- کاربرد مهارت برنامه ریزی در امتحانات و یادگیری
- آیینه برنامه ریزی درفصل امتحانات
- فصل امتحانات
- اضطراب امتحان
- علل اضطراب امتحان
- واژه شناسی آموزشی
- مهارتهای مطالعه و یادگیری
- نکات مهم برای بهبود مطالعه
- آرامش و تمرکز
- شرکت آمریکایی
- تجربه روس ها
- نکات کاربردی برای امتحانات
- نکته طلایی
- مهارت ها و تمرینات یادگیری
- مدیریت زمان و تکثیر آن
- واژههای کلیدی در تکثیر زمان
- مهارت های تکثیر زمان
برنامه ریزی و زمان شناسی از مسائل عمده زندگی خصوصا در هزاره سوّم است. امروزه محدوده عمر کوتاه است و استفاده از سرمایه عمر مستلزم افق شناسی است لذا باید با افقهای (دور، روشن و باز) آشنا شد.
همچنین در این فصل با مهارت برنامه ریزی در امتحانات و یادگیری همچنین مدیریت زمان، استفاده از انواع حافظهها و سارقان زمان، و مقولههایی همچون تصمیم گیری، حل مساله، خلاقیت، تفکّر انتقادی و روابط موثر اجتماعی و انعطاف پذیری آشنا میشویم.
کاربرد مهارت برنامه ریزی در امتحانات و یادگیری
امتحانات را همه ما به خوبی میشناسیم با تمام وجود لمس و احساس کرده ایم و درباره آن کوله باری از خاطرات تلخ و شیرین به همراه داریم. با رسیدن فصل امتحانات گاه بذر نگرانی و دلهره و گاه ترسی پنهان و موهوم شکل میگیرد. این بخش میکوشد این ابعاد را بررسی کند و با ارائه پیشنهادهایی، عوامل بازدارنده و اخلالگر را به مرز صفر برساند، گر چه صحبت از تمام عناصر و زوایای این پدیده به مجموعه ای از مقالات نیاز دارد.
آیینه برنامه ریزی درفصل امتحانات
فایده اصلی کاربرد برنامه ریزی عبارت است از:
هدفمندی، برکت زمان، کاهش دغدغه، نتایج فراوان.
امروزه ضرورت برنامه ریزی، با عنایت به سرعت، اطلاعات، قدرت و تحولات انفجاری موجود، از آفتاب روشن تر است. اهمیت برنامه ریزی آنقدر روشن و بدیهی است که بی نیاز از تاکید به نظر میرسد. این اصل در تمام مراحل حیات آدمی و در همه امور جاری لازم الاجراست.
فصل امتحانات
فصل آزمون ها، از محسوس ترین زمانها جهت بکارگیری یک برنامه ریزی منسجم و مجدانه بشمار میآید. چون برنامه ریزی روش نظامدار انجام امور است و بدون بکارگیری آن، اهداف حاصل نمیگردند. در حالت فقدان برنامه، به روزمرگی دچار خواهیم شد و با انجام مطالعات پراکنده انگیزههای خود را ضعیف میسازیم که محصول آن اضطرابها و نگرانیهاست.
به منظور ورود به قلمرو جادویی و شگفت انگیز برنامه ریزی در فصل امتحانات و ارزشیابی، ابتدا باید تمام افکار محدود کننده را از خود برانید و به یک موجودمعنوی تبدیل شوید، موجودی که در قلمرو درونیاش محدودیتی ندارد. در این حالت به سطح جدیدی از معرفت درونی میرسید که با شما نجوا میکند: “من میتوانم در این لحظه چنین کاری را به خوبی انجام دهم”. جالب این که با چنین باوری تمام کمکهای مورد نیاز را دریافت خواهید کرد. اگر بخواهیم ذهن را در جایگاهی قرار دهیم که معجزه بیافریند، باید همه چیز را به برنامه و توکّل درآمیزیم.
اضطراب امتحان
واژه اضطراب امتحان که از ترکیب کلمههای اضطراب و امتحان تشکیل شده، نوعی حالت هیجانی ناخوشایند و مبهم است که با پریشانی، وحشت، هراس، تپش قلب، تعریق، سردرد و بیقراری، تکرّر ادرار و تشویش همراه است. آن چه این حالات را از هراس یا ترس شدید جدا میکند این است که منبع اضطراب معمولا به طور دقیق شناخته شده نیست، اما در ترس شدید اغلب علت هراس برای ما شناخته شده است.
می توانید با انجام آزمون روانشناختی اضطراب امتحان دریابید که عدم موفقیت در امتحانات شما ممکن است به دلیل اضطراب ناشی از امتحان باشد، نه اختلالات یادگیری.
علل اضطراب امتحان
به عقیده صاحب نظران سه دسته عوامل در اضطراب دخالت دارند:
عوامل فردی وشخصیتی، عوامل اجتماعی، عوامل آموزشی.
١. عوامل فردی و شخصیتی:
تعدادی از این عوامل عبارتند از:
١- ١. بین اضطراب امتحان و اضطراب عمومی که یک خصیصه و صفت شخصیتی است و میزان آن در افراد مختلف متفاوت است رابطه وجود دارد. یعنی گاه فرد مضطرب علاوه بر شرایط امتحان در شرایط رانندگی و سخنرانی و گفت و گو نیز اضطراب دارد.
برای حل مشکل موارد زیر پیشنهاد میگردد:
الف) مطالعه و پرسش از خود. (برای یادگیری بهتر)
ب) تصور سخنرانی خود برای دیگران (قبل از انجام سخنرانی).
ج) نوشیدن آب قبل از سخنرانی و یا امتحان جهت کاهش تنش.
٢- ١. اعتماد به نفس ارزش و اعتباری درونی است که یک فرد در زمینههای مختلف زندگی، تحصیلی، اجتماعی، جسمانی و هوش برای خود قائل است. افرادی دارای اعتماد به نفس بالا برای برخورد شایسته با امتحان و مشکلات توانایی زیادی دارند.
٣- ١. هوش وتوانایی ذهنی و شناختی در رفتارها، فعالیتها و اندیشهها و عواطف تأثیر بسیار دارد.
ساراسون و همکارانش نشان داده اند که بین هوش و اضطراب امتحان رابطه مستقیم وجود دارد. بر این اساس، افراد با سطوح هوشی مختلف از نظر تجربه اضطراب امتحان متفاوتند، یعنی افراد دارای بهره هوشیمتوسط، در مقایسه با افراد دارای بهره هوشی بالا و پایین، از اضطراب ناتوان کننده ای رنج میبرند. البته این مسئله با مشاوره قابل تعدیل است.
۴- ١. گاهی افرادی که از اضطراب امتحانات رنج میبرند، افکارمنفی و اغلب غیر واقعی از خود دارند، خود را فردی شایسته نمیدانند و به شدت از شکست میترسند. این افراد باید نقاط مثبت خویش را فهرست کنند و نقاط قوت خویش را پیش رو بگذارند تا بدانند خداوند هیچ موجود بی استعدادی نیافریده است. گاهی اوقات این افکار منفی می تواند بسیار تکرار شونده باشند، به طوری که تمرکز شما را کاهش می دهد.
به نظر میرسد افراد نسبتا خوش بین نه خوش خیال در زندگی و تحصیلات خود موفقیت بیش تری کسب میکنند. هنگامی که شخص امتحان میدهد، داشتن احساس و تفکر مثبت و خوش بینانه میتواند موجب کامیابی اش شود. در واقع این اضطراب نیست که به طور مستقیم به ضعف عملکرد و نمره پایین فرد در آزمون میانجامد، بلکه سبب اصلی شکست، افکارنامربوطی است که اضطراب به ارمغان میآورد.
۵- ١. هر آزمونی آمادگی ویژه میطلبد. آمادگی برای بعضی از آزمونها به ساعت و برای بعضی به روز است. گاه اضطراب امتحان در عدم توازن زمان تخصیصی ما و زمان لازم برای کسب آمادگی ریشه دارد. هر اندازه میزان آمادگی پایین باشد، اضطراب شدیدتر خواهد بود.
بسیاری از افراد هنگام امتحانات و در زمانی که باید سراغ کتاب بروند، از آن میگریزند، چون اصولا انسان از قید و بند گریزان است. اینان باید توجه داشته باشند مطالعه درسی قید و بند نیست، پلکان صعود به بلندیها و رشد است. آدمی معمولا با وعده گذاری درونی و موکول کردن مطالعه به یک ساعت یا چند ساعت بعد و تردید در شروع، زمانها را از دست میدهد و دچار اضطراب فقرزمان میشود.
۶-١. برخی از صاحب نظران معتقدند بازدهی و عملکرد ضعیف افراد دارای اضطراب بالا، به میزان زیادی به کیفیت توجه وتمرکز آنان در خلال امتحان بستگی دارد. فرد مضطرب، به علت توجه به تشویش و نگرانی خود در هنگام امتحان به محتوای اصلی امتحان کم تر توجه میکند و این مسئله به عملکرد پایین وی میانجامد.
٢. عامل اجتماعی:
انتظارات و توقعات، چشم و هم چشمی ها و تشدید آن توسط مراکز آموزشی و جامعه و خانواده در این بخش میگنجد، برای نمونه به ذکر چند مورد بسنده میشود:
١- ٢. رقابت: مقصود رقابتهای ناسالم و بیماری ٢٠گرایی است که از جهت روانشناختی پیامدهایی زیانبار دارد.
٢- ٢. انتظارتحمیلی: عمدتا افراد حاشیه ای برای فرد دام گستر میشوند و آثار و تبعات روانشناختی به بار میآورند. انتظارهای تحمیلی، دانش آموز و دانشجو را در جلسه امتحان به مرحله قبض روح میرساند!
گاه به دلیل وجود اختلال اضطراب اجتماعی، فرد هنگام آزمون نتایج قابل قبولی را نمیگیرد. متخصصان بهداشت روان با بررسی آزمونهایی نظیر آزمون روانشناختی اضطراب اجتماعی این نوع اختلالات را در افراد مورد بررسی قرار می دهند
٣. عوامل آموزشی:
میزان شیوع اضطراب امتحانات در مقطع ابتدایی کمتر از راهنمایی و در راهنمایی عموما کمتر از دبیرستان است. ولی در کنکور به اوج میرسد. البته این اضطراب گاه در دانشگاه نیز اوج میگیرد، ولی شایع نیست و در سیستم آموزشی و تفاوتهای تدریس و آزمون ریشه دارد.
واژه شناسی آموزشی
امتحان به معنای “آزمودن، آزمون، آزمایش، آزمایش کردن، تجربه، تفحص، تجسس، تفتیش، جست وجو، نگریستن، تأمل کردن و اندیشیدن پایان کار و… “ است. امروزه یکی از انگیزههای مهم مطالعه، امتحان است؛ متأسفانه سهم ساعتی ما از مطالعه برای هر ایرانی دو دقیقه است. در بعضی از ملل جهان “ساعت “ ملاک مطالعه است. برای مثال ژاپنیها با داشتن روزنامهها و مجلات در تیراژ میلیونی و سطح مناسب چاپ، نشر، عرضه و فروش کتاب در صدر جدول ساعات مطالعه قرار دارند و مطالعه را در معنای صحیح آن “یعنی به دقت نگریستن در هر چیز برای درست تر واقف شدن به آن “ بکار میبرند، بعضی صاحب نظران معتقدند: مطالعه یعنی خواندن و بازخواندن یک قطعه، یادداشت برداشتن، مطالب را بررسی کردن و در اولویت و درجه اهمیّت لازم قرار دادن. گروهی دیگر میگویند: مطالعه و خواندن کتاب یا نوشته، کاری پویا و فعال است و منتج به یادگیری، یادسپاری و انتقال مجدد آموختهها میشود. البته با فرض هر تعریفی، روش مطالعه متفاوت خواهد بود.
مطالعه برای امتحان با همه انواع مطالعات تفاوت دارد و با تعریف آخر متناسب تر مینماید.
مهارتهای مطالعه و یادگیری
عمدتاً در زمان امتحانات برای بهبود و افزایش یادگیری، باید اصول زیر رعایت گردد:
١. مهارتهای پیش ازشروع مطالعه:
١ ١. تعیین هدف و انگیزه.
٢ ١. تعیین مدت لازم.
٣ ١. تعیین مقدار مطالعه.
۴ ١. انتخاب محیط مناسب.
۵ ١. اجتناب از اموری مانند پر بودن معده، اضطرابهای نابجا و تخیلات.
٢. مهارتهای هنگام مطالعه:
١ ٢. مطالعه فعال و جدی.
٢ ٢. حفظ آرامش.
٣ ٢. دوری از عوامل اخلالگر مانند جلسات خانوادگی، صدای تلویزیون و رادیو و محیط پر سر و صدا و…
۴ ٢. در صورت امکان یادداشت برداری نکات مهم.
۵ ٢. برخورد سؤالی با مطالعه آموختنی.
۶ ٢. ترک افکار منفی.
٧ ٢. تمرکز حواس.
٨ ٢. استراحت کردن هنگام مطالعه.
نکته: هر ۴۵ دقیقه تا یک ساعت، استراحت پنج دقیقه ای لازم است.
٩ ٢. علامت گذاری نکات مهم.
٣. اصول بعد از پایان مطالعه:
١ ٣. تکرار آموختهها و مرور آن ها.
٢ ٣. تاکید بیش تر بر نکات علامت گذاری شده.
٣ ٣. در صورت امکان، مباحثه کردن.
نکات مهم برای بهبود مطالعه
١. تعیین هدف وانگیزه:
داشتن هدف و انگیزه از عوامل مهم روند یادگیری است وقتی با مطالب درسی هدفمند برخورد میکنیم، به آرامش روانشناختی ومرزهای قدرت یادگیری میرسیم. داشتن هدف، ترسیدن از کمبودها را کاهش میدهد، زیرا ترسیدن از کمبودها موجب میشود نتوانیم به این موضوع پی ببریم که هم اکنون به اندازه کافی ارزشمندیم و توانایی فوق العاده داریم.
٢. تعیین مدت زمان مطالعه:
معمولا ٢۴ ساعات شبانه روز را به سه قسمت صبح تا ظهر، ظهر تا شب و شب تا صبح تقسیم بندی میکنند. اگر در شبانه روز هشت ساعت را برای مطالعه در نظر بگیریم، یعنی زمان را لحاظ کنیم، ٢ (١۶ساعت) به استراحت و کارهای جنبی و تغذیه اختصاص مییابد.
چنانچه هشت ساعت احیا شده را در طول روز به تناسب کار و مشغله تقسیم کنیم، در طول هفته شاهد۵۶ساعت وقت مفید با رعایت روزانه ١۶ساعت وقت آزاد خواهیم بود که جمعا در طول هفته ١١٢ساعت وقت آزاد جهت استراحت و تغذیه و ورزش و… و۵۶ساعت فرصت مطالعاتی و… خواهیم داشت.
از زاویه دیگر که بنگریم، به نظر اغلب صاحبنظران در امر فنون یادگیری این است که آدمی باید مهارت یادگیری خود را به صورت منفصل تقسیم کند، یعنی اگر قرار است سه ساعت به طور مستمر مطالعه کند، حتما بین هر یک ساعت یا یک ساعت و نیم استراحتی داشته باشد تا دچارتراکم مطالب وفلات یادگیری نشود.
در مسئله ارتباط زمان ومباحث مورد مطالعه، نکته حائز اهمیت این است که انسان عموما، مطالب عمیق و استدلالی، مانند ریاضی و آمار را در اوایل روز بهتر یاد میگیرد؛ مطالب نظری، مانند فلسفه و زیست شناسی و منطق را بعد از ظهر بهتر میآموزد، مطالب ذوقی، زبان، قواعد دستوری و نظری صرف، مانند ادبیات فارسی، زبان انگلیسی و تاریخ را شب بهتر یاد میگیرد.
٣. محیط مناسب:
رعایت عوامل محیطی زیر برای مطالعه قابل عنایت است:
١ ٣. پر بودن معده، میزان یادگیری و انگیزه مطالعه را کاهش میدهد.
٢ ٣. در اثر مطالعه، قندخون کاهش مییابد. بدین سبب، اصطلاحاً گفته میشود افراد شیرینی خور میشوند، بهتر است از تنقلات طبیعی، از جمله کشمش که اثری عجیب برحافظه دارد، استفاده شود.
٣ ٣. تا حد ممکن موادنشاسته ای مصرف نشود.
۴ ٣. مصرف لبنیات مخصوصا ماست و دوغ موجب خواب آلودگی میگردد و لازم است میزان مصرفشان کاهش یابد. چرا که مشکلات خواب می تواند مستقیما روی یادگیری شما تاثیر بگذارد.
۵ ٣. گرسنگی زیاد نیز یادگیری را مختل میکند.
۴. مطالعه فعال وجدی:
در مطالعه فعال، آدمی آماده پذیرش الفبای یادگیری و اصول و قواعد علمی است. لوازم این نوع مطالعه عبارت است از:
١ ۴. در صورت امکان صفحات نخست دو بار خوانده شوند تا ذهن آمادگی لازم را پیدا کند. (اصطلاحا نرمش ذهنی)
٢ ۴. دوری از تعارفات و جدیت درباره زمان تخصیص یافته به مطالعه.
٣ ۴. انجام چند تمرین تمرکز که در کتب مربوطه مفصلا آمده است.
آرامش و تمرکز
تا حد امکان باید درحفظ آرامش کوشید. انسان، زمان مطالعه یا تمرکز، حساس تر میشود و زودرنجی به سراغش میآید. بهتر است خود را برای این شرایط آماده سازد و در ضمن از عوامل اخلالگر محیطی بپرهیزد؛ خصوصا برنامههای پایان ناپذیر بزرگ ترین قاتل زمان یعنی تلویزیون که امروزه از صحنههای خشن آکنده است. تحقیقات اخیر نشان میدهد هر تصویر تلویزیون برابر١٠٠٠کلمه بر روان آدمی تأثیر میگذارد و اشتغال ذهنی میآورد.
جالب است بدانید که مراد از تصویر در این جافریم است در هر ثانیه ١۶ تا ٢۴ فریم از برابر دیدگان ما میگذرد؛ یعنی با احتساب ٢۴ فریم مسلسل، ما در هر ثانیه تحت تأثیر ٢۴٠٠٠کلمه القایی قرار میگیریم. امروزه متأسفانه اغراض و اهداف خاصی نیز در عقبه خاکریز سریالها و فیلمها وجود دارد.
شرکت آمریکایی
یک شرکت آمریکایی به سازندگان سریالهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی مبلغ بسیار کلانی پرداخت تا وسط تصاویر و در کل فیلم و در هر یک ثانیه از فیلم فریمهای پانزدهم و شانزدهم ثانیههای مختلف را به تبلیغ مشروبات و لوازم خانگیاش اختصاص دهند. صاحب استودیوی سازنده فیلم در اعتراض به نا کار آمد بودن این روش به صاحب کارخانه مینویسد:
“دو فریم از ٢۴ فریم یک ثانیه که هنگام تماشای فیلم و سریال دیده نمیشود” صاحب کارخانه اعلام میدارد: “ما نمیخواهیم دیده شوند، بلکه میخواهیم در ضمیر ناخودآگاه افراد حک شود و افراد ناخودآگاه به سمت آن محصول کشیده شوند.
تجربه روس ها
در شوروی نیز پیش از فروپاشی، وسط ثانیههای فیلمهای سینمایی و سریالها فریمهایی از عکس و شعارهای حکومتی قرار میدادند. سینما روندگان وقتی فیلم سینمایی را مشاهده میکردند، بعد از خروج از سینما، متعجبانه از یکدیگر میپرسیدند: نمیدانیم چرا تصاویر فلان سیاستمدار یا فلان محصول یا فلان شعار به ذهن ما متبادر میشود. این مثالها نمونه پنهان تأثیر رسانههای تصویری است. البته تأثیرات مستقیم و القائات تصویری آشکار رسانهها به توضیح نیاز ندارد و رهاورد آن صرع تصویری است.
نکات کاربردی برای امتحانات
بکار بستن نکات زیر در بهینه سازی آزمونهای درسی و دانشگاهی و آزمونهای ورودی مفید مینماید:
١. مطالعه درطول ترم تحصیلی (نه به قصد امتحان). فقط مرور مطالب، حافظه را برای پذیرش مطالعات بعدی آماده میسازد.
٢. چنانچه انسان هر روز بعد از پایان درس و مراجعه به منزل یا خوابگاه در حد نیم ساعت یا بیش تر، درس ارائه شده را مرور کند، پایداری مطالب ازحافظه کوتاه مدت به بلندمدت خواهد چرخید.
٣. بهترین راه آماده سازی در شب قبل از امتحان، مرور وتکرار الگوهای سازماندهی شده است.
۴. در طول مطالعه، حافظه تصویری (چشمی) را فعال کنید. کُدگذاری، رمزگذاری، علامت گذاری و واژه سازی از روشهای خوب به شما میآیند. برای مثال یادگیری دورههای پادشاهی قبل از اسلام در ایران کلمه “مهسا” با تکرار دو حرف آخر “مهساسا” یعنی مادها، هخامنشیان، سلوکیان، اشکانیان، ساسانیان و اسلام مناسب است.
۵. فراموش نکنید معمولا ٢۴ساعت مانده به موعد امتحان بیش ترین یادگیریها صورت میگیرد. بنابراین از دغدغه ها، اضطراب ها، کارهای غیر لازم، دخالت ها، مشغولی ات کاذب، رسانه ها، مجلات و… دوری کنید.
۶. در بعضی از دروس، حریف تمرینی (هماورد علمی) بسیار مناسب است. یعنی با یک همکلاسی که از لحاظ روانشناختی و درسی به هم نزدیک هستید، مطالعه را به صورت مباحثه داشته باشید.
٧. نیم ساعت قبل از برگزاری امتحان از بحث و مطالعه بپرهیزید. جای خلوتی بیایید و تأمل کنید.
٨. حتما ازتجارب مفید بعضی از دوستانتان در مطالعه استفاده کنید.
۹٫ گروهی عادت دارند وقتی برگه امتحان را به دست میگیرند، نوشتن پاسخ را آغاز میکنند. گروهی نیز اول محتاطانه به پرسشها مینگرند و بعد جواب میدهند. در این زمینه به نکات زیر توجه فرمایید:
الف) ثابت شده است اگرتمام پرسشها را با تأمل و در آغاز بخوانید بهتر است، چون حافظه جست وجوگر ژبکار میافتد و کم کم جوابها را میچیند.
ب) سعی کنید اول به سؤالهای ساده و آسان یا پرسشهایی که بر آنها تسلط دارید، جواب دهید، زیرا هم انگیزه شما را برای پاسخ به دیگر سؤالها بالا میبرد و هم فرصتی به حافظه میدهد تا پاسخ پرسشهای دیگر را جست و جو کند. سپس سؤالهای متوسط را جواب دهید و در نهایت به پرسشهای مشکل و پیچیده روی آورید.
۱۰٫ حتی الامکان از ترک سریع جلسه امتحان خودداری کنید. توجه داشته باشید که زمان تعیین شده جهت پاسخ به سؤالات، حساب شده است. حتی اگر سرعت پاسخ دهی شما بالا است و فرصت امتحان از مدت زمان لازم برای شما بیشتر است، سعی کنید سؤالات و جوابهای خود را دوره کنید تا به این نکته شگفت انگیز برسید که “بسیاری ازجوابهابه اصلاح وتکمیل وتغییرنیازدارند”.
١۱٫ بکوشید در جلسه امتحان، باورقه وحافظه خود ودستی که به قلم تکیه زده و صفحه را در مینوردد، ارتباط مثلثی برقرار سازید و از پراکندگی حواس و مشغولی ت ذهن و گرداندن چشم به اطراف خودداری کنید تا اضطراب شما کاهش یابد.
۱۲٫ بازنگری پاسخها بعد از پایان پاسخگویی بسیار مهم است؛ زیرآگاه پیش آمده است که افراد حتی پاسخ یک سؤال را ننوشته اند یا به دستور العمل برگهها توجه نکرده و با پاسخ به پرسشهای اختیاری، نمره منفی گرفته اند.
۱۳٫ گاه مطالب را خوب مطالعه کرده ایم، اما متن سؤال کمی مبهم است. سعی کنید سؤال را بفهمید و دچار قضاوت زود هنگام نشوید. زیرا”فهم پرسش، نصف جواب است”.
۱۴٫ تنظیم وقت در جلسه امتحان بسیار مهم است. با حفظ آرامش، زمان بالای ورقه را با تعداد محتوای سؤالات تطبیق و تنظیم کنید. این کار در پرسشهای تستی از سؤالهای تشریحی راحت تر مینماید.
۱۵٫ تمرکز وخوش خطی یکی از عوامل کاهنده اضطراب و ایجاد کننده آرامش است.
نکته طلایی
نباید فراموش کنیم که اندکی اضطراب برای زندگی ضرورت دارد.
اضطراب درجه ای از رنج است و ما بایدشاهدرنج باشیم نه مالک آن. گاه اضطراب در جلسه امتحان حالتی به همراه میآورد که بسیار مهم است؛ یعنی مطالعه درس خوب انجام گرفته و اضطراب شدید نیست، اما به محض مواجهه با برگه امتحان احساس میکنیم ٧٠ درصد جوابها به خاطرمان نمیآید، این حالت موقتی است. بارها شده است که جواب پرسشهای اول و دوم به خاطرمان نمیآید، ولی وقتی به سؤال سوم میپردازیم، متوجه میشویم پاسخ سؤالهای پیشین را به خاطر آورده ایم. متأسفانه بعضی افراد بهُ بعد جست و جوگری حافظه اشراف ندارند، سریع از جلسه امتحان خارج میشوند و بعد از دقایقی تأسف میخورند.
مهارت ها و تمرینات یادگیری
اشاره: در ادامه مباحث برنامه ریزی به تکثیر زمان میپردازیم. این بحث با عنوان مدیریت زمان در برنامه ریزی آغاز میشود و سپس روشها و گامهای مهم را توضیح میدهد.
این گامها عبارت است از:
١. تصویر واقعی و مرز بندی شده ٢۴ساعت شبانه روز.
٢. شناخت ساعات کیفی.
٣. آشنایی با دو واژه کلیداهمیت وفوریت و جدول درجات آن ها.
۴. تمرکز.
مدیریت زمان و تکثیر آن
امروزه زمان و زمان شناسی را الفبای برنامه ریزی میدانند. اساس مدیریت زمان بر اثربخشی اوقات استوار است. آیا از خود پرسیده اید:
چرا بعضی کارها در بعضی زمانها بهتر صورت میپذیرد؟
چرا بعضی فعالیتها در زمانهای خاص بهینه تر نتیجه میدهد؟
چرا بعضی زمانها برای بعضی تلاشها لذت بخش تر است؟
پاسخ از نظر برنامه ریزان بسیار روشن است. انسان در ساعاتی از روز از نظم بیولوژی و آناتومی جسمی، فعال تر و تواناتری برخوردار است. اگر در این ساعات برنامه ریزی بهینه داشته باشد، اصطلاحا میگویند ”تسلط بر زمان “ دارد.
حتی اعتقاد بر این است که بعضی کلمات، نصحیت ها، ارشادها، پیام ها، مطالعات، نوشتارها، تراوشات ذهنی، هدایتها و دقتها در زمانهایی خاص مؤثرتر و قویتر و ماندگارتر اثر میگذارد. بدین سبب برخی از پژوهشگران معتقدند تسلط بر زمان و مدیریت زمان در برنامه ریزی زمان، تنها رمز موفقیت به شمار میآید.
و فرصتها چون ابر میگذرند، پس فرصتهای نیک را غنیمت شمارید.
ژان ژاک روسو در کتاب قرارداد اجتماعی، مینویسد:”انسان آزاد آفریده شده ولی همه جا در زنجیر بسر میبرد. “
این زنجیرها تا حدود زیادی توسط ما انسانها بافته شده است.
انسان به دلیل واپسگرایی، تنبلی، ترس، بی برنامگی، باقی ماندن در وضع موجود و عدم جست و جوی وضعیت مطلوب جهت رسیدن به وضع موعود این زنجیر را بر گردن خویش میافکند، تحمل میکند و عمر پر بهای خویش را نابود میسازد.
بعضی از ما درکشتن زمان مهارت فوق العاده داریم و شاید هرگز برای مان قابل تصور نیست که میتوان از زمان موجود حتی تا ٢ برابر ظرفیت واقعیاش استفاده کرد؛ یعنی میتوان از ٢۴ ساعت ۴٨ ساعت آفرید. برای دستیابی بدین مهم برداشتن قدمهای زیر ضرورت دارد:
گام اول: تصویر واقعی از٢۴ساعت
بارها و بارها اتفاق افتاده است که در یک لحظه متوجه شده ایم هفت روز هفته به پایان رسیده است. یعنی روز جمعه حسرت شنبه تا پنجشنبه را خورده ایم و با یک حساب سرانگشتی دریافته ایم زمان زیادی از١۶٨ساعت یک هفته هرز رفته یا ضایع شده است.
چرا؟ چون:
الف) تاکنون نگاه مابه زمان، روز، هفته و ماه بوده است.
ب) در تقسیم اوقات همیشه فرداها را روز فعالیت تعریف کرده ایم.
ج) ساعات روزانه و هفتگی راقاب زمان ندیده ایم.
وجود این سه مسئله ما را به ضایعه اتلاف زمان دچار ساخته است. بنابراین، نخستین گام جهت تکثیرزمان عبارت از تصویر واقعی و مرز بندی شده از ٢۴ ساعت هر روز است. این نگاه خود به خود ٢۴ ساعت موجود را به اعتباری تا مرز ٣۵ ساعت معنادار میسازد. کافی است یک فرد به ویژه جوان که شور و اشتیاق و شعور و رشد و بالندگی را با هم دارد، به ٢۴ ساعت با دیده ٢۴ فرصت قابل استفاده بنگرد و هشت ساعت مفید از آن خارج کند. بعد از یک هفته در مییابد فعالیتهایی را سامان داده است که قبلا در یک ماه نیز از عهده انجام آن برنمیآمد.
پس نخستین گام تصحیح نگاه است.
به قول سهراب سپهری “جور دیگر باید دید چشمها را باید شست “ و به قول آندره ژید:
“سعی کن عظمت درنگاه تو باشدنه در آنچه که مینگری”
اگر زمان را با عظمت و ساعات را با دقت تفسیر کنیم، فعالیتها روان تر و انجام پذیرتر به نظر میرسند. بسیاری از عظمت ظاهری کارها و فعالیتها در ترس و ابهام و عدم تقسیم بندی (فاز بندی) آنها در طول زمان ریشه دارد.
“کارهای عظیم انکارناپذیرند، اما انجام ناپذیرنیستند”
و حتی شاید به علت اهمیت و عظمت شان سریع تر انجام میشوند.
البته گاه انسان زیر یوغ عظمت شان بیشتربرخوردهراس آمیز با آنها دارد و انجام آنها را به زمانی دیگر وامیگذارد. یک مثال جالب در این باره کارهای تحقیقی دانشجویی است. وقتی در طول ترم ٢ یا ٣ کار تحقیقی را با استادان میپذیریم، ترسی مبهم و دلهره ای مستمر بر ما چیره میشود و اکثرا در ایام معمولی ترم به آنها نمیپردازیم.
هر چه زمان میگذرد، ترس ما پررنگتر و ابهام ما بیشتر میشود و چه بسا حسرت انجام آنها را در طول ترم احساس میکنیم، گویی یک مانع باعث عدم شروع و آغاز کار ماست لذآگاه دو حالت روی میدهد:
یا به اجبار کمبود زمان، دست به قلم شده، کاری ابتر و ناتمام و غیر منظم ارائه میدهیم و یا در ایام باقیمانده با زمان بندی مناسب دست به کار میشویم و با سرعت عجیب و قدرتی فراتر از تصور کاری کم نقص آماده میسازیم و با ملامت وجدان روبرو میشویم که چرا قبلا از این انرژیها و نیروها استفاده نکرده ایم و چرا در طول زمان میزان توان خود و اهمیت زمان را در نیافته ایم.
گام دوم: شناخت
گام دوم شناخت خویش است. گاه انسان ساعاتی از روز را توانمندتر و علاقه مندتر ظاهر میشود. این ساعات ساعتهای کیفی خوانده میشوند و در افراد مختلف تفاوت دارند. بعضی در آغاز روز دارای این حالاتند، برخی در وسط روز و جمعی در پایان روز و حتّی آخر شب یا طلیعه صبح. متأسفانه ما این ساعات را خوب نشناخته یا به عبث گذرانده ایم.
ساعات توانمندی انسان نشاط آور است و توان انسان در زوایه هدفها قرار میگیرد.
کافی است تیر تصمیم و نیزه فعالیت هدف گیری شود تا به هدف بخورد، اما آنچه این اوقات را ضایع میکند رقیب است. رقبای اصلی ساعات آمادگی و توانمندی انسان عبارتند از: الف) اشتغال به کارهای ظاهراسرگرم کننده.
ب) پناه بردن بیهدف به تلویزیون ورسانههای جمعی دیگر.
ج) مطالعه پراکنده وبیهدف و برنامه ریزی نشده.
چنان که مینویسند: بی برنامگی از داشتن برنامه غلط و پراکنده و بیهدف بهتر است.
د) پناه بردن به تلفن وتماسهای غیرلازم ( اعتیاد به گوشی های همراه یا اعتیاد به اینترنت)
وقتی انسان به فکر این میافتد که چه کند، نباید سراغ کارهای دم دست یا مشغولی ات غیر مهم رود، چون این ساعت بهینه است که کوبه در ذهن را میکوبد و ما را به فعالیت فرا میخواند. در این موقعیت باید به مهم ترین، اساسی ترین و ارزشمندترین کارها که ضرورت زمانی و مکانی دارند روی آورد. این دقت ما را به شگفت انگیزترین کارکرد ذهن که توانمندی و اهمیت طراحی برنامه و نوعی مهندسی زمان است، میرساند.
کافی است که شما در این لحظات قدر شناس زمان و طراح برنامه علمی و شغلیتان باشید. بعد از ساعاتی کار در مییابید:
الف) سرعت تان فوق العاده بالا میرود.
ب) دقت تان بسیار فزونی مییابد.
ج) اطلاعات تان به سرعت و منظم به ذهن متبادر میگردد.
د) محصول تان دقیق، تمیز، منظم و مرتب و عمیق، زیبا و زمان کم تر بدست میآید.
نکته: اگر به وضع موجود (بینظمی، ترس، ابهام، بی برنامگی، عدم زمان بندی) عادت نکنیم و به سمت فعالیتها برویم و دچار اسارتهای زمان و محدودیت نشویم، در جاده بارش مغزی و تکثیر زمان گام نهاده ایم.
گام سوم: درک واهمیت وفوریت
گام سوم در تکثیر زمان اولویت بندیکارها طبق ضرورتها و اهمیت هاست، زیراکارهای مهم در زمانهای توانمندی ذهنی و جسمی با سرعت و دقت بیش تر انجام میگیرند. نباید فراموش کنیم که:
الف) ساعات اولیه بعدازظهر بهترین وقت برای انجام کارهای کوچکی است که بیش از چند دقیقه وقت نمیگیرد.
ب) عموما ساعات آغازین روز بهترین زمان برای انجام کارهای دقیق، ظریف و حساس است.
ج) اگر کسی کاملا از نوع و میزان اهمیت کار خود آگاهی داشته باشد، امکان این که در طول روز آن را با هوش و ذکاوت بیش تر، منطقی تر و در زمان کوتاه تر انجام دهد، بیش تر است.
د) آینده نگری عامل حذف آینده نگرانی است. بدین سبب گفته میشود برای برنامه ریزی مؤثر و بهنیه ابتدا اهداف و فعالیتهای یک روز خود را مشخص سازید و سپس آنها را در چارچوب زمانی تعیین کنید.
این کار زمان را معنادارتر و لحظات را بهینه تر میسازد.
نا گفته پیداست میتوان همگام با این کار، فعالیتهای هفته و ماه را نیز پیش بینی و تنظیم کرد. بکارگیری این نکات به افزایش طول زمان و ساعات میانجامد و اصطلاحا زمان را پربرکت تر میسازد.
واژههای کلیدی در تکثیر زمان
کسی که در زندگی تحصیلی، شغلی و فعالیتهای اجتماعی، دینی، مذهبی و فرهنگی خویش دو واژه کلیدی اهمیت و فوریت را تسرّی بخشد، به گام سوم رسیده است. هر کدام از فعالیتهای ما با توجه به هر یک از این واژه ها، جایگاهی خاص دارد. جدول زیر نمایانگر جایگاههای گوناگون فعالیتهای انسان در گستره اهمیت و فوریت است:
الف) درجه اهمیت | ب) درجه فوریت |
١. بسیار مهم: باید انجام شود. | ١. بسیار فوری: اکنون باید انجام شود. |
٢. مهم: بهتر است انجام شود | ٢. فوری: بهتر است اکنون انجام شود. |
٣. نسبتا مهم: میتواند مفید باشد، ولی ضرورت ندارد. | ٣. غیر فوری: میتواند قدری دیرتر انجام گیرد. |
۴. بیاهمیت: سودمند نیست. | ۴. زمان در آن نقش ندارد. |
امروزه ثابت شده است که بیشتر اتلافها و کشیده شدن فعالیتها به ورطه زمانهای طولانی در عدم توجه به درجات اهمیت و فوریت ریشه دارد. بدین سبب، گفته میشود بسیاری ازکارهای جدی به شوخیگرفته میشود و بسیاری از کارهای جزئی، به عنوان کارهای مهم زمان را به اتلاف میکشاند. در واقع ماتریکس های اولویت عمل به شما کمک می کنند تا بفهمید نجام کدام کارها ضروری و مهم است تا از اتلاف وقت جلوگیری کنید.
گام چهارم: تمرکز:
گام چهارم در تکثیر زمان تمرکز است. بسیاری از لجام گسیختگیها در بحث زمان رهاورد نداشتن تمرکز هنگام انجام کار است و اصطلاحا تلاشهای زخمی است. نداشتن تمرکز سبب میشود کاری که باید در نیم ساعت انجام شود، ٢ یا ٣ ساعت و چه بسا روزها به درازا کشد. این پدیده اصطلاحا سرمایه گذاری زخمی زمان خوانده میشود. می توانید با روش های افزایش تمرکز، کارهای برنامه ریزی شده را مؤثر تر و دقیق تر انجام دهید.
مهارت های تکثیر زمان
چهار تمرین برای ایجاد تمرکز، بالابردن دقت و تکثیر زمان هنگام انجام فعالیت علمی و مطالعه و یادگیری مطرح میگردد که نگارنده بهرههای فراوان از آنها برده است.
مهارت اول: تصویر ذهنی
این تمرین بهتر است شب هنگام قبل از خواب تحقق یابد و با آن که بیش از پنج دقیقه وقت نمیگیرد، درتمرکزتأثیر فراوان دارد. چشمها را ببندید و یک کوه یخی، آدم برفی یا یک ساختمان ده طبقه را در ذهن مجسم کنید. سپس به شیوه شمارش معکوس از شماه ١٠- ١ آن را خراب یا آب کنید. یعنی بعد از ایجاد تصویر آدم برفی در ذهن با شماره ١٠ بخشی از سر آن را آب کنید. با شماره ٩ تاگردن، با شماره ٨ تا شانهها و این تقسیم بندی را طبق شمارههای باقی مانده تا قسمت نهایی آدم برفی ادامه دهید. این کار با ساختمان ١٠ طبقه راحت تر انجام میگردد و باکوه یخی کمی مشکل تر است. پس بهتر است این تمرین را در آغاز با ساختمان ١٠ طبقه و سپس آدم برفی و بعد از تمرین بسیار، با کوه یخی انجام دهید.
هر شب این تمرین راپنج بارتکرار کنید. کم کم ذهن شما به تمرکز و طبقه بندی و رج زدن هنگام مطالعه عادت میکنند.
مهارت دوم: یادآوری خاطرات
این روش که عارفان برای محاکمه نفس خویش از آن بهره میبرند، ضمن بازنگری یا بازخورد از رفتارهای روزانه، عامل ایجاد تمرکز نیز به شمار میآید. قبل از خواب خاطرات روزانه را به صورت فیلم که اصطلاحا فلاش بک یا عقبگرد گفته میشود، به خاطر آورید.
این کار سبب پالایش ذهنی ما ومرتب شدن اطلاعات و معنادار شدن زمان میگردد.
جالب اینکه بعد از چند روز تمرین درمی یابیم برای فعالیت ذهنی آمادگی بیشتری داریم، چون اجازه داده ایم قبل از خواب عملیات پالایش ذهن که غالبا درحافظه کوتاه مدت جمع شده است، تحقق یابد.
مهارت سوم: معکوس خوانی
از روشهای تجربه شده در ایجاد تمرکز ذهنی و بالا رفتن دقت مطالعه، دقت در تحقیق و یادگیری تمرین معکوس خوانی کلمات و عبارات و جملات است. این کار سبب روانشناختی مطالعه میگردد و سرعت برداشت را بالا میبرد.
شما با معکوس خواندن جملات و عبارات در واقع به تمرین و مهارت ورزی حافظه کمک میکنید. جالب اینکه در مییابید چقدر کلمات داریم که از دو طرف به یک صورت خوانده میشود.
مثل رادار، نان، باب، نون، موم و داد. البته بعضی از شعرای خوش ذوق گاه شعرهایی چنین که از هر دو طرف قابل خواندن است سروده اند:
شکر بترازوی وزارت برکش شو همره بلبل بلب هر مهوش
مهارت چهارم: کلمه سازی
این روش از عوامل اصلی کاهش زمان یادگیری و اصطلاحابرکت دهنده زمان مطالعه است. این شیوه که روش زمان شکن نیز خوانده میشود، در یادگیری خیلی از اصول، مراحل، مفاهیم، دوره ها، اشعار و قواعد سودمند است. برای مثال، برای یادآوری دورههای پادشاهی پیش از اسلام، کافی است به واژه مهسا که به معنای “ماهگون “ است، دو حرف “سا” افزوده شود.
“مهساسا” که حروف اول تمام دورههای پادشاهی ایران پیش از اسلام تا اسلام را به ترتیب در خود گنجانده است: مادها، هخامنشیان، سلوکیان، اشکانیان، ساسانیان، اسلام.
نکته مهم این است که این دورههای حکمروایی غالبا در ذهن بیش تر ما به صورت پراکنده از دوران ابتدایی به یادگار مانده است، ولی چون واژه معین یا نظم ذهنی در قالب یک واژه یا کد خاص ندارد، هرگز قاعده مند نگردیده است لذا هنگام یادگیری آنها به حافظه بسیار فشار میآوریم و زمان فراوان صرف میکنیم، در حالی که:
الف) هم حافظه قابل تربیت است.
ب) هم زمان قابل صرفه جویی است.
ج) هم فرصت ها برای فعالیتهای دیگرقابل تکثیرند و نباید با پراکندگی در یادگیری متوقف شوند. این مثال نشان میدهد که باید برای بسیاری از مطالب کلمه وکدذهنی ساخت.
در مقاطع تحصیلی، برای یادگیری اصول و موارد و نامهای مختلف وقتهای فراوان تلف میشود.
کلمه سازی که تمرین چهارم از گام چهارم این مقاله است، این مشکل را حل میکند و به تکثیر وقت و نوعی مدیریت کارآمد زمان میانجامد.