اولین علامت بیماران بدبین و شکاک (پارانوئید)، شکاکیت و بی اعتمادی مدام به همه افراد است و از دید آنها مسئولیت این احساسات به عهده دیگران است.
در ادامه با کلینیک اعصاب و روان هیربد همراه باشید.
بیماران بدبین معمولاً متخاصم، تحریک پذیر، و خشمگیناند.
افرادی که به همسر خود سوء ظن مرضی دارند، و اشخاص بدعنقی که اهل دعوا و مرافعهاند، اغلب دچار اختلال شخصیت پارانوئید هستند.
این افراد معمولاً در دوران کودکی، محیطی ناامن و خانوادهای خشمگین و سخت گیر داشته و دائماً تحت انتقاد، تحقیر، سرزنش، سرکوفت و بی مهری قرار داشته اند.
تعریف
در ضمیر ناخودآگاه و نیمه خودآگاه این افراد الگوهای فکری زیر شکل میگیرند:
- من نمیتوانم به دیگران اعتماد کنم؛
- دیگران انگیزههای پنهان دارند؛
- اگر مراقب نباشم دیگران من را به بازی خواهند گرفت و یا قصد کنترل من را خواهند داشت؛
- همیشه بایستی مواظب دیگران و مراقب خود باشم؛
- خوبی دیگران ممکن است برای بدست آوردن چیزی باشد؛
- اگر به دیگران اجازه دهم آنها از من سوء استفاده خواهند کرد؛
همه گیرشناسی
میزان شیوع اختلال شخصیت پارانوئید 2 تا 4 درصد از جمعیت عمومی است.
در بستگان بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی، میزان بروز اختلال شخصیت پارانوئید بیشتر از افراد گروه شاهد است.
این اختلال در مردان شایع تر از زن هاست. میزان بروز آن در همجنس گراها برخلاف آنچه قبلاً پنداشته می شد، بیشتر از معمول نیست، ولی اعتقاد بر این است که در گروه های اقلیت، مهاجران و ناشنوایان بیشتر از جمعیت عمومی است.
تشخیص
بیماران دچار اختلال شخصیت پارانوئید ممکن است در حین معاینه روانپزشکی، رسمی به نظر برسند و از اینکه آنها را مجبور کرده اند که از روانپزشک کمک بگیرند، ناراحت باشند.
تنش عضلانی، ناتوانی از آسوده بودن و منبسط کردن عضلات خود، و نیاز به کاویدن محیط برای یافتن سرنخهایی در آن، ممکن است در این بیماران دیده شود.
حالت عاطفی بیمار اغلب جدی و انعطاف ناپذیر است. برخی از پیش فرضهای آنها در بحث ها و جدلهایشان ممکن است غلط باشد، اما تکلمشان منطقی است.
در محتوای فکر آنها شواهدی از فرافکنی (projection) ، پیشداوری (prejudice)، و گاه افکار انتساب به خود دیده می شود.
علائم
۱. فرد فکر میکند که دیگران از او سوءاستفاده میکنند، به او آسیب میرسانند و یا فریبش میدهند. بدون آنکه دلیل کافی برای این ادعا داشته باشد.
۲. فکر و ذهنش دائماً مشغول شک و تردیدهای ناموجه درباره وفاداری و قابل اعتماد بودن دوستان و همکاران است.
۳. به درد دل کردن با دیگران تمایل ندارد زیرا بی دلیل میترسد اطلاعاتی که در میان میگذارد با بدجنسی علیه او به کار بروند.
۴. حرفهای بی منظور و مهربانانه دیگران و رویدادهای کاملاً خنثی را حرفها یا رویدادهایی تحقیرآمیز یا تهدیدآمیز تلقی میکند.
۵. به طور دایم کینه نگه میدارد.
۶. جملاتی را علیه شخصیت و آبروی خود کشف میکند که برای دیگران مشخص و آشکار نیست و به سرعت، با عصبانیت یا با حمله متقابل به آنها واکنش نشان میدهد.
۷. به طور مکرر، بدون توجیه منطقی، درباره وفاداری همسر یا نامزد خود شک می کند.
خصایص بالینی
خصیصه بنیادین اختلال شخصیت پارانوئید، شکاکیت و بی اعتمادی به دیگران است که تظاهرات آن به صورت تمایلی است نافذ و ناموجه برای تفسیر اعمال دیگران به اعمالی که گویا به قصد تحقیر یا تهدید بیمار انجام شده است.
این تمایل در اوایل بزرگسالی شروع می شود و در زمینه های مختلفی نمایان می گردد.
افراد مبتلا به این اختلال تقریباً همیشه منتظر آن هستند که دیگران به طریقی آنها را استثمار کنند یا به آنها ضرر برسانند.
آنها در بسیاری از اوقات بی هیچ توجیهی، در وفاداری یا صداقت دوستان و همکاران خود تردید می کنند. اغلب حسادت مرضی دارند و در وفاداری همسر یا شریک جنسی خود بی دلیل شک می کنند.
این گونه بیماران در واقع احساسات خودشان را برون سازی (externalization) می کنند و دفاع مورد استفاده آنها فرافکنی است، یعنی تکانه ها و افکاری را که خود دارند و برایشان غیر قابل قبول است، به دیگران نسبت می دهند.
افکار انتساب به خود و خطاهای ادراکی که قابل دفاع منطقی است، در این بیماران شایع است.
بیماران مبتلا به این اختلال، حالت عاطفی محدودی دارند و به نظر می رسد فاقد هرگونه احساس و هیجانی باشند.
آنها از اینکه مستدل و عینی می اندیشند، به خود می بالند، حال آنکه چنین نیست.
اینها آدمهای گرمی نیستند و قدرت و منزلت افراد آنها را تحت تأثیر قرار می دهد و به آن دقیقاً توجه دارند و اگر کسی را ضعیف و بیمار بیابند، یا ببینند که اختلال یا نقصی در وضع و حالش وجود دارد، به وی با دیده تحقیر می نگرند.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید ممکن است در موقعیتهای اجتماعی، آدمهای فعال و کارا به نظر برسند، حال آنکه اغلب دیگران را فقط می ترسانند یا افراد را به جان هم می اندازند.
معیارهای DSM5 برای اختلال شخصیت پارانوئید
A . بدبینی و بی اعتمادی فراگیر به دیگران، طوری که فرد انگیزه ها و نیات دیگران را بدخواهانه تلقی می کند. این طرز فکر در اواخر نوجوانی و قبل از اوایل بزرگسالی شروع شده است و در شرایط مختلف حضور دارد و با چهار مورد (یا بیشتر) از موارد زیر مشخص می گردد:
۱. فرد فکر می کند که دیگران از او سوءاستفاده می کنند، به او آسیب می رسانند، یا فریبش می دهند بدون آنکه دلیل کافی برای این ادعا داشته باشد.
۲. فکر و ذهنش دائماً مشغول شک و تردیدهای ناموجه درباره وفاداری و قابل اعتماد بودن دوستان و همکاران است.
۳. به درد دل کردن با دیگران تمایل ندارد زیرا بی دلیل می ترسد اطلاعاتی که در میان می گذارد با بدجنسی علیه او به کار بروند.
۴. حرف های بی منظور و مهربانانه دیگران و رویدادهای کاملا خنثی را حرف ها یا رویدادهایی تحقیرآمیز یا تهدیدآمیز تلقی می کند.
۵. به طور دائم کینه نگه می دارد (توهین ها، جریحه دارشدن احساسات، و انتقادها را نمی بخشد).
۶. حملاتی را علیه شخصیت و آبروی خود کشف می کند که برای دیگران مشخص و آشکار نیست و به سرعت، با عصبانیت یا با حمله متقابل به آنها واکنش نشان می دهد.
۷. به طور مکرر، بدون توجیه منطقی، درباره وفاداری همسر یا نامزد خود شک می کند.
B . این بی اعتمادی صرفاً در طول یک اختلال روانشناختی دیگر روی نمی دهد و نمی توان آن را به آثار فیزیولوژیک یک عارضه پزشکی دیگر نسبت داد.
سناریو اول
خانمی بدون دلیل خاصی بر این باور بود که همسایههایش با عدم جلوگیری از سر و صدای بازی کودکانشان در راهرو و حیاط قصد اذیت و آزار او را دارند و این مسئله را با آنها در میان نمیگذاشت.
او شروع به برخوردهای بسیار سرد و گاهی تلافی جویانه (محکم بستن دربها و…) کرد و حتی با میهمانهای آنها با نگاهی تحقیرآمیز برخورد میکرد.
تا اینکه یکی از همسایهها موضوع را از او جویا شد و علت آن را بیان کرد.
با وجود توضیح و معذرت خواهی و رعایت بیشتر همسایهها تغییری در رفتار او پیدا نشد.
به بهانه اینکه مدارس نقش تعلیم و تربیتیشان را بدرستی ایفاء نمیکردند، مدارس فرزندانش را چند بار عوض کرده بود و …
سناریو دوم
خانمی بر این باور بود که درخت کاج همسایه عمداً در آنجا کاشته شده بود تا درخت پس از اینکه خوب بزرگ شد، جلوی دید او را بگیرد تا معلوم نشود همسایهاش چه کارهای بدی انجام میدهد.
سناریو سوم
همسایه به فرد گفت که اگر ممکن است کیسه زباله خود را داخل سطل زباله بگذارد.
زیرا حیوانات آن را متلاشی میکنند و چهره کوچه و بوی محل برای حداقل مدتی ناخوشایند می شود.
فرد با معذرت خواهی و جواب مثبت ادامه داد اگر همه مشکلات این بود دنیا آباد میشد!!
همین خانم وقتی یکی از همسایههایش شکایت میکرد که در موقع باز کردن درب ماشین به ماشین او صدمه رسانده است گفت: خوب مقصر خودتون هستید که ماشین تون رو زیاد نزدیک ماشین من پارک کرده بودید!
تشخیص افتراقی
اختلال شخصیت پارانوئید از اختلال هذیانی اغلب بر این اساس قابل افتراق است که هذیان تثبیت شده ای در اختلال شخصیت پارانوئید وجود ندارد.
از اسکیزوفرنی بدگمانانه (اسکیزوفرنی پارانویید) قابل افتراق است، چون در اختلالات شخصیت توهم و اختلال در شکل (فرم) فکر وجود ندارد.
از اختلال شخصیت مرزی نیز قابل افتراق است، چون بیماران پارانوئید به ندرت می توانند مثل بیماران مرزی، روابطی بیش از حد مداخله جویانه و آشفته با دیگران برقرار کنند.
سابقه دراز مدت رفتار ضد اجتماعی هم که در شخصیت ضداجتماعی دیده می شود، در بیماران پارانوئید وجود ندارد.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید نیز افرادی منزوی و نجوش اند، ولی افکار بدگمانانه ندارند.
سیر و پیش آگهی
هیچ گونه مطالعه دراز مدت منسجمی در مورد اختلال شخصیت پارانوئید صورت نگرفته است.
اختلال شخصیت پارانوئید در برخی از بیماران، مادام العمر و در برخی دیگر مقدمه اسکیزوفرنی است.
برخی دیگر نیز با پخته تر شدنشان یا با کاهش فشارهای روانشناختیشان، صفات بدگمانانه خود را وارونه سازی می کنند و به این ترتیب به افرادی بدل می شوند که توجهی در خور به اخلاقیات و نوعدوستی از خود نشان می دهند.
اما بیماران دچار اختلال شخصیت پارانوئید در مجموع تا آخر عمر در کار و زندگی با دیگران مشکلاتی خواهند داشت.
مشکلات شغلی و زناشویی هم در این بیماران شایع است.
درمان
رواندرمانی
درمان انتخابی، رواندرمانی است ودرمانگر در تمام برخوردهایی که با این گونه بیماران دارد، باید کاملا صریح و روراست باشد.
اگر به دلیل تناقص یا اشتباهی – مثلا به خاطر دیر کردن در جلسه رواندرمانی – قصوری متوجه درمانگر شد، بهتر است صادقانه عذر خواهی کند، نه آنکه در دفاع از خود به توجیه بپردازد.
درمانگر باید همواره به خاطر داشته باشد که اعتماد و تحمل روابط صمیمانه برای بیماران مبتلا به این اختلال مشکل است؛ لذا در رواندرمانی فردی، درمانگر باید رفتاری حرفه ای در پیش بگیرد و زیادی با بیمار گرم نگیرد.
اگر بالینگر به خاطر اشتیاق مفرطی که خود دارد، از تفسیر – بویژه در مورد احساس وابستگی شدید بیمار، مسائل جنسیش و آرزویش برای داشتن روابط صمیمانه – بیش از حد استفاده کند، بی اعتمادی او را به نحو چشمگیری افزایش خواهد داد.
بیماران پارانوئید معمولاً در گروه درمانی خوب عمل نمی کنند، با این حال رواندرمانی گروهی برای ارتقای مهارتهای اجتماعی و کاهش شکاکیت آنها از طریق ایفای نقش می تواند مفید باشد.
بسیاری از این بیماران رفتار درمانی را هم که برای پرورش مهارتهای اجتماعی به کار می رود، ممکن است مزاحم و مداخله گر بیابند و تحمل نکنند.
گاه رفتار بیماران مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید به قدری خطرناک و تهدید کننده است که لازم می شود درمانگر آن را مهار کند یا محدودیتهایی برایش وضع کند.
با تهمت زدن های هذیانی بیمار باید واقع بینانه، اما آرام و به نحوی غیر تحقیر آمیز برخورد کرد.
بیماران پارانوئید اگر ببینند کسی که می خواهد به آنها کمک کند، ضعیف و درمانده است، عمیقاً وحشتزده می شوند، لذا درمانگر هیچ وقت نیابد کاری کند که بیمار خیال کند او می خواهد بر وی مسلط شود، مگر آنکه هر دو طرف بر سر آن به توافق رسیده باشند و قادر به انجام آن باشند.
دارودرمانی
برای مقابله با سراسیمگی (agitation) و اضطراب این بیماران، دارودرمانی مفید است.
در اکثر موارد، داروی ضد اضطرابی مثل دیازپام (valium) کافی است، اما گاه نیز ممکن است لازم باشد از داروی ضدّ روان پریشی مثل هالوپریدول (haldol) به مقدار کم و به مدتی کوتاه استفاده شود تا سراسیمگی شدید یا افکار نیمه هذیانی آنها قابل تدبیر باشد.
پیموزاید (orap) را که داروی ضدّروان پریشی است، در برخی از بیماران برای کاهش افکار بدگمانانه آنها به کار برده اند که موفق هم بوده است.
منبع:
- راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانشناختی ویرایش ۵, DSM-۵
- خلاصۀ روان پزشکی کاپلان و سادوک بر اساس DSM-5