اگر بخواهیم از دیدگاه طرحواره درمانی به بحران کرونا بنگریم، ذکر این نکته ضروری است که یکی از پنج نیاز هیجانی مهم انسان، پذیرش محدودیت های واقع بینانه میباشد.
بیماری کرونا یک خطر واقعی و ملموس در دنیای واقعی و در سطح بین المللی است و مقابله و مواجهه با آن نیازمند آن بخش از وجودمان است که بزرگسالی سالم و رشد یافته است.
بزرگسالی که توانایی تحمل ناکامی و محدودیت را دارد، توانایی مواجه شدن با مشکلات زندگی را دارد، توانایی صبوری و به تاخیر انداختن ارضای نیازهایش برای تفریح و سرگرمی را دارد.
توانایی زیستن در لحظه ی حال را دارد بدون آنکه غرق در اندوه و حسرت گذشته شود، یا اینکه پر از ترس و اضطراب درباره ی آینده شود.
گیر کردن در گذشته ما را دچار افسردگی می کند و نگرانی درباره ی آینده اضطراب زاست.
در این دوران بزرگسال سالم چهار وظیفه مهم به عهده دارد:
۱- خودمراقبتی: توانایی محافظت و مراقبت از خود از نظر جسمی و روانی.
برای مثال داشتن برنامه غذایی سالم در روزهای قرنطینه، تنظیم چرخه خواب و بیداری، انجام یوگا، مدیتیشن، تمرینات کششی و پیاده روی در منزل، مطالعه کتاب، دیدن فیلم و سریالهای مورد علاقه، داشتن ارتباط تصویری با عزیزانی که از آنها دوریم، نوشتن و انجام کارهایی که همیشه دوست داشتیم انجام دهیم ولی وقت نداشتیم و انجام فعالیت هایی برای تقویت ذهنیت کودک شاد مثل بازی های فردی، بازیهای گروهی به صورت آنلاین، تهیه دسر و پخت غذاهایی که تا به حال آنها را امتحان نکردیم.
انجام کارها و داشتن برنامه روتین و روزمره بسیار ضروری است.
دقت کنید فعالیت هایی را در برنامه روزانه خود بگنجانید که به شما احساس “لذت” و “توانمندی” می دهد.
زیرا که از ایجاد و افسردگی جلوگیری میکند.
البته که هیچ اشکالی ندارد روزهایی احساس غم و اندوه و بی حوصلگی را تجربه کنید، بسیار طبیعی است.
اما آنچه مهم میباشد غرق نشدن و گرفتار نشدن در این وضعیت و بازگشت مجدد به حالت تعادل است. به عبارتی حس هایتان را تجربه کنید و عبور کنید.
۲- حفظ فاصله اجتماعی: این وظیفه و مسئولیت و سهم ماست که در برابر سلامت دیگران مسئولیت پذیر باشیم.
تنها خودمان و شرایط خودمان را نبینیم. آگاه باشیم که رفتار ما بر روی سلامت و زندگی دیگران تاثیرگذار است و این یعنی همبستگی اجتماعی و قرابت معنایی با این بیت شعر از سعدی:
بنیآدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
۳- مشارکت و همکاری: شرایط بحرانی فعلی نیازمند همکاری، همدلی و مساعدت بیشتری در بین اعضای جامعه، همکاران، دوستان، اعضای خانواده ها و زوجین می باشد.
اینکه بتوانیم قادر باشیم فضای ذهنی طرف مقابلمان را درک کنیم و از ایجاد بحث و مشاجره دوری کنیم.
۴- مواجهه همدلانه به دیگران: این روزها همه مان دیدیم که افرادی هستند که اصول بهداشتی را رعایت نمیکنند.
با اینکه میدانند ناقل بدون علامت هستند، بدون توجه به مسئولیت اجتماعی شان در رفت و آمدند، توانایی قرنطینه کردن خودشان را در خانه ندارند زیرا بی تاب و بی حوصله و کسل می شوند و موضوع را جدی نمیگیرند.
در این شرایط قضاوت، سرزنش و پرخاشگری به این افراد، کمکی نمیکند، بلکه آنچه ما بدان نیازمندیم رویارویی همدلانه است.
یعنی ضمن درک کردن و همدلی طرف مقابل و دشواریهایی که برای رعایت اصول دارد، او را با خطرات و عواقب و پیامدهای رفتارش برای خودش و دیگران مواجه کنیم.
وقتی ما وارد فضای پرخاشگری، قضاوت و سرزنش میشویم طرف مقابل ما میخواهد از خودش دفاع کند و در لاک دفاعی خود فرو می رود که میتواند حمله یا فاصله گرفتن باشد.
اما با ابراز درک و همدلی فضایی فراهم می شود تا فرد مقابل بتواند فکر کند، رفتار خودش را ببنید و آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد، که شاید در نهایت به تغییر رفتاری بینجامد.
اگر نتوانیم واکنشهای رفتاری سالمی داشته باشیم گرفتار سبک های مقابله ای می شویم. راهکارهای مقابله ای ناکارآمد را می توان اینگونه تعریف کرد:
روش های ناموثر و عادت گونه ای که اشخاص در برخورد با تنش ها و مشکلات بین فردی به کار می برند که کمکی به حل مشکل نمی کند و در نهایت به تداوم و استمرار مشکل می انجامد.
این سبکهای مقابله ای عبارتند از:
۱-تسلیم(freeze): افرادی که دچار این واکنش مقابله ای می شوند ممکن است اوضاع را بیش از آنچه هست فاجعه سازی کنند.
باورهایی از این دست داشته باشند که دنیا تمام شد و اوضاع دیگر هیچ وقت بهبود نمی یابد.
دچار ترس و وحشت و اضطراب شدید شوند و انرژی و تمرکز خود را از دست بدهند و تمام فعالیت ها و عملکردهایشان مختل شود.
یا مدام نگران سلامتی خودشان و عزیزانشان باشند و با مراجعه به مراکز درمانی بخواهند کسب اطمینان کنند که به بیماری دچار نشدند، در حالیکه بیشتر خودشان را در معرض آسیب قرار می دهند.
یا با پیگیری مکرر اخبار و شبکه های اجتماعی بر اضطراب خود بیفزایند.
یا برای اطمینان از بیمار نشدن به شست و شوی بیش از اندازه و وسواس گونه و استفاده مکرر و شدید از مواد ضدعفونی کننده بپردازند که در نهایت برای سلامتی مضر است.
۲-اجتناب(flight): در شرایط بحران فعلی ماندن در خانه یک رفتار اجتنابی محسوب نمی شود، بلکه نشانه ای از وجود ذهنیت بزرگسال سالم است.
در اینجا مرز رفتار اجتنابی از رفتار سالم این است که فرد میخواهد اطمینان پیدا کند که با در خانه ماندن، هرگز به بیماری مبتلا نمی شود؟
آیا اجتناب کردن برای کنترلِ قطعی جلوگیری از بیماری است یا یک رفتار خودمراقبتی؟
زیرا که هیچ تضمینی وجود ندارد با در خانه ماندن فرد قطعا مبتلا نشود، چرا که قدرت انتقال ویروس بسیار سریع است و احتمال ابتلا حتی در مواقعی که برای تهیه مایحتاج منزل به بیرون میرویم وجود دارد.
مرز دیگر رفتار اجتنابی و بزرگسال سالم، سبک زندگی فرد در منزل در این ایام است، فردی که گرفتار سبک اجتناب است از بسیاری از فعالیت های روزمره و ارتباطات اجتناب می کند.
بیشتر اوقات شبانه روز را میخوابد یا به خوردن بدون کنترل روی می آورد و یا بدون هدف، ساعات طولانی را در شبکه های مجازی سپری می کند.
در حالیکه در بالا اشاره کردیم که بزرگسال سالم در این ایام چگونه زندگی را می گذراند.
یک نمونه ی دیگر از رفتار اجتنابی لودگی و مسخره بازی در شرایط بحرانی است.
برای مثال ساخت کلیپ های طنز مرتبط با کرونا، جک ساختن و به شوخی گرفتن موضوع. آنچه حائز اهمیت می باشد.
این است که اگر این رفتارها برای فرار از تنش و اضطراب ناهشیار حاکم بر فرد است و سبک غالب و همیشگی او در مواجهه با این مشکل بوده قطعا ناکارآمد است.
برای مثال فرد فقط موضع شوخی و خنده را در ارتباط با این مشکل در پیش میگیرد.
۳-جبران افراطی (fight): از زمان شروع بحران کرونا تقریبا روزی نبوده که با اخباری مواجه نشویم مبنی بر اثرگذاری روشهایی خاص برای مقابله با بیماری، رفتارهایی ناشی از به کارگیری روشهایی جادویی و غیر معمول و انجام رفتارهای خطرناک و بی احتیاط.
چه چیزی باعث می شود به جای دیدن واقعیت و رعایت یک سری اصول به این روشها روی بیاوریم و آسیب بیشتری به خودمان وارد کنیم؟
بله، دیدن و پذیرفتن این واقعیت که انسان موجود آسیب پذیر و فناپذیری است.
تجربه کردن این آسیب پذیری باعث میشود به دنبال روشهایی جادویی و غیر معمول، آیین مندیهای وسواسی و به کارگیری تفکر جادویی برای محافظت از خودمان باشیم.
اما ای دل غافل که ممکن است گرفتار آسیب بیشتری شویم.
اگر خاطرتان باشد در پست های قبلی اشاره کردیم سبکهای مقابله ای باعث آسیب به فرد می شود و مشکل را حل نمیکند و بلکه آن را تداوم می دهد.
در طیف دیگر جبران افراطی، ناچیز شماری مشکل، ناشی گری، انجام کارها بدون توجه به خطرات احتمالی و و انجام رفتارهای خطرناک و شجاع نمایی و ابراز نوعی قوی بودن را داریم.
فکر میکنم کمتر کسی باشد که ویدیوی لیس زدن فردی در حرم را ندیده باشد یا حتی رفتارهای مشابه در سایر کشورها (البته این رفتارها میتواند نشات گرفته از سبک تسلیم طرحواره های دیگری مثل پذیرش جویی/جلب توجه نیز باشد).
یا تصاویر سیل مسافران نوروزی که از شهرها خارج می شدند و به سفر می رفتند.
و یا باورهایی از این دست که کرونا مثل یک سرماخوردگی ساده است.
اینها نمونه هایی از رفتارهای جبرانی ناکارامد و ناسالم هستند.
این روزها آنچه اهمیت دارد، تلاش برای آگاهی درست خودمان از طریق منابع معتبر، رعایت دستورالعملها، آگاه سازی دیگران، انعطاف پذیری و سازگاری با شرایط موجود و ایجاد خلاقیت در امور زندگی و کسب و کار است.
آگاهی از رفتارهای مقابله ای ناکارآمد کمک میکند بتوانیم چرخه ی معیوب را قطع کنیم و به سمت رفتار سالم و سازگار پیش رویم و نقشی در قطع زنجیره انتقال کرونا داشته باشیم.
نویسنده: راضیه موچان
کارشناس ارشد مشاوره خانواده و طرحواره درمانگر