اکثر افراد سطح طبیعی اضطراب را تحمل می کنند و به ادامه کارهای خود می رسند ولی اضطراب بیمارگون و مشکل زا مانع از ادامه کار است و می تواند در دراز مدت فرد را فلج کند. در حالی که اضطراب طبیعی و شایع است ، می تواند ناسازگار شود. بنابراین ، چه زمانی اضطراب طبیعی است و چه زمانی اختلال اضطرابی؟ در این مقاله ضمن تمرکز بر تفاوت این دو نوع اضطراب، یکی از وجوه اصلی این تفاوت، یعنی خطاهای شناختی، بررسی شده است. این خطاها به شکل بیشتر و شدیدتری در اضطراب بیمارگون وجود دارد و باعث ماندگاری آن می شود. در حالی که در اضطراب طبیعی کمتر اتفاق می افتد. در ادامه با کلینیک اعصاب و روان هیربد همراه باشید.
اضطراب یک تجربه طبیعی انسان است که می تواند با یک احساس دلهره عمومی و ناخوشایند همراه باشد. در واقع، این می تواند یک پاسخ بالقوه مفید در پیش بینی شرایط خطرناک تلقی شود. علائم جسمی اضطراب ناشی از پاسخ سیستم عصبی خودکار است. هنگامی که مضطرب هستید ، ممکن است بی قرار باشید و واکنش های بدنی مانند سردرد ، تعریق ، تپش قلب ، گرفتگی قفسه سینه و ناراحتی معده را تجربه کنید. این متفاوت از ترس است اما مربوط به ترس نیز می شود ، که یک واکنش طبیعی در برابر یک خطر واضح و موجود است.
اضطراب می تواند طبیعی و مفید باشد
تعداد بی شماری از تجربیات انسانی وجود دارد که باعث اضطراب طبیعی می شود. زندگی، تجربه “اولین” های ایجاد کننده اضطراب مانند اولین قرار ملاقات ، اولین روز مدرسه ، اولین بار خارج از خانه را به ما ارائه می دهد. ( مزایا و جنبه های مثبت اضطراب و استرس در زندگی )
همانطور که در طول زندگی سفر می کنیم ، بسیاری از وقایع مهم ، خوب و بد نیز وجود دارد که باعث اضطراب های مختلفی می شوند. این رویدادها می تواند مواردی مانند ، شرکت در امتحان مدرسه ، ازدواج ، والدین شدن ، طلاق ، تغییر شغل ، کنار آمدن با بیماری و موارد دیگر را شامل شود. ناراحتی که اضطراب به همراه می آورد طبیعی و حتی مفید محسوب می شود.
به عنوان مثال اضطراب در مورد امتحان آینده ممکن است باعث شود شما بیشتر برای آماده شدن برای آزمون تلاش کنید. اضطرابی که هنگام عبور از یک پارکینگ تاریک و خلوت به سمت اتومبیل خود احساس می کنید باعث هوشیاری و آگاهی از محیط اطراف می شود.
اضطراب نیز می تواند یک مشکل باشد
گرچه کاملاً واضح است که اضطراب طبیعی و حتی مفید است ، اما برای بسیاری از افراد این مسئله به یک مشکل تبدیل می شود. تفاوت اصلی بین اضطراب طبیعی و اضطراب مشکل زا بین منبع و شدت تجربه است. اضطراب طبیعی متناوب است و بر اساس برخی از وقایع یا موقعیت ها انتظار می رود.
از طرف دیگر ، اضطراب مشکل زا، مزمن و غیر منطقی است و بسیاری از عملکردهای زندگی را مختل می کند. رفتار اجتنابی، نگرانی بی وقفه و تمرکز و مشکلات حافظه ممکن است از اضطراب مشکل زا ناشی شود. این علائم ممکن است آنقدر شدید باشد که باعث مشکلات خانوادگی ، شغلی و اجتماعی شود.
مؤلفه های اضطراب مشكل زا شامل پاسخهای جسمی به اضطراب (مانند تپش قلب و ناراحتی معده)، افكار تحریف شده كه منبع نگرانی بیش از حد می شوند و تغییرات رفتاری كه بر روش معمول زندگی فرد و تعامل با دیگران تأثیر می گذارد. اضطراب مشكل زا ممکن است منجر به اختلال اضطراب فراگیر یا یک اختلال اضطرابی دیگر شود.
به عنوان مثال، مطابق راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ، چاپ پنجم (DSM-5) منتشر شده توسط انجمن روانپزشکی آمریکا، اختلال اضطراب فراگیر (GAD) به معنای “وجود اضطراب و نگرانی بیش از حد در مورد موضوعات ، رویدادها یا فعالیتهای مختلف” تعریف است. با علائم جسمی و شناختی اضطراب، مانند تپش قلب، مشکل در تنفس، حواسپرتی، مشکل در تمرکز و… .
تحریف های شناختی رایج در اضطراب مشکل زا
تحریف های شناختی روش های منظمی است که افراد اطلاعات را از محیط دریافت و تحریف می کنند. این تعصبات فکری غالباً الگوهای فکری منفی را تقویت می کنند و می توانند منجر به افزایش اضطراب و مشکل در کنترل استرس روزمره شوند. اکثر مردم حداقل از تعداد معدودی از این موارد به طور منظم استفاده می کنند و آنها مرکز اصلی درمان شناختی-رفتاری برای اختلال اضطراب عمومی (GAD) هستند. در زیر لیستی از تحریفات اصلی مربوط به GAD با یک مثال وجود دارد. در حالت ایده آل، می توان از این لیست به عنوان راهی برای شناسایی تحریف های شناختی خود و به چالش کشیدن آنها با در نظر گرفتن اطلاعات واقع بینانه و منطقی تر استفاده کرد.
فاجعه سازی: این که وقتی نگران مسئله ای هستید، به میزان شدیدتری از عواقب آن بترسید، به شکلی که گویی یک فاجعه رخ داده است. مثال: اعتقاد به اینكه اگر در یك مسابقه موفق نشوید ، معلم كاملاً احترام شما را از دست خواهد داد ، شما از دانشگاه فارغ التحصیل نخواهید شد ، بنابراین هرگز شغل پردرآمد پیدا نخواهید كرد و در نهایت از زندگی ناراضی خواهید بود و بدبخت خواهید شد.
استنباط دلبخواهی: قضاوت، بدون اطلاعات پشتیبان. مثال: بدون هیچ اطلاعات واقعی و مستندی، اعتقاد داشته باشید به اینكه هیچکس شما را دوست ندارد.
شخصی سازی: وقتی شخصی واقعیت خارجی را به خودش نسبت می دهد در حالی که در واقع هیچ رابطه علیتی وجود ندارد. مثال: اگر یک دفتردار با شما بی ادبانه رفتار می کند، شما معتقد باشید که حتماً توضیح معقولی برای رفتار شخص وجود دارد، ولی لابد شما کاری کرده اید که باعث بی ادبی وی شود. به عبارتی خود را مقصر اتفاقات بدانید در حالی که ربطی به شما ندارند.
انتزاع انتخابی: وقتی شخصی براساس برخی اطلاعات قضاوت می کند اما اطلاعات دیگر را نادیده می گیرد. مثال: شخصی در مهمانی شرکت می کند و بر نگاه های ناخوشایند و تلخ متمرکز می شود ولی ساعت ها لبخندی که افراد مختلف به وی زدند را نادیده می گیرد.
تعمیم بیش از حد: ایجاد قانون کلی بر اساس چند اتفاق محدود. مثال: اعتقاد بر این است که اگر یک رویداد سخنرانی عمومی بد پیش برود، از این به بعد همه سخنرانی ها بد پیش خواهد رفت.
تفکر دوگانه: دسته بندی موارد به یکی از دو حالت افراطی. مثال: اعتقاد به این که افراد یا در موقعیت های اجتماعی عالی یا وحشتناک هستند، بدون اینکه منطقه بزرگ خاکستری بین این دو حالت را تشخیص دهند.
برچسب زدن: چسباندن برچسب به خود پس از یک تجربه منفی مثال: احساس بی دست و پا بودن در یک مهمانی منجر به این نتیجه می شود: “من یک فرد بی دست و پا هستم.”
چه زمانی با پزشک خود صحبت کنید
اگر فکر می کنید اضطراب شما مشکلی ایجاد می کند ، مهم است که با پزشک خود صحبت کنید. از آنجا که زنان علائم اضطراب را بیشتر از مردان تجربه می کنند ، اکنون متخصصان توصیه می کنند که تمام زنان و دختران 13 ساله و بالاتر از نظر اختلالات اضطرابی در معاینات روتین سلامت مورد بررسی قرار گیرند.
اضطراب بیش از حد می تواند به دلیل تعدادی از شرایط پزشکی و روانی ایجاد شود. همچنین اضطراب مشکل زا در انواع بیماری های جسمی ، مانند بیماری های قلبی ، معده و درد وجود دارد. اما، بهترین دلیل برای صحبت با پزشک این است که اضطراب قابل کنترل باشد و با درمان بتوان از عوارض آن جلوگیری کرد.
منبع: verywellmind.com
