اغلب مشتریان (مراجعه کنندگان) رابطه نزدیک با درمانگران دارند. چراکه در طول جلسات درمانی، آنها با هم در اتاقی مینشینند و در مورد موضوعات بسیار شخصی با درمانگر خود صحبت میکنند، اما آیا این عوامل میتواند منجر به رابطه دوستی بین بیماران و درمانگران شود؟ بعضی از افراد مطمئناً فکر میکنند که چنین است، اما در واقع درمانگران آموزش دیده اند که روابط خود را با مشتری به این سمت و سو هدایت نکنند.
برای آشنایی با درست یا غلط بودن رابطه دوستی بین بیماران و درمانگران در ادامه مطلب با کلینیک اعصاب و روان هیربد همراه باشید.
حقایق ارتباط درمانگر و بیمار
روان درمانی ضرورتاً یک رابطه نامتعادل است. شما به عنوان مشتری، در مورد مسایل شخصی وخصوصی خود حرف میزنید و درمانگر معمولاً این کار را نمیکند. البته این امر به منظور انحصار تمرکز بر مشکلات شما ضروری است. پس چطور در چنین رابطه ای یک طرفهای میتواند اعتماد ایجاد شود؟
از آنجا که درمانگر تقریباً به اندازه شما در مورد خودش صحبت نمیکند، پس شما هم بهتر است که به درمانگر به عنوان شنوندهای متخصص و قابل اعتماد نگاه کنید که برای کمک به شما در کشف مشکلات شما و نه مشکلات خودش، حضور دارد.
از طرف دیگر ذاتاً دوستی رابطهای دو طرفه است. در بیشتر روابط، ما به تدریج باز میشویم و همزمان طرف مقابل هم باز میشود. بدین ترتیب دوست شما، چیزهای زیادی در مورد شما میداند و شما هم چیزهای زیادی در مورد او میدانید. شما معمولاً با دوستتان تجربیات مشترکی فراتر از نشستن در یک اتاق و صحبت کردن دارید.
در واقع درمان قطعاً بسته به شخصیتهای درگیر و جهت گیری نظری درمانگر میتواند یک رابطه دوستانه باشد.
در گذشته، برخی از درمانگران روانکاوی گرایش داشتند که هیچ جنبه ای از شخصیت خود را برای بیمارانشان آشکار نکنند. آنها اعتقاد داشتند که این موضوع روی واکنشهای بیمار به طریقی غیر مفید که تحت عنوان انتقال شناخته میشود تأثیر میگذارد.
با این حال، اکثر روانکاوان و درمانگران معاصر تشخیص میدهند که بهتر است جنبههایی از خودشان را به مشتری بشناسانند. هدف درمانگر پنهان کردن شخصیتش نیست، بلکه ایجاد نوع رابطه است که امکان بحث و بررسی کامل در مورد همه واکنشهای بین درمانگر و بیمار را فراهم میکند.
درمانگر شما نمیتواند دوست شما باشد
درمانگر شما نباید دوست صمیمیتان باشد، چراکه این امر باعث ایجاد رابطه ای دوگانه میشود و این حالت در فرآیند درمان غیراخلاقی است.
روابط دوگانه زمانی رخ میدهد که افراد همزمان در دو نوع رابطهی بسیار متفاوت باشند. به عنوان مثال، برای درمانگر درمان یک دوست یا بستگان نزدیک خودش غیراخلاقی است. همچنین داشتن رابطه جنسی با مشتری برای یک درمانگر غیراخلاقی است.
یکی از مشکلات روابط دوگانه این است که یک مشکل در یک رابطه، مانند دوستی یا رابطه جنسی، میتواند باعث ایجاد مشکلاتی در رابطه درمانی شود. به عنوان مثال اگر شما از دست من عصبانی هستید چراکه من در مهمانی شما شرکت نکرده ام، باز شدن و راحت صحبت کردن در جلسه درمان برای شما سخت خواهد بود.
روابط جنسی با مشتری علاوه بر اینکه یک رابطه دوگانه است، قدرت نهفته در ماهیت یک طرفه رابطه درمانی را از بین میبرد. چنین روابطی از چندین زمینه غیراخلاقی است.
آیا بعد از پایان درمان رابطه دوستی بین بیماران و درمانگران میتواند ایجاد شود؟
اگرچه معمول نیست، اما با پایان درمان میتوان رابطه دوستی بین بیمار و درمانگر ایجاد کرد. با این حال، دستورالعملهای اخلاقی به دلایل مختلف با این موضوع هم خیلی موافق نیستند. به دلیل این ایده که اگر دوستی ایجاد نشود بهتر است جون جنبههای انتقال رابطه و عدم تعادل قدرت ایجاد شده در درمان هرگز به طور کامل از بین نمیروند.
اگر در حال حاضر تحت درمان هستید، از درمانگر خود انتظار داشته باشید فقط به قدری صمیمی باشد که صحبت با او آسان باشد و از دلبستگی نا ایمن دوری کنید
اگر رفتار او دوستانه باشد، این موضوع میتواند امتیازی اضافی باشد. اما به یاد داشته باشید که رابطه درمان با رابطه دوستی یکسان نیست. با بهره گیری از روابط شخصی و شغلی که در درمان ایجاد میشود، قادر خواهید بود تغییراتی را که در زندگی خود برای آن تلاش میکنید، ایجاد کنید.
منبع: verywellmind