اصطلاح اسنوزلن در مورد نظام تحریک حسهای چندگانه (مثلاً اثرات نورانی، سطوح لمسی، موسیقی مراقبهای و استشمام روغنهای اساسی اطلاق میشود.
اسنوزلن ریشه در هلند و رشته کم توانی یادگیری و در خودماندگی کودکان دارد اما برای کاربرد در دمانس تعدیل شده است.
اسنوزلن همچنین ممکن است سبب بهبود آشفتگیهای رفتاری مانند بی احساسی (آپاتی)، خلق و رفتارهای تکراری یا همراه با بی قراری شود.
در این سری از مقالات تنها به شرح و توضیح انواع روش های مختلف طب مکمل منطبق با کتاب سیناپس کاپلان و سادوک بر اساس DSM-5 پرداخته شده است و توضیح این روش ها به معنای رد و تایید آنها توسط کلینیک اعصاب و روان هیربد نیست. کلینیک هیربد جهت مشاوره و درمان تنها از روش های درمانی مبتنی بر منابع علمی روز روانپزشکی و روانشناسی که در کارآزمایی های بالینی اثربخشی آنها ثابت شده است استفاده می کند.
روش های شرح داده شده در این مقاله صرفا جهت اطلاع است و مانند سایر روش های درمانی دیگر باید تحت مطالعات پژوهشی قرار بگیرند تا اثربخشی و عوارض جانبی آن ها مشخص شود.
عطر درمانی
عطردرمانی (aromatherapy) عبارت است از کاربرد درمانی روغن های گیاهی. شیمیدان فرانسوی رنه – موریس گتفوس (Rene – Maurice Gattefosse) در سال ۱۹۲۸ این روش درمانی را عطر درمانی نامید.
در بین درمانهای جایگزین عطر درمانی رشد بسیار سریعی را در ایالات متحده و اروپا داشته است. روغن های اصلی گیاهان ترکیبات آلی هستند که مشتقات بنزن محسوب می شوند.
در تمدن باستان از مواد معطر هم در طب و هم برای ساخت انواع عطر استفاده می شد. امروزه روغن های گیاهی را با استنشاق میکنند و یا در ماساژ به کار می برند که از طریق پوست جذب بدن می شود ماساژ عطر درمانی).
روغن های گیاهی اثرات درمانی زیادی دارند (اثرات ضددردی، روانشناختی، ضدمیکروبی) که برخی از آنها از طریق علمی به اثبات رسیده است. مثلا یک مطالعه NCCAM نشان داد عطر استوقدوس به پیشبرد خواب کمک میکند.
عطردرمانی برای کاهش استرس و اضطراب و تخفیف اختلالات گوارشی و عضلانی اسکلتی به کار می رود. در روان پزشکی از تحریک بویایی برای فراخواندن حالات احساسی، خاطرات و هیجانات در جریان روان درمانی استفاده شده است.
عطردرمانی ممکن است در برخی افراد باعث واکنش پوستی یا واکنش های آلرژیک شود.
فرمون ها مواد شیمیایی هستند که از بدن انسان ها ترشح می شوند و از طریق بویایی قابل شناسایی هستند.
این مواد در واکنش های فیزیولوژیک و رفتاری انسان مؤثرند و معمولا با تمایلات و فعالیت جنسی ارتباط دارند. در زنانی که در معرض بوی آندرو ستنول (موجود در عرق زیر بغل مردان هستند، تبادلات اجتماعی با مردان افزایش می یابد، انگیختگی جنسی تشدید می شود و خلق بهبود می یابد.
آندروستنول سبب تغییراتی در سطح و آزادسازی هورمون آزادکننده گنادوتروفیک (GnRH) و LH شده و از این طریق بر طول مدت و زمان بندی چرخه قاعدگی تأثیر می گذارد.
فرمون های زنانه که Copulin نامیده می شوند در عرق زیر بغل زنان و ترشحات واژینال وجود دارند. کوپولین ها در هنگام تخمک گذاری فرار ترند و بوی آنها در این دوره برای مردها خوشایندتر است.
همزمان شدن چرخه قاعدگی زنانی که با هم زندگی می کنند، پدیده شناخته شده ای است و این پدیده هم به کوپولین ها مربوط است. پیام های جنسی بویایی تحت مطالعات گسترده قرار دارد و هنوز معلوم نیست که آیا می توان از نتایج این مطالعات جهت کارهای درمانی استفاده کرد یا خیر.
نوردرمانی
نوردرمانی براین مفهوم استوار است که انسانها در معرض ریتمهای شبانه روزی (circadian Rhythms) هستند که به نحوی قابل پیش بینی روی فرآیندهای فیزیولوژیک آنان تأثیر میگذارند.
واژه circadian از واژههای لاتینی circa و Dies مشتق شده است که اولی به معنی سرتاسر و دومی به معنای روز است. چرخههای ۲۴ ساعته استراحت و فعالیت وجود دارد که طی آنها میزان کورتیکواستروئیدها، دفع الکترولیتها و فرایندهای فیزیولوژیک تغییر میکند، برای مثال فشار خون در طول روز بالاتر از شب است.
با تغییر میزان نورگیری میتوان ریتم های شبانه روزی را تغییر داد.
غلظت خونی هورمون ملاتونین (که در غده صنوبری تولید میشود) شبها به بالاترین میزان خود میرسد و در روشنایی روز میزان آن بسیار کم بوده و یا به صفر میرسد.
اعتقاد بر این است که ملاتونین خواب را تنظیم میکند. ملاتونین برونزاد که در بازار موجود است.
در افراد طبیعی سبب خواب آلودگی میشود. درمان با نور درخشان مصنوعی (بیش از ۲۵۰۰ لوکس) روش اثبات شدهای برای درمان اختلال افسردگی با الگوی فصلی است که در ماههای زمستان (هنگامی که ساعات روز کاهش مییابد) دیده میشود.
رنگ درمانی
در مکتب رنگ درمانی اعتقاد بر این است که رنگ های مختلف بر خلق اثر می گذارند و از این روش برای رفع مشکلات بهداشتی خاص استفاده شده است. برای مثال متخصصین این رشته معتقدند رنگ آبی رخوتزا است و رنگ قرمز حالت تحریکی دارد.
ماکس لوشر (Lischer)، روان شناس سوئیسی، یک آزمون رنگ ابداع کرده است که در آن شخص در یک زمان مشخص در معرض رنگ های مختلفی قرار گرفته و خلق وی تعیین می شود. لوشر همچنین تاثیر رنگ را بر دستگاه عصبی خودمختار مورد آزمایش قرارداد و دریافت که قرمز خالص محرک سمپاتیک بوده ومی تواند سبب افزایش فشار خون و ضربان قلب شود، برعکس رنگ آبی سبب تحریک پاراسمپاتیک میشود و اثرات آن نقطه مقابل اثرات رنگ قرمز است.
رقص درمانی
رقص درمانی در سال ۱۹۴۲ با به کارگیری پیشگام رقص درمانی، ماریان شاس (Marian Chace) ( ۱۸۹۶- ۱۹۹۰ ) در بیمارستان سنت الیزابت واشنگتن به صورت رسمی پایه گذاری شد.
هرچند در این رشته رقص و تحرک به طور مترادف به کار می روند، ولی هر یک از این اصطلاحات در واقع معرف یک دیدگاه خاص است: تحرک شامل دنیای حرکت فیزیکی است در حالیکه رقص کنش خلاق خاصی در جهان است. انجمن رقص درمانی آمریکا رقص درمانی را چنین تعریف می کند: «کاربرد درمانی تحرک که به یکپارچگی جسمی و هیجانی فرد کمک میکند». جلسات رقص درمانی چهار هدف عمده را دنبال می کنند:
(۱) توسعه آگاهی بدنی؛
(۲) ابراز احساسات؛
(۳) پرورش تعامل و ارتباط؛
(۴) یکپارچگی تجارب جسمی، هیجانی و اجتماعی که سبب افزایش اعتماد به نفس و رضایت فرد می شود.
صوت درمانی
صوت درمانی روشی باستانی است که در آن اصوات مختلف نظیر سرود، صدای ناقوس یا ضربات طبل به منظور ایجاد ارتعاشاتی در بدن به کار گرفته میشوند.
در این روش اعتقاد بر این است که صداها قدرت شفا بخشی دارند. متخصصین صوت درمانی ادعا میکنند که بر اثر روشهای آنان احساس آرمیدگی (آرامسازی) نیز در فرد ایجاد میشود.
صوت درمانی در آیورودا به منظور پیشبرد سلامتی به کار میرود و طبیبان آیورودا ادعا میکنند که با بکارگیری برخی اصوات خاص نظیر ساماودا میتوانند رشد تومور را کاهش دهند.
در موسیقی درمانی از اصوات ابزار موسیقی نظیر فلوت برای دستیابی به نتایج مشابه استفاده میشود.
در تورات آمده است که حضرت داود سعی کرد افسردگی شاه تالوت را با نواختن چنگ درمان کند. اثرات صوت و موسیقی بر روی فرآیندهای روانشناختی – فیزیولوژیک در چندین مرکز دانشگاهی تحت بررسی قرار دارد.
منبع:
کتاب سیناپس کاپلان و سادوک بر اساس DSM-5