دماغم رو عمل کنم یا نه؟ (اختلال بدریخت انگاری بدن)
هانیه، دختر 22 ساله، دانشجوی رشته اقتصاد، با این مشکل به درمان مراجعه کرد.
که از اوایل نوجوانی همیشه با ظاهر بینی خود مشکل داشته و منتظر بوده در شرایط مالی مناسب عمل زیبایی انجام دهد.
در نهایت دو سال پیش با دقت و کمالگرایی تمام تحت نظر یکی از بهترین جراحان پلاستیک، عمل زیبایی بینی انجام داد ولی با گذشت چندماه و اصطلاحاً جا افتادن بینی او به فکر جراحی مجدد افتاد.
چرا که از نظر او جراح بینی او را خوب عمل نکرده، دو حفره بینی تابتا بوده و بینی کمی کج شده بود.
این مسئله موجب مشغولیت فکری شدید او شد و مدام از دیگران میپرسید:
بینی من چطوره؟
خوب عمل کرده؟
انحرافش معلوم نیست؟
به نظرت باز عمل کنم و….
وقتی در جواب این سؤالات پاسخهایی می شنید که دوست داشت، کمی قوت قلب می گرفت .
ولی به مجردی که یک نفر نظر منفی می داد مجدداً آشفته میشد، گاهی بازخورد منفی دیگران باعث میشد او از رستوران، مهمانی، جشن یا سر کلاس بهرهای نبرده و ذهنش درگیر بینیاش شود.
البته فقط بینی نبود، او از تفاوت و عدم تقارن دو ابروی خود شاکی بود و همچنین دوست داشت رنگ پوست روشنتری داشته باشد.
هر چند این ایرادهای ظاهری چندان مشخص و واضح نبود و نیاز به دقت داشت.
شاید در نگاه اول باید جراح را مقصر بدانیم ولی به نظر میرسد .
با توجه به اینکه وی از اوایل نوجوانی همواره درگیر ظاهر خود بوده و با هر نقص کوچکی حتی یک جوش ذهنش مشغول میشده.
وقت زیادی در آینه صرف بررسی عیوب صورت خود و برای هر بار بیرون رفتن بارها از دیگران در مورد ظاهرش اطمینانجویی میکرده، به این سادگی با یک جراحی راضی نمیشود.
همه ما در بعضی اعضای صورت و اندام خود نقایصی می یابیم و احتملاً نمیتوان فردی را عاری از نقص ظاهری یافت.
معمولاً هر کسی ترجیح میدهد یکی از اعضای صورت یا بدنش زیباتر بود تا احساس بهتری درمورد خود داشته باشد.
با اینحال عموماً کمتر این مسئله به یک دغدغه و مشغولیت فکری جدی تبدیل میشود و به سادگی میتوان آن را پذیرفت.
با این حال افراد چنان درگیر نقص ظاهری خود میشوند که عملکرد فردی و اجتماعی کاهش مییابد و مدام در حال اطمینان جویی از دیگران هستند.
و میپرسند مثلاً بینیم خوبه؟
به نظرت لازمه جراحی کنم؟
این افراد یا وقت زیادی را صرف بررسی آن عضو نازیبای خود در آینه کرده یا اصلا تمایلی به نگاه کردن در آینه ندارند.
چرا که آینه باعث مواجهه با نقص ظاهری خود میشود.
بعضاً دیده شده از آینههای بزرگ و قدی جداً دوری میکنند.
در این شرایط افراد زیادی دست به عمل زیبایی میزنند و از نتایج آن راضی هستند.
ولی برخی گاهی دوباره یا سه باره جراحی میکنند و باز به قول خودشان باب میلشان نیست.
و برخی افراد یکی پس از دیگری اعضای بدن و صورت را زیر تیغ جراحی، لیزر متخصص پوست یا ابزارآلات آرایشگری میبرند.
سالها به این روال ادامه میدهند و همچنان راضی نیستند.
نکته اینجاست آن بخش از صورت یا بدن که از نظر آنها بدریخت است یا اصلاً ایراد واضحی ندارد.
یا در صورت ایراد واضح واکنش و نگرانی و مشغولیت فکری آنها فراتر از حد معمول است.
اختلال بدریخت انگاری بدن چیست ؟
در این شرایط یعنی ادراک نقص خیالی یا واقعی در ظاهر خود، دل مشغولی فراوان در مورد آن، تغییر واضح رفتاری و کاهش عمده عملکرد و کیفیت زندگی مشخصه اختلال بدریخت انگاری بدن (Body Dysmorphic Disorder) است.
در تاریخچه زندگی این افراد درگیری با مقایسههای ظاهری با دیگران، سرزنش و توقع بالای والدین، ارزشگذاری خانوادگی روی ظاهر و زیبایی دیده میشود.
این افراد عموما کمال طلب (Perfectionist) هستند یا ترس از طرد شدن و دوست داشتنی نبودن دارند.
این تاریخچه شخصی و ویژگیهای شخصیتی به همراه برخی ناهنجاریهای بیوشیمی مغز مانند کمبود سروتونین منجر میشود.
که فرد در مواجهه با فردی زیباتر، مقایسه شدن یا نظر منفی، تغییرات تدریجی سنی و… نسبت به کوچکترین نقص ظاهری توجه و تمرکز کنند.
اعتماد به نفس خود را از دست بدهند، دچار شرمساری و اضطراب و افسردگی شوند و برای کاهش این حال بد دست به رفتارهای ناکارامد مکرر مانند اطمینان جویی و پرسش فراوان از دیگران، انجام مداخلات زیبایی مکرر، چک کردن مداوم و یا پنهان کردن عضو معیوب بزنند.
مجدداً این رفتارها به کاهش اعتماد به نفس منجر میشود و این چرخه ادامه می یابد.
در حالی که بدریخت انگاری بدن مشکل عمده و رنجآوری است، افراد مبتلا به دلیل شرم یا عدم آگاهی کمتر نزد روانشناس یا روانپزشک میروند .
و یک راست با یک متخصص پوست و مو یا جراح زیبایی مشورت میکنند.
و حاصل آن وقت و انرژی و هزینه گزاف برای افزایش اعتماد به نفس است .
و عموماً پایانی برای این ویزیتها متصور نیست. مانند شرایط مراجعی پیش تر بیان شد.
درمان این اختلال چندان سخت و پیجیده نیست ولی نیاز به صبوری، انگیزه و تلاش خود فرد است.
در درمان شناختی- رفتاری که خط اول درمان روانشناختی برای این اختلال است.
قبل از کار روی افکار ناکارآمد منفی، روی سطح عملکرد و بازگشت مراجع به رفتارهای سالم، علایق فراموش شده، توانمندیها و محیط اجتماعی است.
که وی بخاطر این اختلال آنها را رها کرده و موجب کاهش اعتماد به نفس مضاعف و افزایش غمگینی و اضطراب و شرم شده است و در ادامه درمان روی سطوح عمیقتر روانی فرد کار میشود.
در مقالات بعدی درمورد عوامل ایجاد و تشدید این اختلال مانند کمالگرایی یا ترس از قضاوت منفی، عزت نفس ناکافی و… صحبت میشود.
تهیه و تنظیم: دکتر مریم کامی
روانشناس بالینی و روان درمانگر بزرگسال کلینیک اعصاب و روان هیربد