۰

همه افراد در زندگی خود با انواعی از استرس در شرایط مختلف مواجه می‌شوند.

برخی افراد به خوبی از پس این شرایط برمی‌آیند و حتی با وجود آن، به ترقی ادامه می‌دهند.

با این حال، برخی افراد نمی‌توانند در چنین شرایطی موفق شوند و فقط تاثیرات منفی آن را حس می‌کنند.

در ادامه مطلب با کلینیک اعصاب و روان هیربد همراه باشید.

دلیل موضوع این است که افراد به روش‌های متفاوتی استرس را تجربه، پردازش و تفسیر می‌کنند که در علم روان‌شناسی آن را با نام Cognitive Appraisal یا ارزیابی شناختی (مطرح شده توسط فولکمن و لازاروس در سال ۱۹۸۶) می‌شناسند.

با اینکه همه ما شرایط خاصی را «استرس‌زا» تلقی می‌کنیم، همه افراد آمادگی لازم برای مواجه شدن با عوامل استرس‌زا را ندارند.

بنابراین در شرایطی، ممکن است برخی افراد دچار استرس شوند و تعدادی دیگر آن شرایط را قابل مدیریت بدانند و بدون هیچ استرسی به حل آن بپردازند.

استرس

شرایط استرس زا

بر اساس ارزیابی شناختی، ما بررسی می‌کنیم که آیا در تماس قرار گرفتن با محیط و شرایطی خاص، در سلامت ما تاثیرگذار است یا نه.

تعداد بسیار زیادی از دانشمندان بر روی مفهوم ارزیابی شناختی از اتفاقات استرس‌زا تحقیق کرده‌اند.

طبق این تحقیقات مشخص شده است که ما از دو شیوه اصلی برای مواجه شدن با استرس استفاده می‌کنیم.

در ابتدا «ارزیابی اصلی» مطرح می‎شود که به وسیله آن متوجه می‌شویم یک شرایط تا چه حدی استرس‌زا است و چقدر باید نگران آن بود.

اگر آن شرایط به عنوان استرس‌زا شناخته شود، انسان وارد «ارزیابی ثانویه» می‌شود.

در این ارزیابی، بررسی می‌شود که چه راهی برای جلوگیری از استرس و آسیب یا غلبه کردن بر آن وجود دارد.

در نهایت از ارزیابی ثانویه استفاده می‌کنیم تا مشخص شود که آیا منابع لازم برای دست و پنجه نرم کردن با شرایط استرس‌زا را در اختیار داریم یا نه.

این به طور کلی همان کاری است که مغز ما در واکنش به چنین شرایطی، انجام می‌دهد.

به عبارتی دیگر، یک راه مواجه شدن با استرس این است که آن را مضر و محدودکننده ببینیم.

استرس

چالش استرس

راه دیگر این است که آن را به عنوان یک چالش در نظر بگیریم. شاید بپرسید دلیل این موضوع چیست؟

چرا مردم نسبت به استرس، واکنش‌های بسیار متفاوتی نشان می‌دهند؟

بر اساس تحقیقات می‌توان گفت که واکنش‌های ما بر اساس زمان و نوع عامل استرس‌زایی که در معرضش قرار گرفته‌ایم، فرق می‌کند.

تحقیقاتی اخیر بر روی نمونه‌هایی که استرس را در مراحل اولیه زندگی تجربه کرده‌اند، نشان می‌دهد که بدن ما مکانیزم‌هایی مختلفی برای ارزیابی دارد که به رابطه میان مغز و سیستم ایمنی بدن مربوط می‌شود.

 

 

سیستم ایمنی، ارتباطات مستقیمی و غیرمستقیمی به مغز دارد که در تنظیم رفتارها و احساسات موثر است.

مشخص شده سیستم ابمنی افرادی که استرس را در مراحل ابتدایی زندگی تجربه کرده‌اند، در مقابله با استرس‌های بعدی در زندگی بسیار شدیدتر پاسخ می‌دهد.

یعنی که عوامل استرس‌زا حتی در بزرگسالی می‌توانند واکنش‌های شدیدی در پی داشته باشند.

این موضوع حتی می‌تواند باعث شود که فرد برای دفع این عوامل به کارهایی مانند سیگار کشیدن یا پرخوری (رژیم غذایی پرکالری) روی آورد که نوعی از رفتارهای خوددرمانیِ اشتباه است.

استرسافراد نه فقط در درک و پردازش استرس، بلکه در میزان منابعی که برای دست و پنجه نرم کردن با آن دارند، متفاوت هستند.

استرس چگونه رفتار می کند

دو دانشمند به نام‌های گرگوری میلر و ادیث چن، قصد داشتند متوجه شوند که آیا مزیت‌ها و ضعف‌های روان‌شناسانه‌ای در مواجه شدن با استرس وجود دارد یا نه.

همچنین می‌خواستند بدانند که استرس در ابتدای زندگی، چه تاثیراتی بر فرد خواهد داشت.

آن‌ها دریافتند که حمایت روانشناختی و جسمی از کودکی که دچار استرس شده در میزان هورمون کورتیزول (معروف به هورمون استرس) بدن او تاثیر می‌گذارد.

استرس

بنابراین آن دسته از کودکانی که مورد حمایت قرار نگرفتند، سطح بالاتری از کورتیزول در بدن خود داشتند.

این موضوع در بزرگسالی نیز مشکلاتی را برای این افراد به وجود می‌آورد.

پس می‌توان نتیجه گرفت که ارزیابی استرس در مواقعی بیش از آن که به اتفاقات کنونی ربط داشته باشد، به گذشته فرد وابسته است.

البته سر و کار داشتن با استرس، برای افرادی که در کودکی دچار مشکل شده‌اند، بسیار سخت‌تر به نظر می‌رسد.

اکنون می‌دانیم که نحوه ارزیابی استرس توسط افراد، ازنظر سایکولوژی و فیزیولوژیکی متفاوت است اما چگونه می‌توان با استرس مقابله کرد و آن را کاهش داد؟

 

استرس

تحقیقات فراوانی در این زمینه انجام شده و می‌توان گفت که در مقابله با آن، نمی‌توان فقط از یک روش استفاده کرد. منظور این است که به استراتژی‌های مختلفی برای هر فرد نیاز داریم.

برخی از این روش‌ها به این شکل هستند که امیدواری، عزت نفس و خودباوری را در خود افزایش دهید.

این کارها می‌توانند تاثیرات مستقیم یا غیرمستقیمی بر سلامت ذهن و روان فرد داشته باشند.

البته به نظر می‌رسد که چنین روش‌هایی به مدیریت استرس چندان کمک نمی‌کنند اما باعث می‌شوند که فرد، ارزیابی‌های مثبت‌تری نسبت به شرایط اسرس‌زا، داشته باشد.

 

منبعpsychology-inaction

لطفا امتیاز دهید

آزمون های روانشناختی

آخرین مقالات سایت