چیزهایی که فرد می بیند، می شنود، لمس می کند، می چشد و بو می کند را اطلاعات دست اول میگویند .

با ظهور زبان در بین انسانها آنها نوع دیگری از اطلاعات (اطلاعات دست دوم) پدید آمد و آنچه که امروز با آنها  روبرو هستیم، غالباً از این دسته اطلاعات هستند.
کمی به اطلاعاتی که روزانه دریافت می کنید، فکر کنید: آنچه والدین یا دوستان تان می گویند، چیزی که در مدرسه به شما آموزش داده می شود، آنچه که در تلویزیون مشاهده و یا در روزنامه ها و مجلات می بینید.
بدون شک می توان گفت که اغلب این اطلاعات که امروزه با آنها روبرو هستیم در حال ارائه اصول یا موضوعاتی هستند که از ما می خواهند با آنها هم عقیده شده و آنها را بپذیریم.

در زیر با مطالب کلینیک روانشناسی دکتر هیربد همراه باشید.

اما آیا پذیرش بی چون و چرای اطلاعاتی که دریافت می کنیم، از ما انسانی بی اراده و عاری از نیروی تفکر یا عقل سلیم نمی سازد؟

چنین فردی تسلیم محض محیط است و همواره بر اساس اصول دیگران و بر پایه خواست محیط زندگی می کند و قادر نیست تا از زندگی آنگونه که خودش می خواهد لذت ببرد. 

زندگی در جامعه پیچیده امروزی نیازمند تربیت کودکانی است که قادر باشند با تکیه بر تفکر و اندیشه بر مسائل پیرامون خویش چشم انداز روشنی کسب کنند و اطلاعات لازم را درمورد زندگی خویش جمع آوری و ترکیب کنند و با یک داوری خوب، آن ها را ارزیابی و تحلیل کنند. 

مهارت تفکر انتقادی این امکان را برای ما فراهم می آورد که با دریافت اطلاعات و دیدگاه های موجود راجع به مسائل مختلف، صرف نظر از سوگیری های شخصی یا باورها و ارزش های نادرست احتمالی مان، بتوانیم بهترین نتیجه را استنباط کرده و بر اساس آن عمل نماییم.

مهارت تفکر انتقادی

در دنیا امروز تفکر نقادانه دیگر مفهوم ناآشنایی نیست.

مردم همه جا در مورد آن حرف می‌زنند، از دانشگاه گرفته تا محل کار، از جوامع پیشرفته گرفته تا فرقه‌های کوچک.

اهمیت تفکر انتقادی امروزه بیشتر از هر زمان دیگری مورد بررسی قرار گرفته است.

نقادانه فکر کردن، خِرد جدیدی در دنیای مدرن است که می‌تواند توانایی فرد را در آنالیز کردن مسائل روزمره منعکس کرده و منتهی به تصمیم گیری درست شود. عصر ارتباطات تفکر انتقادی را هم مهم تر و هم سخت تراز قبل کرده است.

بیشتر بدانیم
مهارت تصمیم گیری و حل مساله

اما این مهارت، پایه و اساس جوامع شهری آگاه محسوب می شود و باید پرورش داده شود. زمان آن رسیده است تا به مفاهیم پایه ای برگردیم.

تفکر انتقادی چیست؟

مهارت تفکر انتقادی

تفکر انتقادی عبارت است از توانایی تفکر مستقل و تأملی، و فکر کردن به شیوه ای روشن و منطقی.

فردی که از مهارت تفکر انتقادی برخوردار است قادر خواهد بود تا:

*پیوندهای منطقی بین ایده های مختلف را درک کند؛

*استدلال های مختلف را شناسایی، سازماندهی و ارزیابی نماید؛

*ناهمسانی ها و اشتباهات معمول در استدلال ها را کشف کند؛

*مشکلات را به طور سیستمیک حل کند؛

*تناسب و اهمیت ایده ها را دریابد؛

*روی توجه و دلائل منطقی باورها و ارزش های شخصی اش تأمل کند.

*بدون نشخوار فکری، مشکلات را تحلیل و راهکاری برای آن در نظر می گیرد

 

آیا میتوان تفکر انتقادی را پرورش داد؟

تفکر انتقادی یک مهارت است که با تمرین قابل ارتقا می باشد.

هفت قاعده برای مهارت تفکر انتقادی وجود دارد:

  • همواره سطح بهینه ای از شک گرایی داشته باشید – شک گرایی در قالب یک نگرش بدین معنا است که فرد معتقد باشد که هر ایده جدیدی که به وی ارائه می شود اشتباه است تا زمانی که شواهد مستدل و معقولی برای صحت آن فراهم آید.
  • به دنبال داده های محکم و بنیادی باشید، نه فرضیات.اگر فردی سعی داشته باشد ایده ای را بدون پشتوانه ای از داده های عینی و باورکردنی به شما ارائه دهد، نباید آن را بپذیرید مگر اینکه این قبیل داده ها وجود داشته باشند.
  • تا زمانی که داده و اطلاعات کافی در دسترس ندارید، هیچ نتیجه ای نگیرید – نتیجه گیری یا اظهارنظر راجع به چیزی که اطلاع کافی در آن زمینه ندارید هم خودتان را گمراه می کند و هم دیگران را نسبت به ایده ها و استدلال های شما نامطمئن می سازد.
  • در جستجوی فرض ها و اصلاح آن ها باشید – قبل از پذیرش هر استدلالی، باید به دنبال کشف فرض های زیربنایی آن باشید تا آن ها را از نظر اعتبار و موثق بودن بررسی کنید.
  • از موقعیت هایی که ممکن است نتیجه شما را غلط از آب درآید، غافل نشوید – هرگاه می پذیرید که چیزی درست است، حتما از طریق جست و جوی افرادی که با آن موافق نیستند، تفکر خود را به چالش بکشانید.
  • تلاش کنید تا بر سوگیری های شخصی تان غلبه نمایید – اطلاعات را با دیدگاهی بی طرفانه و بر پایه ارزش داده ای که به شما می دهند، دریافت کنید و دنیای درونی خودتان را وارد آن ها نسازید.
بیشتر بدانیم
آزمون روانشناختی نگرش منفی به مشکل

 

این تمرین ساده را امتحان کنید تا بتوانید به صورت انتقادی فکر کنید.

به چیزی فکر کنید که شخصی به تازگی به شما گفته است. سپس از خود، سوالات زیر را بپرسید:

  • چه کسی این مطلب را گفت؟
  • کسی که او را می‌شناسید؟ شخصی در جایگاه قدرت و اختیار بالا؟ اهمیت دارد که جه شخصی این مطلب را گفته است؟
  • آنها چه چیزی گفتند؟
  • آنها حقیقت را گفتند یا نظراتی دادند؟ آیا آنها تمام حقایق را گفتند؟ آیا آنها چیزی را جا انداختند و نگفتند؟
  • این مطلب را کجا گفتند؟
  • در محفل عمومی بیان کردند یا محفل خصوصی؟ آیا اشخاص دیگر نیز شانسی داشتند تا جواب خود را به عنوان پاسخ جایگزین مطرح کنند؟
  • چه زمانی این مطلب را گفتند؟
  • قبل، در حین یا بعد از رویداد مهمی بوده است؟ اصلا زمان آن مهم بوده؟
  • چرا آنها این مطلب را گفتند؟
  • آیا آنها دلایل این اظهار نظر خود را توضیح دادند؟
  • آنها چگونه و با چه حالتی اظهار نظر کردند؟
  • آنها شاد، عصبانی، خشمگین یا غیر عادی بودند؟ این مطلب را نوشتند یا گفتند؟ متوجه شدید چه مطلبی پرسیده شد؟
  • چه اهدافی را دنبال می کنید؟

 

5/5 - (1 امتیاز)

آزمون های روانشناختی

آخرین مقالات سایت