زخم و کبودی روی جسم دیده میشود، اما زخمهای کودک آزاری عاطفی همیشه قابل مشاهده نیستند.
اگرچه ممکن است کودک آزاری عاطفی با شکستگی استخوان یا ضربه مغزی در بیمارستان همراه نباشد، اما اثرات سوء استفاده عاطفی میتواند مضر و طولانی مدت باشد.
برای آشنایی بیشتر با علادم، نمونهها، عواقب و درمان کودک آزاری عاطفی در ادامه مطلب با کلینیک اعصاب و روان هیربد همراه باشید.
طبق گزارشی که توسط اداره کودکان، جوانان و خانوادهها تهیه شده است، 2.3٪ از کودکان در ایالات متحده سوء رفتار روانی یا عاطفی را در سال 2017 تجربه کرده اند.
این تخمین احتمالاً کم است، چراکه تشخیص کودک آزاری عاطفی نسبت به سایر موارد کودک آزاری دشوارتر است.
در ادامه اطلاعاتی وجود دارد که باید در مورد عواقب کودک آزاری عاطفی و همچنین علائمیکه باید جستجو کنید بدانید.
چگونه کودکی را که از نظر احساسی مورد آزار قرار میگیرد، شناسایی کنیم؟
خبرنگاران مأمور افرادی هستند که از طریق شغل خود با کودکان روبرو میشوند، از جمله پرستاران روزانه کودکان، مربیان، پرسنل حقوقی و انتظامی و پرسنل پزشکی.
این خبرنگاران به همان اندازه که سوء استفاده فیزیکی یا جنسی یا بی توجهی را گزارش میدهند، وظیفه دارند که سوء استفاده عاطفی مشکوک را نیز گزارش دهند.
با این حال، تشخیص کودک آزاری عاطفی دشوارتر است، چراکه به طور معمول در محدوده خانه (محل اقامت) کودک اتفاق میافتد و ممکن است علائم ظاهری و آشکاری از وقوع سوء استفاده وجود نداشته باشد.
بعضی اوقات، رفتار کودک نشان دهنده وجود مشکلاتی در خانه است.
رفتار نامناسب (یا بسیار نابالغ یا کمی بیش از حد بالغ برای سن کودک) همچنین تغییرات چشمگیر رفتاری میتواند نشانه سوء استفاده باشد.
به عنوان مثال، كودكی كه قبلاً كمی منزوی بوده و به دنبال جلب توجه نبوده، ناگهان ممكن است به به بزرگسالان خوشرفتار چسبیده و یا به اجبار از آنها طلب محبت کند.
علائم احتمالی هشدار سوء استفاده عاطفی
کودکی که مورد آزار عاطفی قرار میگیرد، ممکن است رفتاری را نشان دهد که میتواند نشانه سوء استفاده باشد، از جمله:
- اضطراب
- تلاش برای جلوگیری از شرایط خاص (علاقه به داشتن فعالیتی خارج از محیط آزاردهنده یا خانه شخص دیگری)
- تضعیف وضعیت درسی در مدرسه
- تأخیر در رشد عاطفی
- افسردگی
- تمایل به آسیب رساندن به خود یا افراد دیگر از روی عمد
- ناامیدانه به دنبال محبت از بزرگسالان دیگر بودن
- رگرسیون رشد (به عنوان مثال خیس کردن رختخواب یا شروع به کثیف کردن رختخواب یا لباس پس از تسلط قبلی بر کنترل مثانه و روده)
- شکایت مکرر از سردرد، معده درد، یا سایر علائم جسمی بدون علت مشخص
- از دست دادن علاقه به فعالیتهای اجتماعی یا سایر علایق
- عزت نفس پایین
ممکن است تصور کنید که کودکی که به هیچ وجه مورد آزار و اذیت قرار میگیرد، به بزرگسالی که از او آزار میکند وابسته نخواهد بود، اما این موضوع همیشه صادق نیست.
کودکان اغلب به والدین یا سرپرستی که از آنها سوء استفاده میکند وفادار میمانند زیرا از اتفاقاتی که در صورت افشای سوء استفاده خواهد افتاد، میترسند.
کودکی که مورد آزار و اذیت احساسی قرار میگیرد ممکن است تصور کند که عدم بیان این موضوع یا انکار مسائل موجود یک روش عادی زندگی است.
آنها ممکن است در مورد آزار و شکنجه به کسی چیزی نگویند، چراکه درک نمیکنند که این رفتار تحت چارچوب خانوادگی رفتاری “عادی” نیست.
نشانههایی از افرادی که مرتکب کودک آزاری عاطفی میشوند
در پرستاران بزرگسال نیز علائمیوجود دارد که ممکن است نشان دهد آنها از کودک سوء استفاده میکنند.
کوچک شمردن کودک در جمع، اعتراف آشکار به دوست نداشتن یا نفرت از کودک، اعمال مجازاتهای شدید، انتظارات غیرواقعی و دور بودن یا بی تفاوت بودن از نظر عاطفی، نشانههایی رفتارهای سوء استفاده از نظر عاطفی است.
برخی از افرادی که کودکان را آزار میدهند، سابقه خشونت و پرخاشگری دارند و یا دارای اختلالات مصرف مواد هستند.
اگر فکر میکنید کودکی از لحاظ روحی مورد آزار قرار گرفته است، تصور نکنید که این آزار توسط والدین کودک انجام شده است.
در حالی که کودک ممکن است توسط یک مراقب یا یکی از اعضای خانواده یا دوستان خانوادگی مورد آزار و اذیت قرار گیرد، هر شخصی که نزدیک کودک است میتواند کودک آزاری کند.
نمونههایی از کودک آزاری عاطفی
کودک آزاری عاطفی میتواند اشکال مختلفی داشته باشد.
این اشکال از توهین یا تحقیر کردن با کلمات یا رفتارها گرفته تا بی تفاوتی کامل که باعث محرومیت عاطفی کودک میشود را میتواند شامل شود.
کودک آزاری عاطفی میتواند همراه با آزار جسمی یا جنسی یا بی تفاوتی باشد.
یک مراقب که از نظر عاطفی کودکی را آزار میدهد، اغلب از سلاح کلمات استفاده میکند، اما رفتارهایش نیز میتواند توهین آمیز باشد و گاهی اوقات، این انجام ندادن کاری (بی تفاوتی) به معنی کودک آزاری است.
وقتی والدین یا پرستاران به کودک محبت نشان نمیدهند و باعث نمیشوند احساس مقبولیت، امنیت و شایستگی داشته باشند، این حالت به معنای محرومیتی عاطفی است.
آنها همچنین ممکن است از محبت جسمی یا لمس محبت آمیز که برای رشد عاطفی کودک ضروری هستند خودداری کنند.
هر فرد بالغی در زندگی کودک میتواند از نظر احساسی او را آزار دهد و این آزار اشکال مختلفی داشته باشد. مثلاً:
- پرستار کودک دائماً روی بچهها داد بزند یا آنها را تهدید کند.
- کودک در خانه در معرض خشونت خانگی قرار گیرد.
- پدربزرگ و مادربزرگ موقع دیدار با کودکان از تعامل با آنها امتناع ورزند و در عوض تلویزیون تماشا کنند.
- والدینی که دچار اختلال در مصرف الکل هستند هنگام مست شدن عصبانی شوند و تمام شب را داد و فریاد کنند.
- والدین یا مادر ناتنی بگوید که آرزو میکرد آن کودک وجود نداشته باشد.
- معلمیوقتی که کودک برای بلند خواندن تلاش میکند، جلوی دوستانش او را مسخره کند.
- پس از طلاق، یکی از والدین از فرزندان خود بخواهد که در مورد والدین دیگر به قاضی دروغ بگویند تا اطمینان حاصل کنند که حضانت کامل را بدست میآورند.
پیامدهای کودک آزاری عاطفی و محرومیت
عواقب سوء استفاده از کودک به هر شکلی میتواند تخریب کننده باشد و تا بزرگسالی ادامه یابد.
کودک اغلب فکر میکند که آن افراد مسئول آزار و اذیت او هستند و این بدان معناست که مورد بی مهری قرار گرفتهاند و کسی آنها را نمیخواهد.
چهار اثر عمده کودک آزاری و محرومیت عاطفی در درازمدت عبارتند از:
- مسائل و عواقب ناشی از این احساسات: سوء استفاده عاطفی میتواند توانایی کودک در ایجاد و حفظ دلبستگیهای سالم را مختل کند. مسائل دلبستگی در اوایل کودکی با پیوندهای ناامن در بزرگسالی مرتبط است. کودکان همچنین ممکن است در معرض خطر ایجاد روابط ضعیف با همسالان، مشکل در صمیمیت، مشکل در حل تعارض و پرخاشگری رابطه ای باشند.
- مشکلات رفتاری و اجتماعی: سوء استفاده عاطفی در دوران کودکی با بزهکاری و رفتار پرخاشگرانه جنسی در بزرگسالان جوان مرتبط است.
- تکرار چرخه سوء استفاده: بدون مداخله مناسب، افرادی که در دوران کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند، بیشتر از افرادی که نگرفته اند، کودکان خود را مورد آزار قرار میدهند
- خودکشی و بیماری روانی: نوجوانانی که در کودکی سوء استفاده عاطفی را تجربه کرده اند به احتمال زیاد حداقل یک بیماری روانی مانند افسردگی و اضطراب را دارند که میتواند تا بزرگسالی نیز ادامه یابد. همچنین افرادی که سابقه کودک آزاری عاطفی دارند در معرض خطر بیشتری برای اقدام به خودکشی هستند.
با این حال، همه کسانی که سابقه کودک آزاری عاطفی دارند، جای زخمهای مادام العمر را تجربه نمیکنند.
مدت، شدت و سن شروع تجربه کودک آزاری از عوامل مؤثر در این زمینه هستند.
مردانی که قبل از 12 سالگی کودک آزاری را تجربه کرده اند، نسبت به همسالانی که مورد آزار و اذیت قرار نگرفتهاند، احتمال بروز مشکلات رفتاری بیشتری دارند.
اگر سوء استفاده از سنین کم شروع شده باشد، احتمال دستگیری از جرم یا بزهکاری جدی نیز در این افراد وجود دارد.
کودک آزاری عاطفی فقط بر افراد و خانوادهها تأثیر منفی نمیگذارد.
این اختلال جامعه را نیز به کلی متشنج میکند.
عواقب کودک آزاری، سیستمهای مراقبت اجتماعی و سلامت را تخریب میکند و به دلیل افزایش افت تحصیلی، جرم و نیاز بیشتر به خدمات سلامتی روانی هزینهها را بالا میبرد.
برخی از عوامل حمایت کننده، مانند داشتن رابطه مثبت با بزرگسالان دیگر از جمله والدین، پدربزرگ و مادربزرگ یا حمایت از معلم یا مربی میتوانند برخی از تأثیرات منفی کودک آزاری عاطفی را از بین ببرند.
درمان کودک آزاری عاطفی
اگر با کودکی بدرفتاری میشود، اولین اقدام اطمینان از ایمنی کودک است.
سپس، درمان مناسب میتواند آغاز شود.
همچنین فرد مرتکب کودک آزاری ممکن است به درمان احتیاج داشته باشد، خصوصاً اگر والدین باشد.
نمونههایی از درمان میتواند شامل درمان فردی، کلاسهای والدین و خدمات اجتماعی باشد.
کسانی که کودک آزاری عاطفی را تجربه کرده اند میتوانند از درمان با یک متخصص بهداشت روان مجاز استفاده کنند.
وقتی که آنها آنچه را که از نظر احساسی پشت سر گذاشته اند پردازش کردند، میتوانند سازوکارهای مقابله ای سالم، مهارتهای اجتماعی و حل تعارض را بیاموزند.
کلام آخر
اگر مشکوک هستید که کودکی مورد آزار عاطفی قرار میگیرد، آن را به پلیس گزارش دهید.
کودکی که ممکن است مورد آزار قرار بگیرد، باید توسط خدمات اجتماعی ارزیابی شود.
اگر والدین هستید و فکر میکنید فرزند شما توسط شخص دیگری مورد کودک آزاری عاطفی قرار گرفته (مانند معلم، پرستار یا مربی) اقدامات لازم را برای مداخله انجام دهید.
برای حفظ امنیت فرزندتان ممکن است نیاز به کمک حرفه ای داشته باشید.
اگر کودک خود را آزار عاطفی دادهاید، یا اگر شریک زندگی دارید که از نظر روحی مورد آزار قرار گرفته، هم برای سلامت روح و روان هر دوی شما و هم برای فرزندتان مهم است که از روانشناس کمک بخواهید. مراجعه به یک درمانگر و استفاده از خدمات روان درمانی میتواند برای شما و خانوادهتان مفید باشد.
منبع: verywellmind