اضافی شناختی آسیب پذیرند چرا که آنها معمولاً باید نسبت به دیگران اطلاعات بیشتری داشته باشند.
جالب است که در مقاله ایی -نوشته ی دکتر هوارد گاردنر به نام “رهبر ترکیبی” که در لیستHBR پدیدار شد:ایده های موفقیت در سال 2006-متوجه شدیم که مهم ترین ویژگی رهبران آینده در جهان توسعه یافته عبارت است از توانایی ترکیب اطلاعات.
ترکیب کردن اطلاعاتی که حبس ها را در نظر می گیرند، در میان موارد دیگر، توسعه ی استانداردها برای انتخاب، از جمله منابع قابل اعتماد و مرتبط، همچنین شامل سوالاتی از این دست می شود :”آیا این اطلاعات داستان منسجمی را شکل می دهند؟” و “آیا این گرایشات منطقی و عاقلانه هستند؟”
در دنیایی که از اطلاعات غنی است انتخاب اطلاعات ارزشمند برای کم شدن گستره ی توجه ما، مؤلفه ی مهمی به شمار می رود برای کم کردن استرس و در نهایت در جهت موثر بودن به عنوان یک رهبر.
گذشته از یادگیری ترکیب موثر اطلاعات، چه کاری می توانیم انجام دهیم برای کمک به خودمان و موسسان برای به حداقل رساندن استرس؟ اینجا چند استراتژی را مطرح می کنیم :
1-فعالانه مهارت های رهبری رهبر جدید را توسعه دهید
مطمئن شوید که رهبران جدید ابزار های مناسب و مورد نیاز را برای مسئولیت های مربوط به مدیریت افراد شان را دارند -این یک التزام ضروری ست برای کمک به موفقیت آنها و کاهش دادن استرس.
این استراتژی شامل کنترل کردن، ارائه کردن ارزیابی مهارت های مربوط به رهبری برای مشخص کردن نقاط قوت و حوزه های پیشرفت، تاکید بر ایجاد یک برنامه ی عملی آموزشی و فراهم کردن آموزش رهبری و مربیگری. این به معنای ارائه حمایت و بازخورد هم می باشد.
2-مدیریت کردن مبتکرانه و موثر عملکرد رهبر جدید و اجتناب کنید از افراد نیمه بیکار
شرایطی را فراهم کنید که به همه ی اعضای تیم شما اجازه می دهد که در “جریان” (روند کار) باشند در حالی که به نتایجی دست پیدا می کنند -این روش دیگری ست برای کم کردن کسالت و رخوت ناشی از محل کار و به آنها کمک می کند وظایف شان را به گونه ی موفقیت آمیزی انجام دهند.
علاوه بر تضمین اینکه اشخاص مهارت های کافی را برای انجام دادن آن شغل دارند همچنین این روش مستلزم تعیین اهداف و توقعات مشخص و شفاف است و بی درنگ بازخورد هایی را در مورد این که آن شخص تا چه حد عملکرد خوبی داشته است را فراهم می کند و این کمک می کند به کارمندان تا تاثیر تلاش هایشان را بفهمند.
این نشان میدهد که نیاز نیست صبر کنید تا بررسی سالانه انجام شود که در مورد عملکرد کارمندان و مواجه کردن آنها با لیستی از ترقی ها و پیشرفت هایشان.
همچنین مهم است یادآوری کنیم که حفظ کردن افراد در موقعیت هایی که مهارت هایشان فراتر از چالش پیش رویشان است، استرس زا می باشد و خسارت زیادی به بار می آورد.
هر جا که ممکن است مشاغلی طراحی کنید که می توانند حداکثر استفاده را از استعداد اعضاء شان ببرند و مرتباً بازدهی را افزایش دهید.
3-استرس را کاهش دهید از طریق تعهد، کنترل و چالش
البته نه همه ی افراد اما تعداد زیادی در معرض استرس قرار دارند، بعضی افراد انعطاف پذیری بالایی دارند و نه تنها برای غلبه بر استرس توانایی بهتری دارند بلکه در میان استرس رشد می کنند و شکوفا می شوند. این ها افرادی هستند که حساسیت بیش از حد نشان نمی دهند یا واکنش نامعقول از خودشان بروز نمی دهند.
آنها اجازه نمی دهند که وقایع بیرونی آنها را از خط خارج کند آنها چشم شان را از توپ بر نمی دارند و انعطاف پذیری ذهنی شان را حفظ می کنند مهم نیست که اطراف آنها چه می گذرد، در حالی که هر کس دیگری که در مشکلات گیر کند، آنها روی راه حل تمرکز می کنند و یک نفر را دارند که ذهن را دنبال کند :به جلو حرکت کردن. آنها وقت را هدر نمی دهند با نگرانی در مورد آنچه که نمی توانند تغییرش دهند و تنها روی منطقه ی کنترل شان تمرکز می کنند.
مدیریت استرس
در مقابل آنها کسانی هستند که در مواجه با گرفتاری ها و ناملایمات از پا می افتند. کسانی که با تعهدات غلط وقت را هدر می دهند کسانی که پل ها را پشت سر خود خراب می کنند و احتمالا هرگز از این شرایط بهبود نمی یابند. ما گروه انعطاف پذیر را تحسین می کنیم.
از این گونه افراد چه چیزهایی می توانیم یاد بگیریم که بتوانیم بر استرس در محیط کارمان غلبه کنیم؟ دکتر سوزان کوباسا و دکتر سالوادور مادی جواب این سوال را می دهند.
هر دوی آنها در دهه ی 80کارمندانی را مورد مطالعه قرار دادند که در تلفن بل ایلینویز کار بازسازی را انجام می دادند. نتایج و یافته ها ی آنها به شکل خلاصه در هاردی اکسکیوتیو :سلامتی تحت تاثیر استرس مطرح شد.
از اینجا ویژگی های شخصیتی افراد استرسی قوی را می فهمیم از جمله تعهد (متعهد بودن به چیزی که ارزشمند است به عنوان مثال کار، جامعه، خانواده ؛درگیر ماندن و شرکت کردن در وقایع در حال جریان و تلاش کردن در هر شرایطی به جای منزوی بودن) ؛کنترل (اعتقاد به توانایی هایمان به واسطه ی تلاشی که می کنیم برای اینکه وقایع را به امتیاز تبدیل کنیم به جای اینکه بپذیریم که یک قربانی منفعل و ضعیف هستیم) و چالش (دیدن تغییر به عنوان یک فرصت برای یادگیری و نه تهدید، چه چالش مثبت و چه چالش منفی). همه ی ما در مواقعی که استرس داریم می توانیم از این توصیه ها بهره ببریم.
4-ایجاد کردن لیست استاپ دوینگ (کارهایی که نباید انجام دهیم یا انجام آنها را متوقف کنیم)
یک مفهوم از کتاب گود تو گریت (خوب به عالی) جیم کالین وام گرفته شد :چرا برخی شرکت ها ناگهان پیشرفت می کنند و برخی دیگر نه. آنچه که برای کم کردن استرس و رسیدن به شفافیت در تمرکز مفید است عبارت است از ایجاد لیست استاپ دوینگ.
کسانی که شرکت هایی تاسیس می کنند که از شرایط خوب به شرایط عالی پیش می روند “نظم قابل توجه ایی را به نمایش می گذارند که هرنوع خرت و پرت اضافی را در برمی گیرد.” همه ی ما لیستی از کارهایی که باید انجام دهیم (تو دو لیست) داریم.
اما چند نفر از ما لیستی درست کرده ایم برای جدا کردن و متوقف کردن فعالیت هایی که دیگر به خوبی در خدمت ما نیستند. آیا شما می توانید با ایجاد یک لیست استاپ دوینگ، سودی از آن ببرید؟
تخلیه کننده ی انرژی های شما چه چیزهایی هستند؟ آیا آنها جزء برخی از چیزهایی مضر هستند که ممکن است باعث بروز استرس در شما شوند :درونی کردن انتقاد و سرزنش دیگران، مرز های ناپیوسته، کشمش های قدرت، زمان شخصی محافظت نشده، شبکه های اجتماعی مضر،طرفداری مداوم یک طرفه؟
چگونه می توانید به اینها و دیگر تخلیه کننده های انرژی بپردازید؟ چه چیزی را شما باید حذف کنید تا بتوانید فضا بسازید برای آنچه که به شما انرژی می دهد و شما را به تحقق اهداف تان نزدیک تر می کند؟
5-روی نقاط قوت تان تمرکز کنید
در همین راستا، اگر استراتژی کاری دلیل استرس است به مطالعه ی این کتاب متمرکز، پژوهشی و خردمندانه فکر کنید، کتاب سود از اصل :استراتژی رشد در دوره ی بی نظمی و آشوب نوشته ی کریس زوک و جیمز الن.
کتاب مجددا تاکید می کند بر این ایده ی همیشگی که روی هسته ی اصلی کارتان تمرکز کنید -که باعث می شود کارتان را به بهترین شکل انجام دهید -و همین روش برای رشد کردن و سود بردن در بلند مدت، موثرترین روش به شمار می رود البته با تمرکز کردن روی آنچه که شما به بهترین نحو انجام می دهید.
نویسندگان توصیه می کنند که با این کار، مشخص کردن نقاط ناکارامد که کار شما را تحلیل می برند، آسان تر می شود.
اگرچه این مفهوم فراتر از کار و تجارت است :اگر ما فعالیت هایمان را به هسته ی اصلی محدود نکنیم، هسته ایی که به واسطه ی آن رشد کردیم. رشد و توسعه یک استراتژی بسیار دشوار خواهد بود.
6-از نبرد هایی که نیازی به پیروز شدن در آنها ندارید اجتناب کنید
چند وقت یک بار این را می شنویم که نبرد هایتان را عاقلانه انتخاب کنید؟ در گرماگرم لحظه برای چند ثانیه متوقف می شویم و از خودمان می پرسیم ؛آیا حقیقتاً ارزش جنگیدن را دارد؟
یک مثال از چنین نبرد بدون برنده ایی که می تواند به راحتی در محل کار اتفاق بیفتد عبارت است از جنگیدن برای قدرت پشت تاج و تخت به عبارت دیگر وارد شدن به جنگ اراده ها با شخصی که اختیار آشکار و مشخصی ندارد اما چهره ی تاثیر گذاری به شمار می رود، این شخص در پشت صحنه ی کار بسیار زبردست و کار کشته است و شما به راحتی می توانید خودتان را نااگاهانه روی یخ نازک قرار دهید و انرژی ارزشمند و تجدید ناپذیرتان را هدر دهید.
مدت ها پیش روبه روی جمله ایی قرار گرفتم که می گفت ؛بلوغ شما را آماده می کند برای اینکه بفهمید حق با شماست بدون اینکه بخواهید غلط بودن دیگری را ثابت کنید. چه میزان استرس را می توانیم از بین ببریم اگر توسط چنین فلسفه ایی راهنمایی شویم؟
-اگر تصمیم می گرفتیم که هر روز را تنها به آنچه که برای ما ارزشمند است، اختصاص دهیم -موفقیت های شخصی و سازمانی مان چگونه می شد؟
7-روی اولویت هایتان تمرکز کنید
همچنین به حداقل رساندن استرس به این معناست که به زندگی مان از طریق لنز های کل نگرانه نگاه کنیم ؛به نیاز هایمان در هر حوزه توجه کنیم، چه نیاز های جسمی، چه عاطفی، اجتماعی، روانشناختی یا عقلی.چه رفتار های روزانه ایی هستند که شما می توانید معرفی کنید.
برای ایجاد قوای ذخیره در هر کدام از حوزه های زندگی تان؟ هنگامی که ما در اثر عوامل استرس زای روزانه احساس خستگی می کنیم، قوای ذخیره چه کمکی به ما می کند؟ اگر در این زمینه به چیز الهام بخشی نیاز دارید، این مطلب نوشته ی دکتر سی.مکسول را بخوانید “مسائل امروز :12 فعالیت روزانه برای تضمین موفقیت فردا”.
مکسول دوازده رهنمون عملی ارائه می دهد از جمله تمرین کردن تفکر خوب و توسعه دادن آن برای کسب یک امتیاز، تمرین کردن تعهد برای به دست آوردن ایستادگی و به دنبال رشد بودن چرا که به ما پتانسیل می دهد و رشد و توسعه دادن اولویت هاست که به افزایش تمرکز ما کمک می کند.
در مورد آخری آیا خواندن و جواب دادن به ایمیل های بدون نکته (نه چندان مهم) اولین کاری ست که انجام می دهید هنگامی که روز تان را شروع می کنید؟
در مورد حفظ کردن ترتیب چه؟ ابتدا روی پروژه هایی تمرکز می کنید که برای شما و سازمان تان بیشترین باز خورد ها را دارند؟ فواید حاصل از تثبیت این ابتکار عمل را به عنوان یک فعالیت روزانه در نظر بگیرید.
این کتاب یادآوری می کند که “ما زندگی مان را انتخاب می کنیم با چگونه وقت گذراندن مان” -افرادی که با اولویت بندی روزانه به فعالیت های بالقوه شان می رسند.
8- ارتقاء را خارج از حوزه مدیریت تصور کنید
در نهایت مهم است یادآوری کنیم که شکل دیگری از استرس وجود دارد که کمتر در مورد آن تبلیغ شده است و آن عبارت است از یک ارتقاء ناخواسته و ناخوشایند.
در حالی که هر کسی می تواند برای رهبر شدن آموزش ببیند، واقعیت این است که همه ی افراد از رهبری کردن دیگران لذت نمی برند.
ما می توانیم از 13M الهام بگیریم،شرکتی که برای افراد فنی اش مسیر های شغلی دووجهی موازی فراهم می کند که با نام سیستم “نردبان دو وجهی” شناخته شده است.
این بدان معناست که اشخاص همچنان می توانند در شغل شان در چهارچوب تعدیل و دیگر نمود های رشد و توسعه پیشرفت کنند بدون اینکه مجبور باشند وارد جایگاه های مدیریتی شوند.
به عنوان مثال این روش به کسانی می بالد که از بقیه بهتر بودن بدون اینکه مجبور شده باشند از عادت های طبیعی Rو D خود فاصله بگیرند.
برخی اشخاص که هدف شان ارتقاء مدیریتی است ممکن است بی میل باشند در مورد ابراز نگرانی هایشان، نگرانی از بابت این که نتوانند به اندازه کافی تاثیر گذار باشند.
حوزه ی مدیریت باید برای این احتمالات باز باشد و فضا را برای اشخاص با استعداد امن کند تا بتوانند ضرب طبل های متفاوت را هماهنگ کنند.
هشدار
استرس می تواند مشکلات جدی در زمینه ی سلامتی به وجود آورد و در موارد بسیاری به مرگ منجر شده است. در حالی که تکنیک های مدیریت استرس ثابت کرده اند که تاثیرات مثبتی بر کاهش استرس می گذارند آنها فقط برای راهنمایی کردن هستند و خوانندگان باید توصیه های متخصصان واجد شرایط در زمینه ی سلامتی را گوش دهند اگر در مورد بیماری های ناشی از استرس نگران اند و یا اگر استرس باعث بروز ناراحتی قابل توجه و دائمی در آنها شده است.
همچنین متخصصان سلامت باید قبل از هر گونه تغییر در رژیم غذایی یا سطح ورزش کردن، مشاوره کنند.
مهندس نرم افزاری که به یک موقعیت مدیریتی پرتاب شده بود ادامه داد و افراد بیشتری را برای مسئولیت های مدیریتی انتخاب کرد و این پس از پایان دوره ی شکوفایی تکنولوژی رخ داد.
او تقریبا به مرز شکستن رسید و در نهایت به شرکت دیگری رفت و به درجه و پرونده پیوست و با خوشحالی مجدداً روی نوشتن نرم افزار تمرکز کرد. او تعریف شخصی اش را از موفقیت پذیرفت :آنچه را انجام دهید که از آن لذت می برید! همانطور که جک نیکلاس می گفت :”بسیار دشوار است در چیزی برتر باشی که از انجام آن لذت نمی بری.”
منبع مایند تولز