تصویر تن؛ به نظر شما من زیبا هستم؟
مراجع: ملینا دختر 19 ساله دانشجو که با شکایت افسردگی مراجعه کرده بود.
او بیان داشت افسردگی او بعد از ورود به دانشگاه شروع شده بود.
با ورود به دانشگاه متوجه شده نسبت به سایر همکلاسی ها ظاهر چندان جذابی ندارد.
خصوصا در مقابل ثمین همکلاسی اش که قد بلند و سفید پوست بوده و انگشتان کشیده ای دارد.
خوش پوش و معطر است و برای همین ظاهر جذاب دوستان بیشتری دارد.
ولی ملینا از اینکه قدش زیر 160، صورتش گندم گون و ابروهای پرپشتی دارد که فرهنگ خانواده اجازه دستکاری در چهره اش را به او نمی دهد.
تا قبل از ورود به دانشگاه چندان برای این ظاهر نگران نبود ولی حالا هر وقت جلوی آینه می رود، خود را بابت این ویژگی ها سرزنش می کند.
اخیرا حتی از بینی اش راضی نیست و در نظر دارد در اولین فرصت که پول بدست آورد ان را عمل کند.
او مدت زمان زیادی طی روز به ظاهر و چهره و هیکل خود فکر میکرد و برنامه بلند مدتی برای تغییر ظاهر خود در نظر داشت.
از گرفتن فلان رژیم چینی گرفته تا لیزر پوست و… . علاوه بر این مدام از دوستان و اعضای خانواده درمورد ظاهرش می پرسید و اطمینان جویی میکرد که آیا من خوشگلم؟
بارها همه آن ها به او گفته بودند بله، زیبایی، چشم های قشنگی داری، لبخندت زیباست و….
ولی او هیچوقت با این تعاریف دل گرم نمیشد؛ نهایتا دو سه روز دلش با آنها خوش بود ولی با دیدن یک نفر زیباتر از خود دوباره زانوی غم بغل میگرفت که من زشتم،
دیگران محض دلخوشی من می گویند زیبا هستم ولی ته دلشان نظر دیگری دارند.
رفته رفته وقت بیشتری صرف آرایش و بررسی خود در آینه و همینطور جستجوی مدام در اینترنت دنبال بهترین ماسک های خانگی یا روش های افزایش قد میکرد.
از انجایی که موضوعی جز زیبایی و مقایسه با دیگران نداشت، دوستان وی از صحبت با وی کلافه شده و حتی گاهی این مشغولیت ذهنی او را مسخره می کردند.
یواش یواش این مسئله روی زندگی شخصی، کیفیت تحصیلی، روابط اجتماعی و حتی خواب وی اثر منفی می گذاشت.
بیش از قبل گوشه گیر شده بود.
از روابط عاطفی و حتی پذیرش خواستگار اجتناب می کرد چون باور داشت به اندازه کافی زیبا و دوست داشتنی نیست.
زمانی که برای درمان مراجعه کرده بود سه سال از این مسئله می گذشت.
آنچه باعث مشکلات ملینا شده بود نه اصل ظاهر وی بلکه ادراک وی از ظاهرش یعنی تصویر تن مسبب این مشکل روانشناختی بود.
مفهوم روانشناختی به اسم تصویر تن (Body Image) یعنی اینکه من ظاهرم را چطور میبینم و چگونه ظاهر خودم را در مقایسه با ظاهر دیگران قضاوت میکنم.
چه نگرشی به قد، وزن و چهره خودم و دیگران دارم. این دیدگاه درمورد ظاهر، طبق استانداردهایی هست که جامعه برای ما تعریف کرده است.
طبیعتاً در هر فرهنگی استانداردها و ملاک های متفاوتی برای زیبایی وجود دارد.
بنابراین، برخلاف تصور هیچ زیبایی مطلقی وجود ندارد، بلکه طی زمان و از فرهنگی به فرهنگ دیگر این ملاکها متغیر است.
پس آنچه در ذهن هر کدام از ما به عنوان زیبایی تعریف میشود، استاندارد القایی فرهنگ است.
نه زیبایی مطلق. ولی آنچه باعث میشود خود را زیبا یا زشت بدانیم تصویر تنی است که بر اساس این ملاک ها از خود داریم.
این تصویر تن میتواند مثبت بوده و فرد خود را به اندازه کافی خوب، زیبا، خوش اندام و خوش قد ببیند یا میتواند منفی باشد.
فردی با تصویر تن منفی (Negative Body Image) دچار احساس خجالت و اعتماد به نفس کم است.
ممکن است حتی انزوا طلب بوده و تمایل کمتری برای حضور در جامعه داشته باشد.
این فرد مدام خود را با دیگران مقایسه کرده و تقریباً هر بار در این مقایسه خود را شکست خورده میبیند.
هر چقدر وی زیبایی را بیشتر ملاک ارزشمندی به حساب آورد.
آسیب بیشتری متوجه اوست. چنین افرادی برای بدست آوردن ظاهر مطلوب و به عبارتی احساس ارزشمندی ممکن است.
دست به تصمیم های خطرناکی مثل ورزش سنگین و رژیم لاغری سخت و عمل های جراحی زیبایی بزنند، ولی متاسفانه چون همچنان تصویر تن، منفی است عموماً باز هم ناراضی هستند.
حتماً با افرادی برخورد داشتهاید که حتی بعد از عمل زیبایی از نتیجه کار و پزشک خود ناراضی بوده و میخواهند دوباره و سه باره عمل شوند.
یا دست به جراحی های متعدد روی اعضای مختلف بدن انجام میدهند ولی این عطش زیبایی و وسواس من هنوز زیبا نیستم آنها را رها نمیکند.
بلکه هزینه مادی و روانی بیشتری میپردازند.
برعکس کسانی که تصویر تن مثبتی(Positive Body Image) دارند، کمتر خود را مقایسه کرده و کمتر تحت تأثیر قضاوتهای دیگران درمورد ظاهرشان قرار میگیرند و به طور کلی با خود در صلح هستند.
چون اصولا ارزشمندی خود را در ظاهر نمیبینند.
مراجعی که در ابتدا معرفی شد، دچار تصویر تن منفی است و با هر بار مواجهه با مسائل زیبایی آشفته شده و الزاماً با تغییر ظاهر خود خوشحال تر نمیشود.
در اینجا منظور این نیست که به طور کلی فعالیت ها و تصمیمات در جهت ظاهر بهتر اشتباه و آسیبزاست.
بلکه مراد این است تا زمانی که فرد تصویر تن مثبتی از خود نداشته باشد، این نارضایتی ظاهری ادامه دارد.
اختلال بدریختانگاری بدن و اختلالات خوردن مانند کم اشتهایی عصبی، پراشتهایی عصبی، پرخوری در نتیجه تصویر تن منفی ایجاد شده و میتوانند شدیداً عملکرد فردی و اجتماعی را مختل کنند. در مقالات بعدی درمورد این اختلالات صحبت میشود.
تهیه و تنظیم: دکتر مریم کامی، روانشناس بالینی، رواندرمانگر بزرگسال کلینیک اعصاب و روان هیربد
Cash, T. F., & Smolak, L. (2011). <em>Body Image, Second Edition: A Handbook of Science, Practice, and Prevention</em>: Guilford Publications.
Wilhelm, S., Phillips, K. A., & Steketee, G. (2012). <em>Cognitive-Behavioral Therapy for Body Dysmorphic Disorder: A Treatment Manual</em>: Guilford Publications.