از برخی جهات ، کمک به کودکان برای بهبودی از تجربیات آسیب زا، ساده است.
از طرفی دیگر ، روند بهبودی می تواند بی پایان و طاقت فرسا به نظر برسد.
برای اینکه این روند عملی شود ، بیایید درباره برخی مفاهیم اساسی که می توانید از ابتدا وارد کنید بحث کنیم،
پس در ادامه با کلینیک اعصاب و روان هیربد همراه باشید.
برخی از اصول اولیه برای کنترل آسیب در کودک شما
- تماس بدنی: به کودک خود محبت کنید. به او کمک می کند تا احساس امنیت کند.
- روال های روزانه : ساختار در زمان استرس بسیار شفا بخش است. ساختار احساس امنیت را ایجاد می کند. وقتی همه چیز از کنترل خارج شود، داشتن ساختار به کودک احساس امنیت و کنترل روی شرایط را می دهد.
- آرامش بخشی و اطمینان دهی مکرر: به فرزند خود یادآوری کنید که او در امنیت است و همه چیز خوب خواهد بود. به فرزند خود بیاموزید که چگونه احساسات دشوار را آرام کند. با اطمینان و تشویق به آرامی و در عین حال محکم صحبت کنید.
- یک شیء انتقالی مانند خرس عروسکی یا پتو مخصوص تهیه کنید: شیء انتقالی، شیء است که می تواند نماد والدین یا هر فرد محبوب و مورد اعتماد کودک باشد. با داشتن این شیء در پندار کودک، گویی آن فرد همواره در کنار اوست و با لمس و تماس با شیء گویی دارد با آن فرد صحبت می کند: موارد انتقالی به کودک کمک می کند تا از وابستگی به استقلال انتقال یابد. آنها می توانند یک ابزار مقابله ای بسیار مفید و سالم باشند.
- تماس چشمی خود را حفظ کنید: به ویژه هنگام برخورد با کودکانی که مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند، ممکن است با تماس چشمی مشکل داشته باشند. با آرامش و اطمینان خاطر به چشمان فرزند خود نگاه کنید.
هنگامی که کودکان آسیب دیدگی را تجربه می کنند ، برای والدین مفید است که بدانند لازم نیست آموزش استقلال را در اولویت قرار دهند.
بلکه این شرایطی است که به فرزندتان فضا می دهید تا برای پشتیبانی و اخذ حمایت به شما اعتماد کند.
پس از بهبودی کودک، وقت کافی برای آموزش خودکفایی وجود دارد.
مقاله مرتبط: چگونه به کودکان خود درباره احساسات و نحوه صحیح ابراز آن آموزش دهیم؟
یکی از مزایای کمک به بهبودی کودک شما این است که شما به عنوان والدین احساس اطمینان کنید که می توانید از کودک خود مراقبت کنید.
این مهم است، زیرا کودک به والدین مطمئن و مؤثر نیاز دارد.
یادآوری برای والدین
- مراقبت از خود یک انتخاب نیست ، ضروری است. شما باید اطمینان حاصل کنید که از زندگی خود لذت می برید، تمام وقت خود را صرف مراقبت از دیگران نمی کنید. استراحت، خواب، بازی، غذا خوردن صحیح، ورزش. اگر شخصاً قوی نیستید، نمی توانید به فرزندان خود کمک کنید.
- روی ارتباط عاطفی با فرزند خود تمرکز کنید. کودکان آسیب دیده اغلب از روابط ترس دارند. وظیفه شما اطمینان و حفظ ارتباط عاطفی سالم با فرزندتان است.
- احترام بگذارید. فرزند شما باید به شما احترام بگذارد. چگونه این کار را انجام می دهید؟ شما محترمانه و مؤدبانه رفتار می کنید. بچه ها باید شما را به عنوان فرد قوی تر و عاقل تری در رابطه ببیند. قرار نیست برابر او باشید. شما باید کسی باشید که او برای راهنمایی به او متوسل می شود.
- حتماً از تماس چشمی با کودک خود بهره ببرید. این کار در هر روز و در خلال هر مکالمه، اغلب انجام می شود. به کودک خود بیاموزید که هنگام صحبت به شما نگاه کند و اطمینان حاصل کنید که هر زمان کودک خود را خطاب قرار می دهید با او ارتباط برقرار می کنید. این امر ایمنی و امنیت کودک را ایجاد می کند.
- از عصبانیت بپرهیزید. یک کودک آسیب دیده ممکن است با اعصاب شما بازی کند، اما به جای عصبانی شدن، خلاق باشید. بیاموزید که غیر از عصبانیت، عواقب و نتایج دیگری را رقم بزنید یا از روش های هوشمندانه برای کنترل کودک خود استفاده کنید. تمرکز خود را بر ارتباط و نه مجازات بگذارید.
- به غریزه خود اعتماد کنید. پیش از هر تصمیمی گیری فکر کنید اگر والدین دیگر در شرایط شما بودند، ممکن بود همین پیشنهاداتی که در نظر شماست، به شما پیشنهاد دهند یا خیر، اما در پایان روز، شما فرزند خود را بهتر می شناسید و باید بدون ترس از قضاوت دیگران تصمیم خود را بر اساس آنچه برای فرزندتان مناسب است اخذ کنید.
- از خود مراقبت کنید. اگر متوجه شدید که کودک نگرش منفی به شما دارد، در نظر بگیرید که این نشانه ای است که باید روی خودتان کار کنید. گذشته بررسی نشده را می توان تکرار کرد. “مسائل” مربوط به دوران کودکی خود را بررسی کنید و مطمئن شوید که برای عدم تکرار اشتباهات یا جبران بیش از حد فرزندان خود، خود را درمان می کنید. سعی نکنید خود را از طریق فرزندپروری خود اصلاح کنید. این یک فاجعه در همه سطوح است.
مقاله مرتبط: تجارب ناگوار دوران کودکی
ملاحظات درمانی
اگر والدین اعتماد به نفس، ثبات و توانایی بالایی داشته باشند، می توان درمان را به سمت کودک معطوف کرد.
با این حال ، اگر والدین واکنش پذیر، ناامن و نامطمئن باشند، درمان برای والدین ترتیب داده می شود.
اگر والدین دچار خستگی و کسالت باشند، قطعاً می توانند تحت درمان و یا آموزش والدینی قرار بگیرند که چگونه می توانند ناراحتی کودک خود را کنترل کنند بدون اینکه خودشان دچار استرس شوند.
هنگامی که والدین نسبت به مسائل فرزندان خود واکنش نشان می دهند، در این صورت درمانگر می تواند با درمان والدین همراه با درمان کودک به او کمک کند.
هنگامی که کودک به دلیل درمان خود رفتار متفاوتی را شروع می کند، والدین ممکن است واکنش کمتری نشان دهند.
با این حال، اطمینان از خوب بودن والدین مسئولیت کودک نیست، بلکه برعکس است.
نکته ای که باید بخاطر داشته باشید این است که کودکان باید بدانند که والدین آنها سرپرست هستند، و نه بالعکس. یکی از اهداف اصلی آموزش والدین در خصوص بهبود آسیب، آموزش والدین برای ارزیابی اثربخشی و ضعف های خود در امر تربیت است.
وقتی بچه ها می توانند حس کنند و بدانند که والدینشان قوی هستند و توانایی مسئولیت دارند، آنها (فرزندان) نیز احساس امنیت و امنیت می کنند.
داشتن چنین احساسی از امنیت و آسودگی برای بهبودی کودک ضروری است.
مقاله مرتبط: فرزندپروری
اگر به نظر می رسد كه كودك بیش از والدین كنترل دارد، یا حتی نقش والدین را نیز بر عهده می گیرد، لازم این مسئله مجدد تنظیم و بررسی شود.
کودکی که نقش والد را دارد ممکن است کودکی باشد که به او اجازه داده می شود، به عنوان یک معتمد برای والدین عمل کند، به او وظیفه سرپرستی داده شده یا حتی اجازه داده می شود رئیس شود.
کودکان در این نقش ها احساس امنیت پایین تری دارند و معتقدند هیچ کس “به اندازه کافی بزرگ” نیست که بتواند از او محافظت کند.
روش درمانی ، برای والدینی که فرزندی از خصوصیات فوق برخوردار است، بهترین کار این است که به والدین یاد دهد که چگونه از نظر کودک “بزرگتر” ، “قوی تر” و “خردمندتر” شود. این امر به ویژه هنگام برخورد با کودکان خردسال بسیار مهم است.
هنگام برخورد با نوجوانان ، برای جلوگیری از هرگونه درگیری برای قدرت، باید داستان کمی تغییر کند.
در مورد نوجوانان ، رویکرد مذاکره بیشتر توصیه می شود. با این حال ، نتیجه نهایی باید این باشد که کودک بداند چه کسی مسئول است و این کودک نیست.
این نباید با سواستفاده انجام شود ، بلکه باید با عشق و علاقه به بهترین چیزها برای کودک انجام شود.
منبع: psychcentral.com