اختلال اضطراب اجتماعی یا فوبیای اجتماعی برای اول بار در زمان بقراط تعریف شده بود، اما این اصطلاح را نخستین بار ژانت در سال ۱۹۰۳ در توصیف بیمارانی بکار برد که هنگام صحبت کردن، نواختن ساز یا نوشتن دچار ترس میشدند.
در ادامه با کلینیک اعصاب و روان هیربد همراه باشید.
اختلال اضطراب اجتماعی (فوبی اجتماعی)
اختلال اضطراب اجتماعی در افراد مبتلا با ترس یا اضطراب شدید در یک یا چند موقعیت اجتماعی مشخص میشود.
این افراد از اینکه توسط دیگران ارزیابی منفی شوند و دیگران آنها را طرد کنند و یا منجر به دلخوری دیگران شوند، میترسند.
موقعیتهای اجتماعی شامل گفتگوکردن، ملاقات با افراد ناآشنا، خوردن، نوشیدن و ایراد سخنرانی میباشد.
در کودکان این ترس در موقعیتهای همسالان هم بوجود میآید.
موقعیتهای اجتماعی تقریبا همیشه ترس یا اضطراب را برانگیخته میکند.
ترس در کودکان ممکن است با گریه، قشقرق، میخکوب شدن، چسبیدن، جمع کردن خود و ناتوانی در صحبت کردن ابراز میشود.
این اختلال به مدت ۶ ماه به صورت ترس در این موقعیتها یا اجتناب از آنها و بی تناسب با فرهنگ میباشد و در زمینههای مهم زندگی فرد اختلال ایجاد میکند.
از ویژگیهای این افراد جسارت نامناسب و یا بیش از حد سلطه پذیر و به ندرت کنترل کنندهی گفتگو، وضع بدنی خشک، تماس چشمی نامناسب، صحبت با صدای لطیف میباشد.
به دنبال مشاغلی هستند که به ارتباط اجتماعی نیاز نداشته باشد.
مردان در ازدواج تأخیر میکنند این افراد معمولاً با مواد متداول خوددرمانی میکنند.
اضطراب اجتماعی در افراد مسن به صورت تشدید نشانههای جسمی مانند لرزش و یا تپش قلب بروز میکند. سرخ شدن هم پاسخ شاخص این اختلال میباشد.
فوبیا اجتماعی نوعی اختلال اضطرابی است که باعث ترس نامعقول و بیش از اندازه از شرمساری یا تحقیر در مناسبات اجتماعی میشود.
افرادی که به این اختلال مبتلا هستند، در برقراری ارتباط با دیگران، دوست یابی، سخنرانی و اجرا در مقابل جمع دچار مشکل هستند.
آنها متوجه این مسأله هستند که ترسشان بدون علت و منطق است، اما در مقابله با آن ناموفق هستند.
این اختلال با خجالتی بودن کاملاً متفاوت است، چرا که خجالت احساسی گذرا است اما فوبیا اجتماعی ترسی پایدار است که زندگی فرد را مختل میکند.
معیارهای DSM-5 برای اختلال اضطراب اجتماعی (فوبیای اجتماعی)
A: ترس یا اضطراب شدید نسبت به یک یا چند موقعیت اجتماعی که در آن، فرد در معرض توجه و دقت دیگران قرار میگیرد.
بعضی نمونهها عبارتند از:
تعاملات اجتماعی (مثلاً، حرف زدن با دیگران، ملاقات یا آشنا شدن با دیگران)، تحت نظارت دیگران قرار داشتن (مثلاً، به هنگام خوردن یا نوشیدن)، یا انجام دادن کاری در جلوی دیگران (مثلاً، سخنرانی کردن).
نکته: در مورد کودکان، اضطراب باید در حضور دوستان هم سن و سال نیز روی دهد نه فقط در طول تعامل با بزرگسالان.
B: فرد میترسد که طوری عمل کند، یا سمپتومهای اضطراب از خود نشان دهد که باعث شود مردم برداشت منفی از او داشته باشند
(مثلاً، مسخره شود، خجالتزده شود، یا تحویل گرفته نشود؛ یا باعث توهین به دیگران یا ناراحت شدن آنها شود).
C: موقعیت (یا موقعیتهای) اجتماعی تقریباً همیشه باعث ترس یا اضطراب میشوند.
توجه: در کودکان، ترس یا اضطراب ممکن است با گریه کردن، قشقرق راه انداختن، بیحرکت ماندن، کز کردن، یا حرف نزدن در موقعیتهای اجتماعی نشان داده شود.
D: فرد فعالانه تلاش میکند تا از موقعیت (یا موقعیتهای) اجتماعی اجتناب کند یا مجبور میشود آنها را با ترس و اضطراب بسیار زیاد تحمل کند.
E: ترس یا اضطراب او با خطری که از طرف موقعیت اجتماعی مورد نظر او را تهدید میکند تناسب ندارد.
توجه داشته باشید که ” تناسب نداشتن ” به متن و زمینه فرهنگی – اجتماعی اشاره دارد.
F: ترس، اضطراب، یا اجتناب مورد نظر، پیوسته و مکرر است و معمولاً ۶ ماه یا بیشتر طول میکشد.
G: ترس، اضطراب، یا اجتناب باعث میشود فرد به رنج شخصی یا نابسامانی شدید و از لحاظ بالینی معنادار در عملکرد اجتماعی، شغلی، یا سایر جنبههای مهم زندگی دچار شود.
H: ناراحتی فرد را نمیتوان به آثار مستقیم یک ماده (مثلاً، یک نوع ماده مخدر، یک نوع داروی تجویزی)، یا یک عارضه پزشکی دیگر نسبت داد.
I: یک اختلال ذهنی دیگر نمیتواند علت مناسبتری برای این ناراحتی باشد، مثلاً اختلال وحشت زدگی، اختلال بادی دیسمورفیک، یا اختلاف طیف اوتیسم.
J: اگر یک عارضه پزشکی دیگر وجود دارد (مثلاً، بیماری پارکینسون، چاقی، زشت شدن صورت یا بدن به خاطر سوختگی یا زخم)، ترس، اضطراب، یا اجتناب مورد نظر ربطی به این موضوع که ندارد یا مفرط است.
اسپسیفایر:
فقط اجرا (پرفورمانس): ترس به حرف زدن یا اجرا (اجرای کار یا فعالیت خاص) در مقابل دیگران محدود میشود.
سبب شناسی اختلال اضطراب اجتماعی
دلایل ابتلا به فوبیای اجتماعی چندان مشخص نیست، اما سه عامل اصلی برای آن برشمرده شده است:
وراثت: فوبیا اجتماعی همانند سایر اختلالات اضطرابی میتواند ریشه وراثتی داشته باشد. هرچند مشخص نیست این اختلال چقدر به واسطه وراثت و چقدر تحت تاثیر محیط است.
فعالیت مغز: همانند تمامی اختلالات روانشناختی، فعل و انفعالات مغز نقش مهمی در بروز فوبیا اجتماعی بازی میکند.
به عنوان مثال پرکاری در ناحیه آمیگدال (بخشی از سیستم لیمبیک که در یادگیری، حافظه احساسات نقش مهمی دارد)، فرد را بیشتر مستعد اختلالات اضطرابی مانند فوبیا اجتماعی میکند.
محیط: عوامل محیطی در ایجاد این اختلال نقش دارند، تجربیات نامناسب زمان کودکی، معلولیت جسمانی و همچنین قرار گرفتن در کنار افرادی که دچار این اختلال هستند در ایجاد و پیشروی آن نقش دارند.
DSM-IV نام این اختلال را فوبیای اجتماعی و نام فرعی آن را اختلال اضطراب اجتماعی در نظر گرفته بود اما DSM-5 نام اصلی این اختلال را اختلال اضطراب اجتماعی در نظر گرفته است، زیرا مشکلات به وجود آمده در اثر آنها، در مقایسه با سایر فوبیاها، معمولاً فراگیرتر هستند و در فعالیتهای عادی فرد نابسامانی بیشتری به وجود میآورند.
اختلال اضطراب اجتماعی عبارت است از ترس شدید و دایمی از موقعیتهایی که در آنها فرد در جمع دیگران قرار میگیرد یا باید جلوی آنها کاری انجام دهد (مثلاً، سخنرانی کند).
افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی از هر گونه موقعیت اجتماعی که فکر میکنند ممکن است در آن یک رفتار خجالت آور داشته باشند یا هر گونه وضعیتی که فکر میکنند در آن مورد ارزیابی منفی دیگران قرار میگیرند میترسند و سعی میکنند از آنها دور باشند.
در موقعیتهای اجتماعی، اضطراب آنها آنقدر فراگیر است که DSM-5 نام عمومی تر اختلال اضطراب اجتماعی به آن داده است زیرا میتواند بعضی مشکلات فلج کننده دیگر مثل افسردگی و اعتیاد به مواد را پیش بینی کند.
شکل گیری و روند اختلال اضطراب اجتماعی
سن متوسط هنگام شروع اختلال اضطراب اجتماعی در ایالات متحده ۱۳ سالگی است و ۷۵ درصد افراد، سن شروع ۸ تا ۱۵ سال دارند.
در تحقیقات آمریکایی و اروپایی، معلوم شده است که این اختلال گاهی از سابقه کودکی بازداری یا کم رویی اجتماعی پدیدار می شود.
شروع میتواند در اوایل کودکی نیز باشد.
شروع اختلال اضطراب اجتماعی ممکن است بعد از تجربه استرس زا یا خجالت آور باشد (مثل مورد قلدری قرار گرفتن، استفراغ کردن در طول سخنرانی در انظار). یا ممکن است پنهان باشد و به کندی ایجاد شود.
اولین شروع در بزرگسالی نسبتاً نادر است و به احتمال زیاد بعد از واقعه ای استرس زا یا خجالت آور یا پس از تغییرات زندگی که به نقش های اجتماعی تازه نیار دارند روی میدهد (مثل ازدواج کردن با افرادی از طبقه اجتماعی متفاوت، دریافت ترفیع شغلی).
اختلال اضطراب اجتماعی ممکن است بعد از ازدواج فردی که از قرار ملاقات گذاشتن میترسد، کاهش یابد و پس از اطلاق دوباره پدیدار شود.
در بین افرادی که برای مراقبت بالینی مراجعه میکنند، این اختلال گرایش دارد به اینکه خیلی بادوام باشد.
نوجوانان در مقایسه با کودکان خردسال، الگوی گسترده تر ترس و اجتناب، از جمله قرارملاقات را تأیید میکنند.
افراد مسن، اضطراب اجتماعی ممکن است به ناتوانی ناشی از کاهش عملکرد حسی (شنوایی، بینایی) یا شرمندگی در مورد ظاهر (مثل لرزش ناشی از نشانه بیماری پارکینسون) یا عملکرد ناشی از بیماریهای جسمانی، بی اختیاری ادرار، یا اختلال ناشی (مثل فراموش کردن اسامی افراد) مربوط باشد.
در جامعه، تقریباً ۳۰ درصد افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی ظرف ۱ سال، و در حدود ۵۰ درصد ظرف چند سال، بهبود نشانه را تجربه میکنند.
در تقریباً ۶۰ درصد افراد بدون درمان خاصی برای اختلال اضطراب اجتماعی، این روند چند سال یا بیشتر طول میکشد.
تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی در افراد سالخورده به چند دلیل ممکن است دشوار باشد، که از جمله آنها تمرکز بر نشانههای جسمانی، بیماریهای جسمانی همزمان، بینش محدود، تغییرات در محیط یا نقشهای اجتماعی هستند که ممکن است اختلال در عملکرد اجتماعی را نامشخص یا موجب سکوت در مورد شرح دادن ناراحتی روان شماختی شوند.
همه گیری شناسی اختلال اضطراب اجتماعی:
DSM-5 نرخ شیوع ۱۲ ماهه اختلال اضطراب اجتماعی در مردم آمریکا را حدود ۷% اعلام میکند. نرخ شیوع ۱۲ ماهه در کودکان و نوجوانان تقریباً شبیه به نرخ شیوع در بزرگسالان است. نرخ شیوع در همه گروههای سنی با افزایش سن کاهش مییابد.
در مورد بزرگسالان مسن تر، نرخ شیوع ۱۲ ماهه بین ۲% تا ۵% است.
این اختلال در زنان بیشتر از مردان مشاهده میشود (۱.۵ تا ۲.۲ برابر)، و در نوجوانان و جوانان تفاوت جنسیتی در نرخ شیوع بیشتر مشاهده میشود.
همزمانی اختلالات
اختلال اضطراب اجتماعی اغلب با اختلالات اضطرابی دیگر، اختلالات افسردگی اساسی، و اختلالات مصرف مواد همزمان است، و شروع اختلال اضطراب اجتماعی، به جز فوبی خاص و اختلال اضطراب جدایی، عموماً قبل از اختلالات دیگر است.
انزوای اجتماعی مزمن در دوره اختلال اضطراب اجتماعی ممکن است به اختلال افسردگی اساسی منجر شود.
همزمانی با افسردگی در افراد سالخورده نیز بالاست.
امکان دارد که از مواد به عنوان خوددرمانی برای ترسهای اجتماعی استفاده شود، اما نشانههای مسمومیت با مواد یا ترک مواد، مانند لرزش، نیز ممکن است مایه ترس اجتماعی (بیشتر) باشد.
اختلال اضطراب اجتماعی اغلب با اختلال دوقطبی و اختلال بدشکلی بدن همزمان است؛ برای مثال، فرد علاوه بر اختلال اضطراب اجتماعی به علت ترس شدید از اینکه کودن به نظر برسد، در مورد اشتغال ذهنی به نامنظمی جزئی بینی خود، اختلال بدشکلی بدن دارد.
نوع فراگیرتر اختلال اضطراب اجتماعی، اما نه اختلال اضطراب اجتماعی فقط عملکردی، اغلب با اختلال شخصیت دوری جو همزمان است.
در کودکان، همزمانی اختلالات با اوتیسم پرکاربرد و لالی گزینشی شایع است.
تشخیص افتراقی
کم رویی هنجاری: کم رویی (یعنی، خموشی اجتماعی) صفت شخصیت رایجی است و به خودی خود بیمارگون نیست. در برخی جوامع، حتی کم رویی به صورت مثبت ارزیابی میشود. با این حال، در صورتی که تأثیر ناگوار قابل ملاحظهای بر عملکرد اجتماعی، شغلی و زمینههای مهم دیگر عملکرد وجود داشته باشد، تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی باید در نظر گرفته شود و چنانچه ملاکهای کامل اختلال اضطراب اجتماعی برآورده شده باشند، این اختلال باید تشخیص داده شود.
فقط اقلیت (۱۲درصد) افرادی که در ایالات متحده خود را کم رو میدانند، نشانههایی دارند که ملاکهای تشخیصی اختلال اضطراب اجتماعی را برآورده میکنند.
آگورافوبی: افراد مبتلا به آگورافوبی ممکن است از موقعیت های اجتماعی بترسند و از آنها اجتناب کنند (مثل رفتن به سینما)، زیرا ممکن است کریز دشوار باشد یا در صورت وقوع نشانههای ناتوان کننده یا شبه وحشتزدگی، کمک در دسترس نباشد، در حالی که افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بیشتر از بررسی دقیق دیگران میترسند. از این گذشته، افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی وقتی کلاً تنها گذاشته میشوند، آرام هستند، که این اغلب در مورد آگورافوبی صدق نمیکند.
اختلال وحشت زدگی: افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی ممکن است حملات وحشتزدگی داشته باشند، ولی نگرانی آنها ترس از ارزیابی منفی است، در حالی که در اختلال وحشتزدگی، در مورد خود حملات وحشتزدگی نگرانی وجود دارد.
اختلال اضطراب فراگیر: نگرانی های اجتماعی در اختلال اضطراب فراگیر شایع هستند، اما تمرکز بیشتر بر ماهیت روابط جاری است، نه بر ترس از ارزیابی منفی.
افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، مخصوصاً کودکان، ممکن است نگرانیهای بیش از حد در مورد کیفیت عملکرد اجتماعی خود داشته باشند، اما این نگرانیها به عملکرد غیراجتماعی و هنگامی که فرد توسط دیگران ارزیابی نمیشود نیز مربوط میشوند.
اختلال اضطراب جدایی: افراد مبتلا به اختلال اضطراب جدایی ممکن است از موقعیت های اجتماعی اجتناب کنند (از جمله امتناع از رفتن به مدرسه) که علت آن نگرانیهایی درباره جدا بودن از اشخاص دلبسته یا در کودکان، نگرانی در مورد نیاز به حضور والدین به هنگامی است که با سطح رشد تناسب ندارد.
افراد مبتلا به اختلال اضطراب جدایی معمولاً در محیطهای اجتماعی در مواقعی که شخص دلبسته آنها حضور دارد یا به هنگامی که در خانه هستند، احساس آرامش میکنند، در حالی که افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی وقتی موقعیتهای اجتماعی در خانه روی میدهند یا در حضور اشخاص دلبسته، ناراحت هستند.
فوبیهای خاص: افراد مبتلا به فوبیهای خاص ممکن است از شرمندگی یا تحقیر بترسند (مثل شرمندگی از غش کردن به هنگامی که افت فشار خون دارند)، اما آنها عموماً در موقعیتهای اجتماعی دیگر از ارزیابی نمی ترسند.
لالی انتخابی: افراد مبتلا به لالی انتخابی ممکن است به علت ترس از ارزیابی منفی نتوانند صحبت کنند، اما در موقعیتهای اجتماعی که صحبت کردن لازم نیست (مثل بازی غیرکلامی) از ارزیابی منفی نمی ترسند.
اختلال افسردگی اساسی: افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی ممکن است به علت اینکه احساس می کنند بد هستند یا ارزش ندارند که کسی آنها را دوست بدارد، در مورد ارزیابی شدن منفی توسط دیگران نگران باشند. در مقابل، افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی، به دلیل رفتارهای یا نشانههای جسمانی خاص، از ارزیابی شدن منفی نگران هستند.
اختلالات روانشناختی دیگر: ترسها و ناراحتی اجتماعی میتوانند به عنوان بخشی از اسکیزوفرنی روی دهند، ولی شواهد دیگر برای نشانههای روان پریشی معمولاً وجود دارند. در افراد مبتلا به اختلال خوردن، قبل از تشخیص دادن اختلال اضطراب اجتماعی، معلوم کردن این موضوع مهم است که ترس از ارزیابی منفی در مورد نشانهها یا رفتارهای اختلال خوردن (مثل پاکسازی و استفراغ) تنها علت اختلال اجتماعی نیست. همچنین، اختلال وسواس فکری – عملی ممکن است با اضطراب اجتماعی ارتباط داشته باشد، اما از تشخیص اضافی اختلال اضطراب اجتماعی فقط در صورتی استفاده میشود که ترسها و اجتناب اجتماعی از کانون وسواسهای عملی مستقل باشند.
بیماریهای جسمانی دیگر: بیماریهای جسمانی ممکن است نشانههایی را ایجاد کنند که خجالت آور باشند (مثل لرزش در بیماری پارکینسون). در صورتی که ترس از ارزیابی منفی ناشی از بیماریهای جسمانی دیگر بیش از حد باشد، تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی باید در نظر گرفته شود.
: امتناع از صحبت کردن به علت نافرمانی از صاحبان قدرت باید از ناتوانی صحبت کردن به خاطر ترس از ارزیابی منفی، متمایز شود.
موضوعات تشخیصی مرتبط با فرهنگ
نشانگان تای جین کیفوشو (مثلاً در ژاپن و کره) اغلب با مسایل ارزیابی اجتماعی مشخص میشود، ملاکهای اختلال اضطراب اجتماعی را برآورده میکند، که با ترس از اینکه فرد دیگران را ناراحت کند، ارتباط دارند (مثل «زل زدن من مردم را ناراحت میکند، بنابراین آنها روی خود را برمیگردانند و از من اجتناب میشود»)، ترسی که گاهی با شدت هذیانی تجربه میشود.
این نشانگان ممکن است در کشورهای غیرآسیای نیز یافت شود. جلوههای دیگر تای جین کیوفوشو ممکن است ملاکهای اختلال بدشکلی بدن یا اختلال هذیانی را برآورده کنند.
وضعیت مهاجر با میزان بسیار پایین تر اختلال اضطراب اجتماعی در گروههای سفیدپوست لاتینی و غیرلاتینی ارتباط دارد.
میزان شیوع اختلال اضطراب اجتماعی ممکن است با سطوح اضطراب اجتماعی گزارش شده توسط فرد در فرهنگی یکسان، هماهنگ نباشد. یعنی، جوامعی که گرایشهای جمع گرایی نیرومند دارند ممکن است از سطوح بالای اضطراب اجتماعی، اما شیوع پایین اختلال اضطراب اجتماعی خبر دهند.
موضوعات تشخیصی مرتبط با جنسیت
زنان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی از تعداد بیشتر ترسهای اجتماعی و افسردگی، دوقطبی و اختلالات اضطرابی خبر میدهند، در حالی که مردان بیشتر احتمال دارد که از قرار ملاقات بترسند، اختلال نافرمانی و اجبازی یا اختلال سلوک داشته باشند و برای تسکین نشانههای این اختلال، الکل و داروهای غیرمجاز استفاده کنند.
«نشانگان مثانه خجالتی» در مردان شایع تر است.
درمان اختلال اضطراب اجتماعی
معلوم شده است که هم درمانهای دارویی و هم درمانهای شناختی – رفتاری (CBT) در تسکین سمپتومهای اختلال اضطراب اجتماعی مؤثر واقع میشوند و هر دو مورد استفاده قرار میگیرند.
درمانهای مؤثر CBT بعضی موارد زیر را شامل میشوند:
مواجهه درمانی، که در آن، درمانجو، به رغم استرسی که به او وارد میشود، در یک موقعیت اجتماعی ترسناک باقی میماند.
این موقعیت ممکن است یک موقعیت اجتماعی واقعی یا یک موقعیت اجتماعی مصنوعی باشد که در آن درمانگر نقش یک غریبه را ایفا میکند.
آموزش مهارتهای اجتماعی، از جمله یادگیری مشاهدهای، تمرین رفتاری، فیدبک اصلاحی، و تقویت مثبت.
این آموزش به نقصهای موجود در مهارتهای بالینی، که اغلب جزو ویژگیهای افراد فوبیک اجتماعی هستند، میپردازد.
بازشناسی شناختی، که برای به چالش کشیدن و جایگزین کردن سوگیریهای منفی در پردازش اطلاعات، خود سنجیهای منفی از عملکرد اجتماعی و برای کاهش توجه متمرکز بر خود، طراحی شده است.
هر یک از این عناصر به تنهایی میتواند دستاوردهای درمان ایجاد کند.
اما ادغام آنها با یکدیگر در قالب درمان شناختی ـ رفتاری باعث میشود که ۶ تا ۱۲ ماه بعد از درمان، دستاوردهای آن حفظ شود.
داروهایی مثل بازدارندههای مونوآمین اُکسیداز MAOIها و اخیراً، بازدارندههای بازجذب سروتونین SSRIها، از اضطراب اجتماعی کم میکنند.
تحقیقات نشان میدهند که هم درمانهای دارویی و هم درمانهای CBT، در گروههای آزمایشی، در مقایسه با گروههای بدون درمان، مؤثر واقع میشوند اما همین دو نوع درمان میتوانند یکدیگر را تکمیل کنند، به این صورت که دارو درمانی سریعتر ازCBT آثار مثبت خود را نشان میدهد و CBT به درمانجویان کمک میکند تا دستاوردهای خود را به مدت طولانیتری حفظ کنند.
ویژگیهای مرتبط که تشخیص را تأیید میکنند
افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی ممکن است به طور نامناسبی جسور و از خود مطمئن یا بیش از حد سلطه پذیر باشند و به ندرت، بسیار کنترل کننده گفتگو باشند.
ممکن است آنها وضع بدن بسیار خشک یا تماس چشمی نامناسب نشان دهند، یا با صدای بسیار ملایم و لطیف صحبت کنند.
این افراد ممکن است خجالتی یا گوشه گیر باشند، در گفتگوها کمتر بی پرده باشند و اطلاعات کمی را در مورد خودشان افشا کنند.
امکان دارد آنها مشاغلی را جستجو کنند که به ارتباط اجتماعی نیاز نداشته باشند، هرچند که این در مورد افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی فقط عملکردی، صدق نمی کند. امکان دارد آنها طولانی تر در خانه به سر برند.
مردان ممکن است در ازدواج و تشکیل خانواده تأخیر کنند، در حالی که زنانی که میخواهند خارج از خانه کار کنند، ممکن است زندگی خود را به عنوان خانه دار و مادر بگذرانند.
خوددرمانی با مواد متداول است (مثل مشروب خواری قبل از رفتن به میهمانی).
اضطراب اجتماعی در افراد مسن ممکن است تشدید نشانههای بیماریهای جسمانی، مثل افزایش لرزش یا تپش قلب را نیز دربرگیرد. سرخ شدن، پاسخ درمانی شاخص اختلال اضطراب اجتماعی است.
عوامل خطر و پیش آگهی
این اختلال به طور متوسط در ۱۳ سالگی شروع میشود و در ۷۵ درصد افراد سن شروع بین ۸ تا ۱۵ سالگی میباشد.
شروع این اختلال میتواند در اوایا کودکی هم باشد. این اختلال میتواند بعد از تجربه ی استرس زا یا خجالت آور بروز کند و یا پنهان باشد و به کندی ایجاد شود. شروع این اختلال در بزرگسالی نادر است و به احتمال زیاد بعد از واقعهی استرس زا و خجالت آور و یا پس از تغییرات زندگی در جهت نقش جدید اتفاق میافتد.
افراد مسن در موقعیتهای گسترده تر سوح پایینی از اضطراب و افراد جوان در موقعیت های خاص سطوح بالاتری از اضطراب را نشان میدهند.
خلق و خویی: صفات اساسی که افراد را برای اختلال اضطراب اجتماعی آماده میکنند، بازداری رفتاری و ترس از ارزیابی منفی را شامل میشوند.
محیطی: میزان بیشتر بدرفتاری در دوران کودکی یا مصیبت روانشناختی – اجتماعی دیگر با شروع رودهنگام، در شکل گیری اختلال اضطراب اجتماعی نقش علیتی ندارد. با این حال، بدرفتاری و مصیبت در دوران کودکی، عوامل خطر برای اختلال اضطراب اجتماعی هستند.
ژنتیکی و فیزیولوژیکی: صفاتی که افراد را مستعد اختلال اضطراب اجتماعی میکنند، مانند بازداری رفتاری، قویاً تحت تأثیر عوامل ژنتیکی قرار دارند.
تأثیر ژنتیکی در معرض تعامل ژن -محیط قرار دارد؛ یعنی، کودکانی که بازداری رفتاری زیادی دارند بیشتر مستعد تأثیرات محیطی، مانند الگوبرداری اضطرابی از والدین هستند.
همچنین، اختلال اضطراب اجتماعی ارثی است (اما اضطراب فقط عملکردی، کمتر ارثی است).
خویشاوندان درجه اول، دو تا شش برابر بیشتر احتمال دارد که اختلال اضطراب اجتماعی داشته باشند و آمادگی برای این اختلال مستلزم اثر متقابل عوامل ژنتیکی اختصاصی اختلال (مثل ترس از ارزیابی منفی) و غیراختصاصی (مثل روان رنجورخویی) است.
منبع:
- راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانشناختی ویرایش ۵, DSM-۵
- خلاصۀ روان پزشکی کاپلان و سادوک بر اساس DSM-5
- وبسایت فکر بنیان