اطلاعات فیلم:

نام فیلم: نظریه همه چیز (The theory of everything) 2014

ژانر: درام- زندگی نامه

مدت زمان:  123دقیقه

کارگردان: James McCarten

محصول کشور: انگلستان

بازیگران: Eddie Redmayne, Felicity Jones, Charlie Cox, Emily Watson, Simon McBurney, David Thewlis

10/ 7/7

 

خلاصه فیلم:

فیلم نظریه همه چیز درباره زندگی یکی از بزرگترین ریاضیدانان و فیزیکدانان تاریخ استیون هاوکینگ است.

داستان فیلم روابط عاشقانه و رشد علمی و روند بیماری او را طی سالهای زندگی اش نشان میدهد.

درباره منتقدین:

دکتر David G,Wall در حال حاضر به عنوان مشاور مستقل، برنامه های آموزشی  چندرسانه ای و مبتنی بر کامپیوتر  را در صنعت ارائه می­ دهد.

او همچنین به عنوان معاون دانشکده علوم انسانی در دانشگاه اینیاناپلیس مشغول به خدمت است.

او دوره ­های مبتنی بر وب، ارتقاء وب و چهره به چهره در رهبری سازمانی، مدیریت منابع انسانی و روش­ ها/ آمار که بر اساس تجریبات وی در صنعت و مربوط به زمانی است که به عنوان مشاور داخلی مشغول به کار بوده است را برگزار می­نماید.

او مدرک لیسانس خود را در رشته مهندسی صنایع از دانشگاه اوکلاهاما و مدرک دکترای خود را در رشته روانشناسی صنعتی/ سازمانی از دانشگاه تالسا دریافت کرده است.

دکتر Jacqueline Remondet Wall مدیر برنامه دانشجویان کارشناسی روانشناسی در دانشکده علوم انسانی دانشگاه ایندیاناپلیس است.

علاوه بر این، او به عنوان مشاور در سازمان­ها و عمدتاً در بخش  نظارتی و ارزیابی مشغول فعالیت است.

تحقیقات اخیر او روی استفاده از تکنولوژی برای جمع آوری داده ­ها و شامل روشهای مبتنی بر اینترنت است.

دکتر Wall مدرک دکترای خود را در رشته روانشناسی صنعتی/ سازمانی از دانشگاه تالسا دریافت کرده است.

او همچنین آموزش های بالینی را در مرکز ایلیونز تکمیل کرده و بورسیه پست دکترا در روان­شناسی/  عصب روانشناسی توانبخش یدر موسسه توانبخشی میشیگان است.

نقد فیلم:

ازدواج امری پیچیده است و روابط  مملوء از خطر هستند.

زوجین به واسطه ازدواج، چندین سال به صورت روزانه با هم در تعامل هستند.

این تعاملات ممکن است منجر به اختلاف نظرها و تعارضاتی شود.

هر فردی که در رابطه است اعتقادات، عادات و علایق متفاوتی دارد که بر اساس زمینه­های مختلفی ساخته شده است و هریک از آن ها می تواند موجب مختل شدن رابطه شود.

 ارزش­ ها و علایق ممکن است تغییر کنند؛ ممکن است فرد جدیدی بیاید که جذابیت بیشتری از همسر فعلی داشته باشد؛ یا اختلاف نظرهای جدی به وجود بیایند.

 حتی تحت بهترین شرایط، زوجین باید به صورت فعالانه درگیر رابطه بوده و متعهدانه برای حفظ رابطه خوب خود بکوشند تا بتوانند ازدواجشان را حفظ کنند.

حالا چالش­های میان زوجی را که یکی از آن ها یک زن جوان مذهبی است که شعر و ادبیات می­خواند و دیگری مرد جوان آتئیستی که فعالیت حرفه ای در زمینه فیزیک نظری دارد را تصور کنید.

 علاوه بر این، برای مرد جوان تشخیص بیماری اختلال حرکتی- عصبی (MND) با پیش آگهی ناتوانی کامل و مرگ زود هنگام داده می شود.

نظریه همه چیز، این ازدواج را به تصویر می کشد که در مورد زندگی واقعی و رابطه میان جین (Felicity Jones) و استیون هاوکینگ (Eddie Redmayne) است.

 اگر چه این رابطه در نهایت خراب شده و به طلاق می انجامد، اما ظاهراً ازدواج آن ها برای چندین سال موفقیت آمیز است چون استیون با توجه به بیماری­ اش، طول عمری بیشتر از حد انتظار دارد.

 موضوع اصلی فیلم، استعاره مشابه میان کار علمی استیون و رابطه اش با جین است.

فیلم در درجه اول بر ازدواج آن ها تاکید دارد تا شغل استیون.

بنابراین ما، در مورد رابطه آن­ها بر اساس مدل روابط عاشقانه گاتمن  با نام خانه زناشویی استوار (Gottman & Gottman, 2013) و مدل پیش بینی طلاق گاتمن و لونسون (2002) بحث خواهیم کرد.

 

ساختن رابطه:

 

ساختن (نقشه های عشق) اولین مرحله از نظریه خانه گاتمن است.

در این مرحله، زوجین تلاش می­کنند تا در مورد یکدیگر بیشتر بیاموزند و هر یک دیگری را به شناخت خود فرا میخواند.

 به رغم علائق متفاوت و ارزش­های عمیق شخصی، جین و استیون تفاوت ها را نادیده گرفته و با شور و شوق دعوت یکدیگر را می پذیرند.

اولین قرار آن­ ها در فیلم، در یک مراسم رقص دانش آموزی و  در شبی بهاری روی چمن های دانشکده و زیر آسمان شب است.

پس از مدت زمان کوتاهی که رقص سایرین را نگاه می کنند جین به استیون می­گوید: ” میخواهی برقصیم؟” استیون به سرعت پاسخ می دهد: ” اوه، نه، نه. خوشحالم که این صحنه ها را می بینم اما هرگز نمی توانم تصور کنم که آن را انجام دهم”.

جین آشکارا نا امید می­شود، استیون تلاش می کند تا حال او را با صحبت در مورد مشاهدات علمی بهتر کند! زوج ها در زیر نور سیاه می­رقصند.

 در دهه 1960، لامپ هایی با نور سیاه که اشعه ماوراء بنفش را منتشر می­کردند، به علت درخششی که ایجاد می­کردند مشهور بودند.

استیون برای جین توضیح می­دهد که چرا یقه و سرآستین پیراهن مردان زیر نور این لامپ ها می درخشد ولی برای پیراهن های زنان چنین اتفاقی نمی افتد و می گوید علت آن فلوئورسانس های باقی مانده در لباس مردان به علت استفاده از مواد شوینده ای است که با آن شسته می شوند.

 استیون سپس این حقیقت را به درخشش ستاره ها در آسمان بالای سرشان ربط می دهد – یک مفهوم بسیار عاشقانه در زمینه این گفتگو وجود دارد.

بنابراین استیون به طرز هوشمندانه ای از مشاهدات علمی و دانش کیهان شناسی خود برای سر شوق آوردن حساسیت های شاعرانه جین استفاده می کند.

 برای ایجاد یک خاطره مشترک از این مکالمه، استیون صبح روز بعد  یک بسته پودر لباسشویی پشت در خانه جین می گذارد که این موضوع جین را هیجان زده و مجذوب  می کند.

نظریه خانه گاتمن بر اهمیت علایق مشترک و تحسین جهت حفظ رابطه تاکید می کند.

 این اشتراک بخصوص هنگامی که زوجین با اختلاف نظرهای اجتناب ناپذیر مواجه می شوند، از اهمیت بالایی برخوردار است.

اگر چه با وجود آتئیست بودن استیون، درک بالای جین و احترام به کار استیون به شیوه طنز آمیزی در صحنه ناهار، چند سال پس از ازدواجشان نشان داده می شود.

 آن ها یک مهمان از کلیسایی که جین به آن می رود دارند.

جین بدون هیچ گونه تعصب و به صورت هوشمندانه درباره نظر مخالف استیون درمورد آغاز داشتن جهان و درنتیجه نظر او در مورد عدم وجود یک خالق توضیح می دهد.

او دو شاخه اصلی فیزیک مدرن؛ نظریه کوانتوم و نظریه نسبیت را با استفاده از نخودفرنگی و یک سیب زمینی بزرگ بر روی چنگال نشان می دهد.

او نخود را بالا می آورد و می گوید ” نظریه کوانتوم، قانون هایی است که ذرات بسیار کوچک و الکترون ها و … را کنترل می کند و عمومی است که اجسام بزرگی مثل سیارات و … را کنترل می کند”.

او در حالی که نخودفرنگی و سیب زمینی را نگه داشته است بیان می کند که استیون در حال تلاش برای پیدا کردن یک نظریه یگانه برای توضیح هر دو تئوری بزرگ و کوچک است.

 قانون نسبیت اجسام بزرگ، می تواند محاسبات مربوط به آغاز جهان و بنابراین اثبات وجود خدا را میسر سازد .

 او توضیح می دهد که استیون دنبال یک آغاز دقیق از ابتدای خلقت است.

 او می گوید: ” اگر دنیا سراسر سیب زمینی بود، آسان بود و می توانستی دنبال یک آغاز دقیق باشی اما اگر می خواهی تخود را به منو اضافه کنی، بعدش کمی میرود به سمت… ” وقتی که مهمان گیج و مبهوت به نظر می رسد، استیون جمله جین را کامل می کند:” جاده خاکی”

اما پس از آن جین نظر خود را ارائه می دهد ” انیشتین از نخودفرنگی متنفر بود، نظریه کوانتوم می گفت خدا با جهان تاس بازی نمی کند” ، این جمله از جین در مورد بحث نسبیت است.

 اما استیون لبخندی می زند و جمله او را تمام می کند: ” او تاس ها را جایی پرتاب می کند که ما نتوانیم پیدایشان کنیم”.

این بخش از تعامل جذاب نشان می دهد که چگونه این دو انسان متفاوت شوخ طبعی و احترام به یکدیگر را علی رغم اختلاف نظر های شدید درباره موضوعی که برای هردویشان اهمیت دارد حفظ کرده اند.

این موضوع نیز از یافته های گاتمن  (Gottman & Gottman, 2013) پیروی می کند که بر اساس آن زوجینی که قادر هستند با احترام و شوخ طبعی، با یکدیگر مخالفت کنند، اختلاف نظرهایشان را با موفقیت هدایت می کنند.

 بخش اول این سکانس به بیننده این امکان را می دهد تا ماهیت عقلانی رابطه و منبع شادی آن ها با یکدیگر را درک کند.

با این حال صحنه ادامه پیدا کرده و تعاملات آن ها وخیم تر می شود.

وقتی استیون انگیزه خود را برای کارش توضیح می دهد، جین تقریبا پشتش را به او کرده و برای میهمان نوشیدنی می ریزد.

رفتار جین ممکن است همان حرکت  اجتناب عمدی باشد که گاتمن شرح می دهد.

ظاهرا رفتارهای او  نشان دهنده از  دست دادن فرصت برای ارتباط عاطفی با همسرش است.

گفتنی است که تنش موجود در مکالمه همراه با رفتار جین، ناشی از رو به زوال رفتن این رابطه است.

 

از هم پاشیدگی رابطه

 

نظریه همه چیز، قدرت استیون را به عنوان یک مشاهده گر تیزبین و متفکر و در عین حال فردی که از نظر عملکردکاملاً ضعیف است برجسته می سازد.

در سکانس اولیه، فیلم استیون جوان را نشان می دهد که به عنوان قایق بان در تیم پاروزنی حضور دارد.

مسئولیت­ قایق بانی نیازمند مشاهده دقیق پاروزن ها، آب و رقیبان است تا قایق را هدایت کرده و سرعت پاروزنان را تنظیم کند.

 این سکانس تاکید می کند که پاروزن ها به سختی تلاش می کنند تا استیون را همراهی کنند و دستوارت وی را درحالی که به آرامی در قسمت انتهایی قایق نشسته است اجرا نمایند.

حتی قبل از شروع MND فیلم بارها و بارها از تمایل استیون به اجتناب از فعالیت های فیزیکی را حکایت دارد.  

در صحنه ای که مربوط به چندین سال پس از ناتوانی کامل اوست، و پس از این که وی صدای خود را از دست می­ دهد، در جلسه ای از او سوال می شود که چگونه توانسته با محدودیت های فیزیکی خود کنار بیاید.

 او از طریق صدای دستگاه الکترونیکی پاسخ معروفش را می دهد: ” کارهایی هست که من نمی توانم انجام دهم، اما چیزهایی هست که من مخصوصاً نمیخواهم به هیچ عنوان انجامشان بدهم”.

به هرحال، زندگی روزمره نیازمند فعالیت های فیزیکی برای زنده ماندن است.

در مورد استیون، فعالیت فیزیکی باید توسط فرد دیگری انجام می گرفت که اغلب به عهده جین بود.

مطالعات زیادی در مورد بار فیزیکی بر روی شانه های مراقبین بیمارانی که به بیماری های اعصاب دچار هستند انجام شده است  (Aoun et al., 2013; Baxter et al., 2013; O’Connor,McCabe, & Firth, 2008; Vilchinsky, Dekel, Revenson, Liberman & Mosseri, 2014).

 جین عاشق هوش و زکاوت استیون شده بود و نگاه کودکانه و خوشبینانه او، انداخته شدن بار مراقبت از استیون بر شانه هایش و تولد زودهنگام بچه ها در ازدواج آن ها منجر به مشکلات زیادی در رابطه آن ها شد.

فیلم نشان می دهد که جین با دشواری چمدان ها و بارهای کل خانواده را هنگام گذراندن تعطیلات با خانواده استیون جابجا می کند.

نکته قابل توجه این است که استیون هیچ دلگرمی به او نمی دهد و از خانواده اش درخواست نمی کند تا به جین کمک کنند.

او تلاش جین را برای کارهایش در سکوت بر روی ویلچیر نظاره می کند و نسبت به خستگی جسمی جین بی اعتنا به نظر می رسد.

 طبق نظر گاتمن، استیون به جای این که به جین نزدیک تر شود و عکس العمل حمایتی، حتی با تشکر کلامی یا نشان دادن همدلی از خود نشان دهد، از جین دورتر می شود.

 

 در نهایت جین احساس رها شدگی می کند و این رها شدگی منجر به وقوع روابط فرازناشویی او با جاناتان (Charlie Cox) که رهبر گروه آواز کلیسایی است که جین به آن جا می رود می شود.

جاناتان هم حمایت عاطفی و هم کمک های فیزیکی زیادی در مراقبت از استیون و بچه ها به جین می کند.

در لحظاتی به نظر می رسد که استیون، جین را به این رابطه فرازناشویی تشویق می کند.

استیون می گوید: ” من می دانم که تو به کمک بیشتری نیاز داری و اگر اینگونه است و یک نفر  برای کمک پیشنهاد داده است، من با آن مخالفت نمی کنم… تازمانی که به من عشق بورزی”.

 از جهتی این حرکت استیون، حمایتی به نظر می رسد اما علامت هایی از کاهش احساسات او به جین را نیز به همراه دارد.

در نهایت استیون صدای خود را در جریان عمل جراحی نای اضطراری که برایش انجام می شود، از دست می دهد.

حتی قبل از انجام این جراحی، صدای استیون بسیار ضعیف شده و صحبتهایش به سختی قابل فهمیدن بوده است و از آنجایی که جین الگوی صحبت کردن پر از مکث او را یاد گرفته بود، اغلب به عنوان مترجم همراه او بود.

 با این حال، وقتی استیون صدای خود را از دست می دهد ، جین نیز این نقش و ارتباط خود با استیون را از دست می دهد.

قبل از اینکه صداساز کامپیوتر برای استیون فراهم شود، او مجبور بود تا یاد بگیرد با استفاده از تخته هجی کردن، با دیگران ارتباط برقرار کند که در آن گروهی از حروف با رنگ های مختلف وجود داشت و برای هجی کردن کلمات استفاده می شد.

پس ار جراحی نای، پرستاری به نام الین ماسون (Maxine Peake) برای کمک به استیون به منظور تمرین برقراری ارتباط و انجام سایر وظایف مراقبت و پرستاری او استخدام می شود.

 الین جوان و جذاب بود و با این پیش زمینه که قرار است از یک فیزیکدان مشهور مراقبت کند شروع به کار می کند.

 چیزی نمی گذرد که الین تقریبا تمام کمک های ارتباطی و مراقبت هایی که قبلا جین انجام می داد را به عهده می گیرد.

 الین و استیون از نظر احساسی درگیر شده و این امر در نهایت منجر به از هم پاشیده شدن ازدواج استیون هاوکینگ می شود.

 

استعاره نظریه همه چیز

 

همانطور که در بالا گفته شد، رویای استیون در تمام طول عمرش، یگانه کردن نظریه کوانتومی با نظریه نسبیت بود.

 این فیلم یک استعاره موازی میان آرزوی استیون و آرزوی جین برای یکی کردن زندگی شان علی رغم تفاوت های بنیادین در ارزش های شخصی آن هاست.

 از آنجایی که استیون نتوانست معادله ای برای یگانه کردن پیدا کند و ازدواجش با شکست مواجه شد، پیام کلی فیلم کمتر مثبت به نظر می رسد.

 با این حال، استیون هاوکینگ و جین سال های زیادی علی رغم تمام تفاوت هایشان در کنار یکدیگر با شادی زندگی کردند.

علاوه بر این آن ها دوست باقی مانند و هردو با هم از فرزندانشان حمایت کردند (Hawking, 2008).

اسکارلت اوهارا در نقل قولی در مورد یک قصه عشق متفاوت می گوید: ” پس از همه این ها، فردا روز دیگری است”. (Selznick & Fleming, 1939).

 

مترجم: عاطفه غرقی، روانشناس

 

منابع:

Aoun, S. M., Bentley, B., Funk, L., Toye, C., Grande, G., & Stajduhar, K. J. (2013). A 10-year literature review of family caregiving for motor neurone disease: Moving from caregiver burden studies to palliative care interventions. Palliative Medicine, 27,
437–446. http://dx.doi.org/10.1177/0269216312455729 PsycINFO →
Baxter, S. K., Baird, W. O., Thompson, S., Bianchi, S. M., Walters, S. J., Lee, E.McDermott, C. J. (2013). The impact on the family carer of motor neurone disease and intervention with noninvasive ventilation. Journal of Palliative Medicine, 16, 1602–1609.
http://dx.doi.org/10.1089/jpm.2013.0211 PsycINFO →
Gottman, J. M., & Gottman, J. S. (2013). Difficulties with clients in Gottman method couples therapy. In A. W. Wolf, M. R. Goldfried, & J. C. Muran (Eds.), Transforming negative
reactions to clients: From frustration to compassion (pp. 91–112). Washington, DC:
American Psychological Association. http://dx.doi.org/10.1037/13940-004 PsycINFO →
Gottman, J. M., & Levenson, R. W. (2002). A two-factor model for predicting when a couple will divorce: Exploratory analyses using 14-year longitudinal data. Family Process, 41,
83–96. http://dx.doi.org/10.1111/j.1545-5300.2002.40102000083.x PsycINFO →
Hawking, J. W. (2008). Travelling to infinity—My life with Stephen. London, UK: Alma Books LTD
O’Connor, E. J., McCabe, M. P., & Firth, L. (2008). The impact of neurological illness on marital relationships. Journal of Sex & Marital Therapy, 34, 115–132. http://dx.doi.org/
10.1080/00926230701636189 PsycINFO →
Selznick, D. O. (Producer), & Fleming, V. (Director). (1939). Gone with the wind [Motion picture]. USA: Loew’s, Inc.
Vilchinsky, N., Dekel, R., Revenson, T. A., Liberman, G., & Mosseri, M. (2014, August 11).
Caregivers’ burden and depressive symptoms: The moderational role of attachment orientations. Health Psychology. Advance online publication. http://dx.doi.org/10.1037/
hea0000121 PsycINFO

5/5 - (1 امتیاز)

آزمون های روانشناختی

آخرین مقالات سایت