شما ممکن است متوجه این موضوع نشوید ، اما گفتگوی درونی می تواند سطح استرس شما را بالا ببرد.
گفتگوی خود – صدای درونی شما زمانی که از دنیای اطراف می گوید و نحوه برقراری ارتباط با خود درونی – می تواند از چندین طریق بر میزان استرس شما تأثیر بسزایی بگذارد.
در این مقاله علاوه بر تعریف خودگویی مثبت و منفی به اثرات مخرب خودگویی منفی اشاره شده است.
در ادامه با کلینیک اعصاب و روان هیربد همراه باشید.
اگر گفتگوی شخصی شما به طور کلی منفی باشد، ممکن است شما بیشتر از آنچه نیاز می شود و اقع بینانه است، تحت فشار قرار گیرید و دچار اضطراب و استرس غیرضروری شوید.
ممکن است احساس کنید که خودتان را در برابر چالشهایی که با آن روبرو هستید، مجهز ندانید و فکر کنید روی امور کنترلی ندارید.
همچنین می تواند در برخورد با مشکلاتی که در زندگی، موارد منفی بیشتری نسبت به موارد مثبت مشاهده کنید، در حالی که ممکن است “جنبه روشن” بسیاری وجود داشته باشد که به دلیل استرس بالا و گفتگوی درونی منفی درک نکنید.
گفتگوی منفی اگر به شکل عادت درآید، به شکل نشخوار فکری تجربه می شود، الگویی از تفکر منفی که می تواند وقت بیکاری شما را اشغال کرده و بی مورد، استرس را از گذشته به حال آورده و منجر به هیچ گونه حل مسئله ای نشود.
الگوهای گفتگوی درونی منفی یا مثبت اغلب از کودکی شروع می شود.
معمولاً عادت گفتگو با خود عادتی است که سالها تفکر ما را دربر گرفته و می تواند از بسیاری جهات بر ما تأثیر بگذارد و بر میزان تجربه استرس در زندگی ما نقش داشته باشد .
با این حال، هر موقع بخواهید، زمان مناسبی برای تغییر این عادت مخرب است.
همه ما یک منتقد درونی داریم. گاهی اوقات این صدای کوچک می تواند مفید واقع شود و انگیزه ما را برای رسیدن به اهداف حفظ کند – مانند وقتی که به ما یادآوری می کند آنچه را که می خواهیم بخوریم سالم نیست یا ممکن است کاری که داریم انجام دهیم عاقلانه نباشد.
با این حال، این صدا اغلب بیش از آنچه که مفید است، می تواند مضر باشد، به ویژه هنگامی که منفی گرایی آن بیش از حد باشد.
این به عنوان گفتار درونی منفی شناخته می شود و واقعاً می تواند سطح عملکرد ما را پایین بیاورد.
گفتگوی منفی با خود موضوعی است که اکثر ما هر از گاهی تجربه می کنیم و به اشکال مختلف در می آید.
همچنین اگر مراقب نباشیم ، نه تنها برای ما بلکه برای اطرافیان نیز استرس قابل توجهی ایجاد می کند.
آنچه در مورد گفتگوی منفی با خود و تأثیرات آن بر بدن، ذهن، زندگی و عزیزانتان باید بدانید در اینجا آورده شده است.
گفتگوی منفی با خود چیست؟
گفتگوی منفی با خود اشکال مختلفی دارد.
شاید صدای واضح و رسایی باشد ( به عنوان مثال، وقتی با خود می گویید:
من در این حیطه خوب نیستم و بنابراین باید برای حفظ امنیت خود، انجام این کار را متوقف کنم) و یا آن را در سطحی متوسط دریابید( من نمی توانم هیچ کاری را درست انجام دهم!).
گاهی ممکن است به نظر برسد ارزیابی واقع بینانه ای از یک موقعیت صورت گرفته (“من در این آزمون نمره پایینی گرفتم، پس حتماً در این زمینه ضعیفم) ، یا گاهی فقط یک خیال را به ترس تبدیل می کند (من هرگز قادر نخواهم بود وارد یک دانشگاه خوب شوم).
نظرات منتقد درونی شما ممکن است بسیار شبیه پدر یا مادر انتقادگر شما در گذشته باشد.
این می تواند در امتداد مسیر تحریف های شناختی معمول و همیشگی باشد: فاجعه خواندن یک مشکل، سرزنشگری و موارد مشابه.
اصولاً گفتگوی منفی با خود هر گفتگوی درونی با خودتان است که ممکن است توانایی شما در باور به خود و توانایی های خود و رسیدن به توانایی های بالقوه شما را محدود کند.
هر فکر منفی در مورد تواناییتان برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی یا اعتماد به نفستان برای انجام این کارها، توانایی بالقوه شما را می کاهد.
بنابراین گفتگوی منفی با خود نه تنها می تواند استرس زا باشد، بلکه می تواند موفقیت شما را نیز کاهش دهد.
پیامدهای گفتگوی منفی با خود
گفتگوی منفی با خود می تواند به واسطه برخی روشهای آسیب رسان بر ما تأثیر بگذارد.
یک مطالعه در مقیاس بزرگ نشان داد که نشخوار فکری و خود سرزنشگری نسبت به رویدادهای منفی با ریسک ابتلا به مشکلات روانی مرتبط است.
تمرکز روی افکار منفی ممکن است منجر به کاهش انگیزه و همچنین احساس درماندگی بیشتر شود. این نوع گفتگوی درونی انتقادی حتی با افسردگی ارتباط دارد، بنابراین قطعاً مسئله قابل حل است.
کسانی که خود را مکرراً درگیر گفتگوی منفی می کنند، استرس بیشتری دارند.
این امر تا حد زیادی به این دلیل است که واقعیت در نظر آن ها تحریف یافته و توقعاتی از خود دارند که طبق آن استانداردها، توانایی رسیدن به اهدافی را که برای خود تعیین کرده اند ندارند.
گفتگوی منفی با خود می تواند منجر به کاهش توانایی دیدن فرصت ها و همچنین کاهش تمایل به استفاده از این فرصت ها شود.
این بدان معناست که افزایش احساس استرس هم ناشی از درک غیرواقع بینانه و هم تغییرات رفتاری ناشی از آن درک غلط است.
پیامدهای دیگر گفتگوی منفی با خود می تواند شامل موارد زیر باشد:
- تفکر محدود: هرچه بیشتر به خود بگویید قادر به انجام کاری نیستید ، بیشتر به آن اعتقاد پیدا می کنید.
- کمال گرایی: شما واقعاً باور می کنید که “عالی” و به اندازه “کامل” نیستید و در عین حال فکر می کنید که کمال در واقع قابل دستیابی است. در حالی که، صرفاً افراد با موفقیت بالا، بهتر از همتایان خود عمل می كنند ، زیرا به طور كلی استرس كمتری دارند و از انجام كار خوب خوشحال هستند.
- احساس افسردگی: برخی تحقیقات نشان داده است که گفتگوی منفی با خود می تواند منجر به تشدید احساس افسردگی شود.
- چالش های روابط بین فردی: انتقاد از خود دائمی باعث می شود شما نیازمند و ناامن به نظر برسید یا گفتگوی منفی خود را به عادت های منفی کلی تر تبدیل می کنید که دیگران را آزار می دهد، کمبود ارتباط و حتی انتقادات “از سر شوخی” نیز می تواند به دیگری آسیب رساند.
یکی از بارزترین اشکالات گفتگوی منفی با خود مثبت نبودن آن است. این ساده به نظر می رسد، اما تحقیقات نشان داده است که گفتگو با خود مثبت پیش بینی کننده موفقیت است .
به عنوان مثال، یک مطالعه بر روی ورزشکاران چهار نوع گفتگوی شخصی (آموزشی ، انگیزشی ، مثبت و منفی) را مقایسه کرد و دریافت که گفتگوی مثبت، بزرگترین پیش بینی کننده موفقیت است.
مردم نیازی ندارند مدام به خود نحوه چگونگی انجام کامل کارها را یادآوری کنند تا کار بزرگی انجام دهند.
در مقاله بعدی درخصوص راهبردها و تکنیک هایی که با کمک آن ها می توان خودگویی های مثبت را جایگزین خودگویی منفی کرد، ارائه می شود.
منبع: verywellmind.com