کمتر حرف بزنید، بیشتر گوش دهید
ارتباط میان زوجین، توصیه در مورد روابط، رابطه عاشقانه
نوشته ی دکتر لیزا فایر استون
موثر ترین روش برای نزدیک تر شدن به پارتنر تان در دست خودتان است. هر چالشی که زوجین با آن روبه رو می شوند، مهارتی می طلبد که شخص می تواند از آن استفاده کند تا رابطه را به شکل چشمگیری بهتر کند.
در ادامه با کلینیک اعصاب و روان هیربد همراه باشید.
آن مهارت عبارت است از گوش دادن. مطالعات و بررسی های اخیر ثابت کرده اند که با دقت گوش دادن باعث بروز رفتار های مقابله ایی بهتر، افزایش رضایت از رابطه میان زوجین می شود. عجیب نیست که چرا هنگامی که شخص فعالانه از همه چیز مطلع شود، احساس می کند که به او اهمیت داده شده است و شناخته شده است. و من معتقدم که شناخته شدن توسط پارتنر مان یکی از مهم ترین مولفه های عاشق بودن است.
داشتن رابطه عاشقانه در زندگی زناشویی
و همچنان همه ی ما با درجات گوناگون در انجام این وظیفه ی ساده با شکست مواجه می شویم. شاید در عصر فناوری امروزه و در مقایسه با گذشته، عادت کرده ایم که توجه مان را تقسیم کنیم. بسیاری از ما به ندرت به شکل کاملی حضور داریم در یک گفتگو. ممکن است برایمان مهم نباشد که چه چیزی در گفتگو رخ می دهد و شنیدن صدای بوقی از تلفن مان مهم شود. سوال خوبی که باید از خودمان بپرسیم این است که چند وقت یک بار این جملات را می گوییم “یک دقیقه صبر کن تلفن ام زنگ می خورد” یا “ببخشید باید به پیامی جواب می دادم.”
سوال بعدی که باید بپرسید این است که ما کی حواس پرتی هایمان را کنار می گذاریم، چقدر خوب گوش می دهیم؟ بسیاری از ما فکر می کنیم هنگامی که با پارتنر مان حرف می زنیم به او گوش می دهیم اما اغلب همه ی ما خیلی ساده فقط منتظر فرصتی هستیم که صحبت کنیم یا جواب پارتنر مان را بدهیم. از یک نظر ما با افکار و واکنش های خودمان در حال برقراری ارتباط هستیم اما ما در حال ارتباط برقرار کردن با شخص دیگری نیستیم و البته آنچه که آنها سعی می کنند با آن ارتباط برقرار کنند.
خبر خوب این است که به دقت گوش کردن مهارتی است که ما می توانیم آن را تمرین کنیم و در آن بهتر شویم و این ابزار قدرتمندی است برای احساس صمیمیت کردن، نزدیک تر شدن و برقراری ارتباط بیشتر با پارتنر مان.
در این جا پنج روش را معرفی می کنیم برای این که شنونده ی بهتری شویم.
1- سوال کردن
یکی از چیزهایی که در اوایل رابطه مان زیاد انجام می دهیم و در ادامه رابطه با شناخت طرفین کمتر می شود، سوال پرسیدن است. هنوز هم شخص در حال رشد و تغییر است و در درونش اتفاقاتی رخ می دهد که ارزش برانگیختن کنجکاوی ما را دارد. هنگامی که ما دیگر علاقه مان را نشان نمی دهیم، بخش سرزنده و دوست داشتنی رابطه مان را از دست می دهیم و این ما را به سمت نزدیک شدن به دیگران می کشاند. و این می تواند رابطه ما با پارتنر مان را کاهش دهد.
عجیب نیست که که پژوهش جدیدی ثابت کرده است که سوال پرسیدن باعث می شود که مردم بیشتر ما را دوست داشته باشند.
بنابراین سوال کردن از پارتنر مان روشی ست ساده که با استفاده از آن می توانید هم با آن شخص ارتباط برقرار کنید و هم با احساسات خودتان در مورد او. پژوهش مشهوری وجود دارد که توسط آرتور آرون انجام شده است این پژوهش حاوی یک مجموعه 35 سوالی ست که باعث می شود عشق و رابطه ی میان دو غریبه با سرعت بیشتری پیش برود. این روش گسترده تر شده است به این منظور که به عنوان ابزاری استفاده شود برای نزدیک کردن زوجین به یکدیگر و محکم کردن رابطه دوستی شان.در هر رابطه ایی می توانیم سوالاتی را گسترش دهیم که روی شخص را باز می کنند و این امکان را برای آنها فراهم می کنند که داستان زندگی شان را تعریف کنند و به لحاظ علمی ثابت شده است که رابطه را مستحکم می کند.
2- مکث کردن
هنگامی که ما از پارتنر مان سوال می کنیم که بتواند راحت در مورد خودش حرف بزند باید وقت بگذاریم و به جواب هایش گوش دهیم. یک سوال مودبانه “روز ات چگونه بود؟” در حال که به صورت همزمان لباس های زیادی را در ماشین لباسشویی می اندازیم یا صفحه ی اینستاگرام را چک می کنیم، و این نمی تواند چندان تاثیر گذار باشد. در عوض باید زمانی را برای خودمان دست و پا کنیم هنگامی که می توانیم حواس پرتی هایمان را کنار بگذاریم برای انجام دادن بهترین توانایی مان (گوش دادن). شاید باید تلفن را روی حالت سکوت قرار دهیم که فرصتی ایجاد کرده ایم برای برقراری ارتباط. این ارتباط نشان می دهد که ما به آنچه که پارتنر مان می گوید اهمیت می دهیم و او اولویت ما محسوب میشود.
3- هماهنگ کردن
هماهنگ کردن فیزیکی از طریق نشستن، چرخیدن به سمت شخص، و برقراری تماس چشمی همه روش های مهمی هستند که به شخص کمک می کنند احساس امنیت کند و راحت تر حرف بزند. هنگامی که آنها شروع می کنند به حرف زدن، مهم است به کلماتی که استفاده می کنند، زبان بدن شان و شور و شوق حرف زدن شان توجه کنیم. گم شدن در افکار خودمان بسیار آسان است و البته ما افکار و مشاهداتی خواهیم داشت هنگامی که با شخص دیگری صحبت می کنیم.
همچنین مهم است که حرف زدن او را قطع نکنیم و به شخص اجازه دهیم تا آنچه را که باید بگوید، کامل کند. زمانی وجود دارد که که به اشتراک بگذاریم برای آنچه که باید بگوییم. اما هدف اصلی ما باید توجه کردن باشد و همان گونه که دوست داریم دیگران به ما گوش دهند به آن شخص گوش دهیم.
4- منعکس کردن
هنگامی که ما ارتباط برقرار می کنیم، منعکس کردن آنچه که طرف مقابل مان می گوید، مهم است. سوال پرسیدن در مورد چیزهای مشخصی که می گوید کار درستی است و البته هنگامی که متوجه مطلبی نمی شوید یا ادامه مطلبی را از دست می دهید از او درخواست کنید برای شما آن مطلب را روشن کند. این باید پروسه ایی باشد که تضادی در آن رخ ندهد و ما نباید سعی کنیم که روش نگرش آنها را تغییر دهیم. ما باید نهایت تلاش مان را بکنیم که افکار، احساسات و تجربیات آنها را جدایی از افکار، احساسات و تجربیات خودمان را بدانیم.
5- تایید کردن
وقتی که ما به پارتنر مان گوش می دهیم، سرهم کردن نقاط مقابل برای حل مشکل آنها آسان است یا توضیح دادن به آنها که چرا اشتباه می کنند، راحت است. احتمالا ما چند نکته ی خوب هم داریم. اگرچه باید تمرین کنیم و سعی کنیم از نگاه آنها چیزی را احساس یا تجربه کنیم. این یک نعمت است که قادر باشیم به یاد بیاوریم که تجربه پارتنر ما خاص خودش است و کاملا از تجربیات ما متفاوت است. شاید توانایی این را نداشته باشیم که به شکل کامل تجربه او را درک کنیم چرا که ما آن را از طریق تجربیات مستقل خودمان تصفیه کرده ایم. هر اندازه که ما بیشتر تلاش کنیم تا نقطه نظر شان را بفهمیم بیشتر می توانیم احساس شان را تایید کنیم.
اگرچه این پروسه ممکن است یک طرفه به نظر برسد، حقیقتا عملی است که هر دو طرف از آن سود می برند. در آغاز، عمل به این توصیه ها ممکن است سخت باشد چرا که افراد گرفتار بازی سرزنش شده اند. این برای آنها سخت است که ظاهراً به آنچه که پارتنر شان انجام داده، انجام می دهد و در آینده انجام خواهد داد، توجهی نکنند. آنها ممکن است اغلب با پیشنهاداتی مواجه شوند برای گوش دادن به عباراتی از این دست :
“اما او این کار را می کند آن کار را می کند”. “او هرگز به من گوش نمی دهد.” و “او فقط از این فرصت استفاده می کند که به من می گوید اشتباه می کنی.” در حقیقت گوش دادن واقعی تقریباً همیشه طرف دیگر را نرم می کند. این باعث می شود که آنها نسبت به گرم شوند و احساس صمیمیت و امنیت کنند. بنابراین آنها مجبور نیستند که حمله کنند یا از خودشان دفاع کنند. در این روش، تناوب و صداقت تشویق می شوند.
یک پروسه هدفمند
ما می توانیم گوش دادن را پروسه ایی بدانیم که سعی می کند شخص را مثل کف دست بشناسد. اغلب ما ادعا می کنیم که هدف مان این است که به پارتنر مان نزدیک شویم و از رابطه مان لذت ببریم اما متوجه می شویم که پیدا کردن صبر و آسیب پذیری در درون خودمان چالش برانگیز است چرا که ما خودمان به دنبال روش هایی هستیم که حواس پرتی هایمان را کمتر کنیم. گوش دادن به همسر مان ممکن است مانند این باشد که افکار و احساسات مان را کنار بگذاریم اما آنچه که واقعاً متوجه می شویم عبارت است از اختصاص دادن زمانی برای گوش دادن به شخصی دیگر، همچنین می توانیم به شکل عمیق تری با خودمان ارتباط برقرار کنیم. هنگامی که سوال می پرسیم و با آن شخص احساس همدلی می کنیم، دری را باز می کنیم که آن کار را با خودمان انجام دهیم.
ما به جای این که دفاع کنیم، ارتباط برقرار می کنیم. به جای این که فرضیه سازی کنیم، بیشتر متوجه می شویم و درک می کنیم. با نشستن و گوش دادن مسیری را ایجاد می کنیم که افکار و احساسات مان می توانند به راحتی بین خودمان و پارتنر مان جریان پیدا کنند و در میان آن احساسات اغلب، اظهارات خالصانه تر و عمیق تری از عشق و محبت وجود دارد.