طبق آمار 19٪ دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری در دوران دبیرستان تحصیلات خود را رها میکنند و 69٪ دانش آموزان دارای اختلال یادگیری حداقل در یک درس تجدید میشوند (نمیتوانند پاس کنند). فقط 21 درصد دانش آموزان دارای اختلال یادگیری در طی هشت سال پس از ترک تحصیل در مدرسه بزرگسالان ثبت نام میکنند. این آمار واقعاً نگران کننده است. شکی نیست که این آمار و ارقام برای دانش آموزانی که تازه متوجه این ناتوانی در خود شدهاند یا والدین کودکان دارای ناتوانی در یادگیری دلهره آور به نظر میرسند. با این حال، بخش بزرگی از ترس در پشت ناتوانیهای یادگیری ناشی از اطلاعات و باورهای غلط است. پشت گوش انداختن برخی از این افسانهها میتواند به ما کمک کند تا ایده بهتری در مورد ناتوانیهای یادگیری و چگونگی مدیریت بهتر آنها پیدا کنیم.
برای آشنایی با باورهای غلط در مورد ناتوانیهای یادگیری در ادامه مطلب با کلینیک اعصاب و روان هیربد همراه باشید.
اختلالات یادگیری را میتوان در سنین کوچک به راحتی تشخیص داد
در حقیقت، هیچ روش سریع و آسانی برای تشخیص فردی که دارای اختلال یادگیری است وجود ندارد. هیچ آزمایش یا اسکنی برای تشخیص سریع اختلال یادگیری در کودک وجود ندارد. در حال حاضر، حتی پیچیده ترین فن آوریها و مطالعات ژنتیکی نیز نمیتوانند وجود ناتوانی یادگیری را پیش بینی یا شناسایی کنند.
اغلب اوقات، اختلالات یادگیری در طی سالهای طولانی شناخته نمیشوند. به طور متوسط ، كودكان دارای ناتوانی یادگیری تا كلاس سوم که آزمونهای خواندن گرفته میشود، شناسایی نمیشوند. دانش اندكی كه در مورد اختلالات یادگیری در دسترس است، نشان میدهد كه آنها تمایل به نفوذ در خانوادهها دارند و این باعث میشود كه سابقه خانوادگی از نظر تحصیلی به عنوان یك شاخص مطرح باشد.
شناسایی و تشخیص ناتوانی یادگیری امری است که به مرور زمان اتفاق میافتد. این موضوع فرایندی است که به اطلاعات از منابع و تجربیات مختلف نیاز دارد.
اگرچه برخی از علائم هشدار دهنده اولیه اختلالات یادگیری وجود دارد، والدین و سرپرستان نباید به هیچ نتیجه گیری فوری و عجولانه در مورد فرزندانشان برسند.
همچنین باید یاد بگیرید که چگونه علائم اولیه اختلالات بالقوه یادگیری را تشخیص دهید. یکی از این روش های استفاده از آزمون اختلالات یادگیری است. می توانید از این آزمون برای بررسی اولیه علائم اختلالات یادگیری استفاده کنید.
ناتوانیهای یادگیری نشان دهنده کم هوشی است
این موضوع یکی از مضرترین و نادرست ترین باورهای غلط در مورد ناتوانیهای یادگیری است. ناتوانی یادگیری اختلالی است که ناشی از کاهش توانایی شناختی نیستند. ناتوانیهای یادگیری مربوط به نحوه پردازش اطلاعات توسط افراد است.
کسانی که ناتوانی در یادگیری دارند، تمام سازوکارها و سخت افزارهای لازم برای یادگیری خوب را دارند. مسئله این است که مغز آنها اطلاعات را به روشهای منحصر به فرد بازیابی، تفسیر، سازماندهی و توزیع میکند. به همین دلیل است که تشخیص و درمان اختلالات یادگیری برای پزشکان و دانشمندان چالش برانگیز است.
بهتر است که عموم مردم درک کنند که افراد دارای ناتوانی در یادگیری ضریب هوشی کمتری از دیگران ندارند. همچنین مهم است که درک کنیم اختلالات یادگیری از طریق انگیزه بیشتر قابل درمان و رفع نیستند. کودکان دارای ناتوانی در یادگیری نمیتوانند با “تلاش بیشتری” ناتوانی خود را برطرف کنند. این ناتوانیها اختلالات واقعی با تأثیرات واقعی هستند که هیچ ارتباطی با تنبلی یا بی انگیزه بودن ندارند.
با افزایش سن افراد، ناتوانی در یادگیری بهبود مییابد
بسیاری از افراد فکر میکنند که ناتوانیهای یادگیری چیزی است که با گذشت زمان و سن کمرنگ میشود. در حالی که بسیاری از افراد با گذشت زمان قادر به کنار آمدن و جبران ناتوانی خود میشوند و میفهمند که این اختلال همیشه با آنهاست.
با گذشت زمان و تمرین، بسیاری از افراد میآموزند تا در نقاطی که در حال مبارزه هستند بهتر جای بگیرند.
از آنجا که اختلال یادگیری تا حدی برای هر فردی منحصر به فرد است، هرچه فرد درباره ناتوانی خود بیشتر بیاموزد، از توانایی بیشتری برای مدیریت آن برخوردار است. همانطور که فردی با مشکل سلامتی جسمی میتواند با آموزش و مدیریت صحیح یک ورزشکار موفق باشد، یک فرد ناتوان در یادگیری نیز میتواند فراتر از ناتوانی خود موفق شود.
ناتوانیهای یادگیری یک چالش اضافی برای زندگی آموزشی و آکادمیک فرد است، اما با آموزش، مدیریت و کمک صحیح و رواندرمانی کودکان چالش خیلی سختی نخواهد بود.
منبع: verywellfamily