همانطور که میدانید نشخوار فکری باعث افزایش استرس میشود و بسیاری از افراد در برههای از زندگی مستعد مبتلا به آن هستند.
نشخوار فکری متفاوت با پردازش احساسی بوده و مرتبط با عادت وسواس در مورد اتفاقات منفی بوده که در گذشته اتفاق افتاده و با بسیاری از تأثیرات منفی، بر روی ذهن و بدن همراه است.
برای آشنایی بیشتر با تفاوت نشخوار فکری و پردازش احساسی در ادامه مطلب با کلینیک اعصاب و روان هیربد همراه باشید.
نشخوار فکری نقشی است که وقتی تحت فشار قرار میگیریم در آن فرو میرویم، در واقع این مود با میلی ساده برای حل مشکلاتی آغاز میشود که ادامه آن باعث آزارمان میدهد.
ما خودمان را اینطور قانع میکنیم که با حل این مشکل، استرس خود را برطرف خواهیم کرد.
کسانی که مشکلات زندگی خود را بررسی نمیکنند، به آنها اهمیت نمیدهند و از آنها نمیآموزند، مجبورند دوباره آنها را تجربه کنند.
به همین دلیل، کنار گذاشتن تمایلات شک برانگیز مشکل تر میشود.
نحوه عملکرد نشخوار فکری
اکثر افراد قصد ندارند در مورد مشکلات خود دچار نشخوار فکری شوند.
بیشتر ما دوست داریم شاد و آسوده خاطر باشیم و قصد داریم روی افکاری تمرکز کنیم که ما را خوشحال میکنند.
این مشکل زمانی بروز میکند که اتفاقی ناراحت کننده، تهدیدآمیز یا توهین آمیز برای ما رخ دهد، اتفاقی که پذیرش آن دشوار است و ما نمیتوانیم از فکر کردن به آن دست بکشیم.
ممکن است ما برای درک این موضوع در ذهن خود، تلاش زیادی کنیم و سعی در درس گرفتن از آن را داشته باشیم، یا شاید فقط به دنبال تأیید این نکته باشیم که نباید این اتفاق میافتاد.
به هر دلیلی، ما دیگر نمیتوانیم درمورد آن فکر نکنیم و با فکر کردن به آن اتفاق ناراحت میشویم.
یکی از جنبههای تعیین کننده نشخوار فکری که آن را از حل منظم مسئله متمایز میکند، تمرکز غیرمولد منفی است.
نشخوار فکری میتواند شامل مرور جزئیات موقعیتی در ذهن شخص یا صحبت کردن در مورد آن با دوستان باشد.
تفاوت نشخوار فکری با پردازش احساسی
اگر به مشکلات خود فکر نکنیم، چگونه میتوانیم امیدوار باشیم که آنها را حل خواهیم کرد یا از روند کار درس خواهیم گرفت؟
آیا باید فقط روی نکات مثبت تمرکز کنیم؟
آیا اگر هر از گاهی روی موقعیتهای ناخوشایند تمرکز نکنیم، آیا ما جلوی رشد و پیشرفت خودمان را نمیگیریم؟
حالا سوالی مهم این است:
آیا یادگیری حفظ تعادل بین نادیده گرفتن مشکلات و درگیری با نشخوار فکری میتواند استرس ما را از بین ببرد؟
اساساً نشخوار فکری شامل الگوهای فکری منفی است که فراگیر یا تکراری هستند.
بسیاری از افراد وقتی که میخواهند احساسات خود را پردازش کنند، به سمت نشخوار فکری میلغزند و بدون اینکه به سمت راه حلها یا حل و فصل (پردازش) احساسات بروند، در الگوهای منفی تکرار آسیبهای گذشته گیر میکنند.
چیزی که نشخوار فکری یا “مقابله با مشکلات” را از پردازش احساسی مولد یا جستجوی راه حل متمایز میکند این است که نشخوار فکری روشهای جدیدی برای تفکر، رفتارهای جدید یا احتمالات جدید ایجاد نمیکند.
افراد مبتلا به نشخوار فکری، همان اطلاعات را بطور مکرر و بدون تغییر مورد استفاده قرار میدهند و در ذهنیتی منفی باقی میمانند.
حتی نشخوار فکری به نوعی میتواند “مسری” باشد.
این امکان وجود دارد که دو نفر با “نشخوار مشترک” روبرو شوند و حس منفی را بین خود زنده نگه دارند.
تشخیص نشخوار فكری در خود
نشخوار فكری چیست و تفاوت آن با پردازش احساسی مولد چیست؟
نشخوار فکری و پردازش احساسی هر دو تمرکز بر مشکلات و معمولاً احساسات پیرامون این مشکلات دارند.
در حالی که نشخوار فکری منفی تر و اغلب شامل الگوهای فکری است که شامل بدبینی و تحریفهای شناختی میشود و عمدتاً بر جنبههای منفی موقعیتی تمرکز دارد.
در مقابل، پردازش احساسی به روشی متفاوت شروع میشود و منجر به پذیرش و آزاد شدن احساسات منفی میشود.
در حالی که نشخوار، فکر شما را “درگیر” نگه میدارد.
علائم نشخوار فکری
به عنوان یک قاعده کلی، موارد زیر میتوانند علائمی باشند که نشان میدهند شما در دام نشخوار افتاده اید:
- در زمانهای بیکاری بیش از حد بر روی مسئلهای تمرکز میکنید
- هر روز احساس بدتری نسبت به یک موضوع دارید
- برای پذیرش و ادامه حرکت هیچ تلاشی نمیکنید
- نمیتوانید به راه حلی مناسب فکر کنید
به همین ترتیب اگر بعد از مکالمه با دوستی، هر دو احساس بدتری پیدا کردید، احتمالاً هر دو دچار نشخوار فکری مشترک هستید.
در مورد نشخوار فکری چه باید کرد؟
دست کشیدن از نشخوار فکری خیلی سخت است، مخصوصاً اگر متوجه نشوید که نشخوار فکری دارید، یا ندانید چطورمیتوانید از شرّ آن خلاص شوید.
کنار گذاشتن استرس و عصبانیت میتواند برای تفکر نشخوارکننده مفید باشد.
همچنین برخورد صحیح با احساسات منفی میتواند به نشخوار فکری و احساس استرس ناشی از آن کمک کند.
منبع: verywellmind