خاطرات تلخ

قطعا هر فردی در زندگی خاطرات تلخ و ناگواری را تجربه کرده که برخی از آنها حتی سبب شده اند تا مسیر زندگی وی بکلی تغییر کند، برخی از این خاطرات را فرد قادر است به یاد بیاورد اما درباره خاطراتی که به یاد نمی آورید اما بکلی زندگی شما را تحت تاثیر قرار داده اند چه؟

در ادامه با کلینیک اعصاب و روان هیربد همراه باشید.

“کسانی که گذشته را از یاد ببرند محکوم به تجربه دوباره آن هستند” قطعا این جمله به گوش شما هم خورده است، این جمله معمولا توسط سیاستمداران و در رابطه با تجربیات مربوط به حرفه آنها مانند بروز جنگ، مشکلات اقتصادی و … بکار برده می شود، اما در زندگی روزمره یک فرد عادی کاربرد چندانی ندارد.

فراموش کردن خاطرات تلخ

مهم ترین کاربرد علم روانشناسی، کمک به دیگران برای فراموشی برخی خاطرات و تجربیات تلخی است که در گذشته و به ویژه کودکی برای آنان رخ داده است.

اغلب ما برخی از خاطرات کودکی مان را به خوبی به یاد داریم اما برخی از آنان نیز کاملا مبهم آمد و تنها سایه ای از آنها در ذهن ما نقش بسته است؛ در دوران کودکی ما تجربیات مختلفی را پشت سر نهاده ایم، اما لازم به ذکر است که این موارد توسط یک کودک و در دوران طفولیت شکل گرفته اند، پس لزوما دقیق و درست نیستند!

علاوه بر این موارد، در دوران کودکی هنوز حافظه فرد به خوبی شکل نگرفته است، همین امر موجب می شود تا در سنین بزرگسالی، فرد تصویر دقیق و شفافی را از این رخداد ها نداشته باشد.

حافظه ضمنی چیست؟

حافظه روشن فرد تا سن ۳ سالگی فعال نخواهد شد، پس بسیاری از تجربیات کودک تا قبل این سن ضمنی است، اما پس از آن این حافظه کم کم شروع به رشد و به خاطر سپردن داده ها می کند.

به عنوان مثال جورج سانتایانا یکی فلاسفه بزرگ دوران خود بود که جمله بالا از وی نقل شده است، زمانی که او یکساله بود مادرش وی را برای آغاز یک زندگی جدید در ایالات متحده ترک کرد، چند سال بعد، زمانی که وی ۸ ساله بود پدرش نیز او را ترک کرد.

در هردوی این خاطرات اتفاق مشابهی رخ داده با این تفاوت که جورج تصویر واضح و خاطره دقیقی را نسبت به رفتار مادر خود و آنچه در آن زمان بر سر او آمده ندارد، اما وی به خوبی به یاد دارد که چگونه توسط پدر خود رها شد. هر دوی این خاطرات بخش مهمی از زندگی وی بوده و تاثیرات و تجربیات مهمی را برای او به دنبال داشته اند، با این تفاوت که او یکی را بخاطر داشته و دیگری تنها یک تصویر مات را ذهن او‌ شکل داده است.

حافظه ضمنی چه زمانی شکل می گیرد؟

حافظه ضمنی یا مجازی به ساختار هایی در مغز ما متکی است که قبل از تولد کاملاً توسعه یافته اند. از آنجا که این یک حافظه نا خود آگاه و بدنی است، وقتی در زمان حال تحریک می شود فرد هیچ چیزی را بخاطر نخواهد آورد و اینگونه تصور می کند که این اتفاق به تازگی رخ داده است. بنابراین ما به گونه ای واکنش نشان می دهیم که گویی در شرایط اولیه هستیم.

بر خلاف حافظه روشن یا مطلق، حافظه ضمنی چیزی نیست که شما بتوانید آنرا بیاد بیاورید، این حافظه شامل یک تجربه درونی است، یک مثال خوب برای درک این موضوع نحوه یادگیری دوچرخه سواری است؛ شما در کودکی دوچرخه سواری را یاد گرفته آید حال حتی اگر سال ها هم این کار را انجام نداده باشید باز هم زمانی که یک دوچرخه در دسترس شما قرار بگیرد خواهید توانست بخوبی آنرا هدایت کنید.

شما قطعا چیزی از آموزش دوچرخه سواری را بیاد ندارید، بلکه این بدن شما است که نحوه بکار گیری آنرا آموخته، این قسمت از حافظه شما مربوط به حافظه ضمنی است، اما شما قطعا کسی که دوچرخه سواری را از او آموختید به یاد دارید، این بخش از حافظه مربوط به حافظه مطلق و روشن می باشد.

خاطرات تلخی که آنها را به یاد نمی آورید

خاطراتی که مربوط به آسیب های روانشناختی و روانشناختی هستند معمولا توسط حافظه ضمنی ما به خاطر سپرده می شوند. خاطرات ضمنی ما می توانند مانند نیروهای نامرئی در زندگی ما حظور داشته باشند و از راه های قدرتمندی بر ما تأثیر بگذارند. هرچه بیشتر بتوانیم در مورد حافظه ضمنی بیاموزیم، بهتر می توانیم خودمان را بفهمیم و اجازه ندهیم که تجربیات و واکنش هایمان در زمان در زمان حال تحت تأثیر تجربیات تلخ ما در گذشته دچار شکست شوند.

به دلیل ماهیت خاطرات ضمنی، آنها اغلب به صورت ناخودآگاه تحریک می شوند و باعث واکنش هایی می شوند که ما قادر به درک آنها نیستیم، به عنوان مثال فرد بطور ناخودآگاه یک مدل خاص کاغذ دیواری می ترسد، زیرا این مدل کاغذ باعث یادآوری خاطرات تلخی از کودکی وی خواهد شد که با آنها سر و کار داشته است و از آن می ترسیده.

او بدون اینکه دلیل این اتفاق را بداند بی دلیل از برخورد با آن رنج می‌ برد و احساس ترس می کند. حتی ممکن است وی با شنیدن صدای گریه یک کودک نیز تحریک شده و خاطرات تلخ خود در زمان کودکی را دوباره به یاد آورد.

این احساسات بوجود آمده در واقع خاطرات ضمنی از تجربه کودکی خود شخص است. شدت واکنش فرد نیز پیرو شدت پریشانی اوضاع اصلی است.

خاطرات تلخ و تاثیر پذیری ما از آنها

به گفته دانیل سیگل (نویسنده کتاب ذهن در حال توسعه)، خاطرات ضمنی ما تاثیر بسیار زیادی را بر سبک زندگی و رفتار های ما در شرایط مشابه خواهند داشت، هرچند که ما هیچ چیزی را از اصل ماجرا به یاد نداشته باشیم.

با توجه به میزان تحریک پذیری فرد می توان تشخیص داد که سانحه رخداده در حافظه ضمنی یا پنهان فرد همراه با ترس و اضطراب بوده است، به عنوان مثال می توان به اعمال فردی که تازه از جنگ بازگشته اشاره کرده.

وی بلافاصله پس شنیدن یک صدای بلند سریعا جای خود را ترک کرده و در یک مکان امن مانند زیر میز ماوا می گیرد، در حالی که او در خانه خود حضور دارد و هیچ خطری وی را تهدید نمی کند، وی به علت تجربه ای که در حافظه ضمنی و پنهان وی شکل گرفته است احساس خطر کرده و سریعا خود را به امن ترین نقطه می رساند.

همچنین بروز موارد اینچنینی در افرادی که مورد سوء استفاده قرار گرفته اند و یا دچار آسیب های روانشناختی شده آن ‌بسیار مشاهده شده، به همین دلیل این افراد اغلب دچار آسیب های حل نشده اند که هنوز هم با بیاد آوری آن خاطرات و یا قرار گرفتن در موقعیت هایی نظیر موقعیتی که قبلاً تجربه کرده اند دچار تنش، استرس، ترس و اضطراب خواهند شد.

ریشه یابی

خاطرات تلخ

خاطرات تلخ حک شده در حافظه ضمنی ما تاثیر قابل ‌توجهی بر رفتار و تصمیمات ما دارند. با این حال ما به جای شناسایی منبع اصلی واکنش، اغلب آنها را به عنوان تصمیم درست و واکنش صحیحی که می بایست در موقعیتی این چنینی از خود بروز دهیم تفسیر می کنیم.

به عنوان مثال ممکن است هنگام مراقبت از فرزندمان بر اساس یک احساس قدیمی دچار احساس اضطراب شویم.

۳ گام طلایی

در اغلب موارد شدید ترین واکنش های احساسی ما به علت وابستگی شدید ما به حافظه پنهان و خاطرات تلخ ما، نشأت گرفته از خاطرات ضمنی هستند؛ با این حال اگر بتوانیم این خاطرات ضمنی را به روشنی بیان کنیم می ‌توانیم ضربه روانشناختی حل ‌نشده را حل کنیم و در درون خود انسجام بیشتری حس کنیم. در اینجا سه روش برای کمک به درمان این معرفی شده است:

درباره آن فکر کنید

اولین گام کلیدی در این زمینه این است که در مورد واکنش های خود فکر کنید و کنجکاو باشید. در این مسیر شما ۴ کلید طلایی در دست دارید که می‌ توانید به کمک آنها درهای بسته پیش روی خود را باز کنید، کنجکاوی، بازگشایی، پذیرفتن و عشق نسبت به خودمان.

لازم است تا به هر واکنش احساسی که در پس رفتار هایشان از ما سر می زند بیاندیشیم و سعی کنیم تا به ریشه بروز این رفتار برسیم، پس از آن می بایست ذهن خود را فریب دهیم.

درباره آن بنویسید

این تنها ضربه روانشناختی نیست که ما تجربه می‌کنیم، بلکه ضربه‌ ای است که حل ‌نشده باقی می‌ ماند و زندگی ما را دچار محدودیت می کند؛ بنابر گفته دکتر سیگل: نوشتن یک داستان منسجم درباره یک آسیب روانشناختی این امکان را به ما می دهد که به خوبی بتوانیم این اختلال را برطرف نموده و خود را از زنجیره ای که ما را به خاطرات تلخ گذشته مان متصل می سازد جدا کنیم.

بنابر گفته دکتر سیگل، یک نوشته قادر است تا تاثیر زیادی بر فرد داشته باشد، همانگونه که اغلب افراد تاثیر پذیری زیادی از کتاب ها و یا مجلات دارند؛ هرچه بیشتر و بهتر بتوانیم با داستانی که می نویسیم ارتباط بر قرار کنیم، درک بیشتری نسبت به خاطرات ضمنی خود پیدا خواهیم کرد، از این رو قادر به درک این واکنش ها خواهیم شد و راحت تر می توانیم خود را از بند آن رهایی بخشیم.

درباره آن حرف بزنید

همانگونه که در ابتدا اشاره کردیم به یاد آوردن این خاطرات ضمنی یکی از بهترین روش ها برای کنترل و در نهایت حذف آنها از چرخه زندگی ما می باشد. شما با حرف زدن درباره این مشکل خواهید توانست به خوبی آنرا بیاد آورده و سبب برطرف شدن حساسیت خود نسبت به آن شوید.

حقیقت این است که ما تحت تاثیر این خاطرات تلخ روش های خاصی را برای مواجه شدن با موقعیت های مشابه بر می گزینیم و همین امر نشان دهنده این‌ نکته است که ما هنوز وابسته به گذشته خود هستیم.

یکی از مهم ترین نکاتی که درباره رهایی از خاطرات تلخ می بایست به آن توجه داشته باشیم، نگاه واقع بینانه نسبت به گذشته خود است، اغلب افراد از گذشته خود فرار می کنند اما نمی دانند که این اتفاقات در حافظه ضمنی آنها نقش بسته و بدون اینکه بدانند در موقعیت های مختلف زندگی آنرا بکار می بردند.

وقتی مردم این ارتباط را با گذشته خود برقرار می‌کنند و احساس خود را درک می‌کنند اغلب پس از آن احساس آزادی و قدرت بیشتری را نسبت به گذشته دارند و همین نکته نشان از درمان این افراد و یافتن راهی برای دست یابی به موفقیت و پیشرفت بیشتر در زندگی است.

نویسنده: دکتر لیزا فیرستون

4/5 - (2 امتیاز)

آزمون های روانشناختی

آخرین مقالات سایت

چرا باور داشته باشیم ؟

پایش و سنجش آنلاین نتایج درمان

نوبت دهی آنلاین

آزمون های آنلاین روانشناختی معتبر

امکان مشاوره آنلاین از طریق وب

ارتباط با درمانگران عضو باور

نسخه دارویی آنلاین و یادآور پیامکی

آزمون غربالگری سلامت روان

آزمون SCL-90 شامل ۹۰ سوال برای ارزیابی علایم ۹ بعد مختلف روانشناختی  شامل علایم جسمی متاثر از سلامت روان (Somatic symptoms)، وسواس، حساسیت در روابط بین فردی، افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، ترس بیمارگونه، افکار پارانوئیدی و روانپریشی استفاده می گردد.

سلامتی روان

چرا باور داشته باشیم ؟

پایش و سنجش آنلاین نتایج درمان

نوبت دهی آنلاین

آزمون های آنلاین روانشناختی معتبر

امکان مشاوره آنلاین از طریق وب

ارتباط با درمانگران عضو باور

نسخه دارویی آنلاین و یادآور پیامکی

آزمون شخصیت خودشیفته

خودشیفتگی ترکیب مهمی از صفات و فرایندهای شخصیت است که با ویژگی هایی از قبیل خود بزرگ بینی در عین شکنندگی خود، اشتغال ذهنی در مورد موفقیت، احساس محقّ بودن، انتظار مورد تحسین واقع شدن، تخیلات مربوط به قدرت زیاد، زیبایی و موفقیت، حساسیت زیاد به انتقاد، و تمایل به بهره کشی از دیگران در روابط بین فردی مشخص میشود.

پرسشنامه شخصیت خودشیفته (NPI-40) نخستین ابزار خودسنجی است که برای سنجش ویژگی های خودشیفتگی ساخته شده است.  این آزمون ارزیابی از میزان کلی ویژگی های شخصیتی خودشیفته در فرد و همچنین ۷ بعد آن شامل اقتدار، خودنمایی، خودبرتر بینی، احساس محق بودن، بهره کشی، خودبسندگی، و غرور به دست می دهد.

خودشیفته